4ـ علم و آگاهى

4ـ علم و آگاهى
غدير از ديدگاه اهل سنت - 36

يـكى از صفاتى كه بايد در تعيين رهبر مورد نظر قرار گيرد, علم و آگاهى است در تعيين رهبر و امام جامعه اسلامى كه بايد بر مبناى احكام شرع اداره شود, علم و آگاهى تاثير بيشترى دارد.
اگـر عـلـم و آگـاهـى را از شـرايـط رهـبـريت جامعه اسلامى بدانيم , به اجماع همه علماى فرق اسلامى اميرالمؤمنين على (ع ) آگاهترين و عالمترين فرد امت است .
آن حـضرت در مدت 23 سال ملازمت و همراهى با پيامبر اسلام (ص ) (232) چنان به احكام دين احاطه پيدا كرده بود كه هيچ اصل و فرعى از اسلام بر او پوشيده نبود همه اصحاب به علم او محتاج بـودنـد, درحـالى كه او پس از پيامبر(ص ) از همگان بى نياز بود چرا كه در طول 23 سال , هر گاه سـؤال مـى كـرد, پاسخ مى شنيد و هر وقت سكوت مى كرد بدون سؤال برايش مى گفتند (233) پيامبر اكرم بدو مى فرمود: (من مامورم تو را به خود نزديك كنم و آموزش دهم ) (234) .
احـاديـثـى كـه درباره علم سرشار اميرالمؤمنين (ع ) از پيامبر مكرم اسلام (ص ) به دست ما رسيده فراوان است برخى از آنها بدين قرارند:
ـ بعد از من آگاه ترين افراد امتم على است ,.
اعلم امتى من بعدى على بن ابى طالب (235) .
ـ على ظرف علم من است ,.
على اميرالمؤمنين وعا علمى (236) .
ـ على باب علم من است ,.
على باب علمى (237) .
ـ على صندوق علم من است .
على عيبة علمى (238) .
ـ تو گوش شنواى علم منى ,.
انت اذن واعية لعلمى (239) .
ـ آگاه ترين و بيناترين اصحاب در قضاوت است (240) .
ـ على دانشش از همه بيشتر است (241) .
ـ من خانه حكمتم و على در اين خانه است ,.
انا دار الحكمة و على بابها (242) .
ـ من شهر حكمتم و على در اين شهر است هر كس كه حكمت مى خواهد, از راه در بيايد,.
انا مدينة الحكمة و على بابها فمن اراد الحكمة فليات الباب (243) .
ـ من شهر علمم و على در اين شهر است هر كس مى خواهد وارد شهر شود, از در بيايد,.
انا مدينة العلم و على بابها فمن اراد العلم فليات الباب (244) .
مرحوم علامه امينى (ره ) در جلد ششم الغدير (ص 61 تا 77) در ذيل اين شعر شمس الدين مامكى :.و قال رسول اللّه انى مدينة .
من العلم و هو الباب فاقصد (245) .
143 نـفـر از عـلـمـاى اهـل سنت را نام مى برد كه حديث (انا مدينة العلم و على بابها) را روايت كـرده انـد وعـلى (ع ) خود مى فرمود: (رسول خدا هزار باب از علم را به من آموخت كه از هر باب هزارباب گشوده مى شد) (246) .و فـرمـود: (از مـن بـپـرسـيـد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد, كه هر چه پايين تر از عرش از من بپرسيدپاسخ خواهم داد) (247) .و مـى فـرمـود: (بـه خـدا هـر آيـه اى را مـى دانـم درباره چه نازل شده و كجا نازل شده است زيرا پروردگارم به من قلبى متفكر و زبانى پرسشگر داده است ) (248) .و مـى فـرمـود: (درباره كتاب خدا از من بپرسيد به خدا قسم مى دانم , هر آيه در شب نازل شده , يا درروز, در دشت نازل شده يا در كوه ) (249) .
خليفه دوم مى گفت : (على (ع ) از همه ما به قضاوت آگاهتر است ) (250) .و ابن مسعود مى گفت : (على از تمام اهل مدينه به قضاوت آگاهتر است ) (251) .و مى گفت : (على (ع ) از همه امت برتر, داناتر و به قضاوت آگاهتر است ) (252) .
يـادآور مـى شود كه آگاهى به قضاوت , عبارت ديگرى از آگاهى به اسلام و سنت رسول خدا(ص ) است .
عايشه مى گفت : (على (ع ) از همه مردم به سنت آگاهتر است ) (253) .و امـام حـسـن مجتبى (ع ) فرداى شهادت پدر بزرگوارش به مردم فرمود: (ديروز مردى از ميان شما رفت كه در علم و دانش , گذشتگان از او پيش نبودند و آيندگان نيز به او نرسند) (254) .
ابـن عـبـاس نـيـز افـزوده اسـت : (علم شش بخش است : پنج قسمت آن نزد على (ع ) است و يك قـسـمـت به ساير مردم رسيده است كه على در آن نيز با مردم شريك است او از همه بيشتر برده و داناتر است ) (255) .و هم او گفته است : (حكمت به ده قسمت تقسيم شده است : نه قسمت از آن را به على داده اند و يك قسمت را به همه مردم ) (256) .

232 اين مدتى است , كه پس از بعثت با حضرت رسول (ص ) ملازم بوده و علاوه بر اين سالها پيش از بعثت نيز در دامن پيامبر تربيت شده است .
233 كـنـزلاعـمال , ج 13, ص 128, حديث 36405 و 36406 و ص 120 حديث 36387 و الصواعق المحرقه , ص 189, حديث 11.
234 فـرائدالـسـحـطين , ج 1, ص 200, باب 40, حديث 156 و كنزالعمال , ج 13, ص 135, حديث 36426.
235 فرائدالسحطين , ج 1, ص 97, باب 18, حديث 66.
236 فرائدالسحطين , ج 1, ص 150, باب 29, حديث 113. 237 الصواعق المحرقه , ص 189,حديث 9.
238 فـرائدالـسـمـطين , ج 1, ص 332, باب 61, حديث 257 وتاريخ دمشق , ج 2, ص 482, حديث 1010.
239 فـرائدالـسـمـطـين , ج 1, ص 200, باب 40, حديث 156 و كنزالعمال , ج 13, ص 177, حديث 36525.
240 حلية الاوليا, ج 1, ص 65.
241 مسند امام احمد بن حنبل , ج 5, ص 26 و اسدالغابة , ج 5, ص 520.
242 سنن ترمذى , ج 5, ص 598 و حيلة الاوليا, ج 1, ص 64 و الصواعق المحرقه , ص 189, حديث 9 و فرائدالسحطين ج 1, ص 99,.باب 19, حديث 68.
243 تاريخ بغداد, ج 11, ص 204.
244 الـمـستدرك على الصحيحين , ج 3, ص 126 و الصواعق المحرقه , ص 189, حديث 9 و تاريخ بغداد, ج 4, ص 348 و اسدالغابه , ج 4,ص 100 و فرائدالسحطين ج 1, ص 98, باب 18, حديث 67.
245 و رسول خدا فرمود: من شهر علمم و او در اين شهر است پس از راه در وارد شويد.
246 فرائدالسحطين , ج 1, ص 101, باب 19, حديث 70 و تاريخ دمشق , ج 2, ص 483, حديث 1012.
247 كنزالعمال , ج 13, ص 165.
248 حيله الاوليا, ج 1, ص 67 و كنزالعمال , ج 13, ص 128, حديث 35404 و فرائدالسحطين , ج 1, ص 201, باب 40, حديث 157 والصواعق المحرقه , ص 197, فصل چهارم .
249 المستدرك على الصحيحين , ج 3, ص 135 و الصواعق المحرقه , ص 195, فصل سوم .
250 حليه الاوليا, ج 1, ص 65 و الصواعق المحرقه , ص 195, فصل سوم .
251 المستدرك على الصحيحين , ج 3, ص 135 و الصواعق المحرقه , ص 195, فصل سوم .
252 تاريخ دمشق , ج 3, ص 44, حديث 1072 تا 1078.
253 فـرائدالـسـحـطين , ج 1, ص 368, باب 68, حديث 297 و تاريخ دمشق , ج 3, ص 61, حديث 1087 تا 1090 و الصواعق المحرقه ,ص 196, فصل سوم .
254 مـسـنـد امام احمد بن حنبل , ج 1, ص 199 و فرائدالسحطين , ج 1, ص 234, باب 46, حديث 182.
255 فرائدالسحطين , ج 1, ص 369, باب 68, حديث 298.
256 فرائدالسحطين , ج 1, ص 94, باب 18, حديث 63.
منبع : غدير از ديدگاه اهل سنت
نویسنده : محمد رضا جباران

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن