اول ربیع الاول
1.دفن بدن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 2.لیله المبیت 3.هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمر 4.هجوم به خانه وحی 5.مسمومیت امام عسگری علیه السلام
سوم ربیع الاول
تخریب کعبه توسط یزید
پنجم ربیع الاول
وفات حضرت سکینه
هشتم ربیع الاول
شهادت امام عسگری علیه السلام
نهم ربیع الاول
1.آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام 2.قتل عمر بن خطاب 3.قتل عمر بن سعد
دهم ربیع الاول
1.ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با خدیجه سلام الله علیها 2.مرگ داوود بن علی حاکم ظالم مدینه 3.مرگ مالک بن انس 4.اولین روز خلافت غاصبانه معاویه
دوازدهم ربیع الاول
1. آغاز وجوب نماز 2.ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه 3.مرگ معتصم عباسی 4.مرگ احمد بن حنبل
چهاردهم ربیع الاول
1.مرگ یزید بن معاویه 2.مرگ موسی خلیفه عباسی
شانزدهم ربیع الاول
ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام
هفدهم ربیع الاول
1. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 2.ولادت امام صادق علیه السلام
بیست و دوم ربیع الاول
جنگ بنی النضی
بیست و سوم ربیع الاول
ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم
بیست پنجم ربیع الاول
1.جنگ دومه الجندل 2. صلح امام حسن علیه السلام
_____________________________________________________-
روز اول ماه ربیع الاول:
1.دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
در نیمه شب اول ریع بدن مطهر خاتم الانبیا’ والمرسلین صلی الله علیه و آله و سلم را امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام دفن فرمودند1
مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر صلی الله عله و آله و سلم از یک طرف و بی احترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر , داغهایی بود که بر دل مبارک امیرالمومنین علیه السلام2 سنگینی میکرد. چنانچه با یاد تلخ آن روزها فرموده اند:" آیا بدن شریف پیامبر صلی الله علیه آله و سلم را رها میکردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع میکردم"؟3
شیخ مفید میفرماید:" اکثر مردم در دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاضر نشدند,و نماز بر ان حضرت نخواندند, چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود4.اعمش میگوید: پیامبرشان از دنیا رفت مردم هم وغمی نداشتند جز آنکه عده ای بگویند :" امیر از ماست"و طایفه دیگری بگویند :" امیر از ماست"5.
هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مغیره خطاب به ابوبکر و عمر گفت: اگر بعدا" با مردم کاری دارید آنها را دریابید. لذا ابوبکر و عمر هنگام دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاضر نبودند, بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب میکردند, و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند, بدن مطهر دفن شد6.
عبدالله بن حسن میگوید: به خدا قسم ابوبکر و عمر بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نماز نخواندند, و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد, ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند7.
حضرت باقر علیه السلام میفرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند, و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند, اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین علیه السلام بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد, ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد8.
عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است:" بخدا قسم ما از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم", یعنی بعد از دفن متوجه شدیم9.
باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید: آیا سقیفه در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و به سفارش حضرت بود یا غدیر؟
آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا درباره غدیر؟
آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر؟
آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زنها هم بیعت کردند؟
2.لیلت المبیت
شب اول این ماه پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا و مولایمان امیرالمومنین علیه السلام جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در بستر ایشان خوابیدند10, چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند. به این مناسبت آیه " و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله...":" از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند میفروشد و خدا بر بندگان مهربان است " در شاُن علی بن ابیطالب علیه السلام نازل شد11.
در شبی که امیرالمومنین علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم خوابید به جبرییل و میکاییل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما رابیش از قرار دادم. کدامیک از شما ایثار میکند که عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عمر طولانی را اختیار کردند.
خطاب آمد: " به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی علیه السلام حیات خود را به برادرش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید". آنان آمدند و بالای سر امیرالمومنین علیه السلام و میکاییل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد:" بخ بخ من مثلک یابن ابی طالب, خداوند در جمع ملایکه به تو مباهات فرمود" . اینجا بود که آیه شریفه " ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله ... " نازل شد12.
3.هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 13 سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمود.13
4.هجوم به خانۀ وحی
در این روز اولین هجوم به خانۀ امیرالمؤمنین علیه السلام صورت گرفت.هنگامی که امیرالمؤمین علیه السلام ، متوجّه غسل و کفن و دفن پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم متوجّه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرمود: «علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن...».14
در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند : بار اوّلدر روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیرالمؤمنین علیه السلام شبها صدّیقۀ طاهره و حسنین علیهم السلام را بر درِ منازل اصحال می بردند و طلب یاری می نمودند. 15
بار دوّمهفت روز بعد از دفن پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم بود که زبید و عده ای دیگر در منزل امیرالمؤمنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد. 16
بار سومبه منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن درِ منزل و ضرب و جرح صدّقۀ طاهره سلام الله علیها و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیرالمؤمنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بردند.17
5.مسمومیت امام عسکری علیه السلام
امام حسن عسکری علیه السلام در اثر زهر مسموم شد و بیماری حضرت آغاز گردید. 18بنا بر قولی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هـ . در چنین روزی بوده است، 19 و به قولی دیگر در چهارم ربیع الاول و به قولی دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است. 20
1.طبقات ابن سعد: ج2 ص78. مسند احمد: ج6 ص274،242،62 . سنن بیهقی: ج3 ص409م السیرةالنبویة(ابن کثیر):ج4 ص538.
2. خصال:ص372. اختصاص: ص171.
3. احتجاج:ص74.
4.ارشاد مفید: ج1ص189.
5.تقریب المعارف:ص256.
6. المصنف:ص568،14. جامع الاحادیث:ج13 ص267.
7.تقریب المعارف:ص251
8.مناقب ابن شهرآشوب: ج1ص297 . بحارالانوار: ج22 ص524.
9.تاریخ الاسلام(ذهبی): ج1ص582. السیرة النبویة(ابن کثیر):ج4 ص538. مسند احمد:ج6 ص274،242،62.
10.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص8. مسارالشیعة:ص27. فیض العلام:ص201. زادالمعاد:ص332. بحارالانوار:ج97 ص168 . مصباح کفعمی: ج2 ص596.
11.سورۀ بقره: آیۀ 207.
12.بحارالانوار:ج19 ص39.
13.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص8. مصباح کفعمی: ج2 ص596
14.تفسیر فرات: ص398 . در توحید صدوق:ص73 هفت روز در امالی طوسی:ج1 ص263 نُه روز است.
15.کتاب سلیم: ص128. احتجاج:ص75-190.
16.توحید صدوق:ص73. احتجاج: ج1 ص95-111. بحارالانوار:ج28 ص321
17.کتاب سلیم: ص82-249. الکوکب الدری: ج1 ص194. الجمل: ص117. کامل ابن اثیر: ج2 ص326. تاریخ طبری: ج3ص203.
18.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام:ص201. ارشاد: ج2ص336. کشف الغمة:ج2 ص 415 . بحارالانوار: ج50 ص334-335
19.قلائدالنحور:ج ربیع الاول، ص2. مصباح کفعمی: ص523. مصباح المجتهد: ص732. فیض العلام:ص201.
20.مسارالشیعة:ص28-29. فیض العلام:ص205.
روز سوّم ماهربیع الاول:
1. تخریب کعبه توسط یزید
.در سال 64 هجری به دستور یزید خانه کعبه را با منجنیق خراب کردند1.این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست
1.تتمه المنتهی: ص63.فیض العلام: ص203.
روز پنجم ماه ربیع الاول:
1. وفات حضرت سکینه سلام الله علیها
حضرت سکینه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام 56 سال پس از واقعه کربلا, در شب پنجم ربیع الاول سال 117 هجری در مدینه وفات کردند1.
مادر ایشان حضرت رباب سلام الله علیها است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند, و همراه با اسرا به کوفه و شام رفتند.
در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله(نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پبرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود, گفت:" صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه میایم", ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن حضرت سجاد علیه السلام _ وبه قولی یحیی بن حسن علیه السلام به قولی محمد بن عبدالله نفس زکیه _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند2.
1.قلاید النحور: ج ربیع الاول، ص26.فیض العلام: ص206.مستدرک سفینه البحار: ج4ص67.مستدرکات علم رجالالحدیث: ج8ص580.ریاحین الشریعه: ج3ص280.
2.فیض العلام: ص205-206.ریاحین الشریعه: ج3ص280-282.
روز هشتم ماهربیع الاول:
1.شهادت امام عسگری علیه السلام
امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 هجری در سن 28 سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسیدند1. معتمد به عباسیین سفارش میکردکه بر آن حضرت تنگ بگیرند2.صدوق رحمه الله میفرماید:معتمد چندین مرتبه امام عسگری علیه السلام را حبس کرد.
22ساله بودند که امام هادی علیه السلام به شهادت رسیدند, و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. در شبی که فردای آن روز به شهادت رسیدندنامه های زیادی به مردم مدینه نوشته بودند3.
هنگام نماز صبح, بعد از آن که امام عصر علیه السلام آن حضرت را وضو دادندو جوشانده ای به حضرتش دادند, به شهادت رسیدند4.
وقتی مردم سامرا با خبر شدند, همه بازارها بسته شد و مردم کنار منزل آن حضرت جمع شدند. وزراء و اتباع خلیفه و بنی هاشم و علویات داخل منزل بودند. در سامرا صدای شیون و گریه از هر سو به گوش میرسیدو قیامتی بر پا شده بود.
امام زمان علیه السلام آن حضرت را غسل داده بعد از کفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد که بر بدن مبارک نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید امام زمان علیه السلام در حالی که طفلی گندمگون, پیچیده موی, گشاده دندان مانند پاره ماه بودند از حجره بیرون آمدند و ردای جعفر را کشیدند و او را از آن مکان دور کردند و بر پدر بزرگوارشان نماز خواندند, و آن حضرت را نزد قبر پدر بزگوارش حضرت هادی علیه السلام دفن نمودند5.
جعفر این واقعه را برای معتمد نقل کرد. همه جارا در جستجوی حضرت گشتند, ولی اثری از آن حضرت ندیدند.
در سال شهادت امام عسگری علیه السلام _ سال 260 هجری _ محدث جلیل جناب فضل بن شاذان نیشابوری از دنیا رحلت فرمود. او صاحب 180 تاُلیف است و امام عسگری علیه السلام سه بار بر او رحمت فرستاده اند6.
1.ارشاد: ج2ص336. کشف الغمه:ج2ص402. مستجاد: ص226. اقبال: ص598. فیض العلام:ص207.زادالمعاد:ص334.کافی:ج2ص561.مصباح کفعمی:ج2ص596.بحارالانوار:ج95ص355-356،ج50ص334.
2.قلاید النحور: ج رجب ص334.
3.بحارالانوار: ج5ص331.
4.غیبت طوسی: ص164. زادالمعاد: ص334. کمال الدین: ص473.
5.فیض العلام: ص209
6.قلاید النحور: ج رجب ،ص 143-144. تتمه المنتهی: ص 350-351.
روز نهم ماه ربیعالاول:
1.آغازامامت حضرت ولی عصرعلیه السلام
آغاز امامت حضرت صاحب الامر علیه السلام و غیبت صغرای آن حضرت پس از شهادت امام عسگری علیه السلام است, که تنها فرزند آن حضرت بودند1.
این روز عید شیعه و اولین روز امامت و خلافت آخرین خلیفه و حجت بر حق و منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله الاعظم علیه السلام در سال 260 هجری است2.
2.قتل عمر بن خطاب لعنة الله علیه
در آخر شب نهم ربیع الاول سال 23 هجری عمر بن الخطاب از دنیا رفته است3, و قول اهل سنت روز چهارشنبه 26 ذی الحجه اشت.
این روز روز شادی اهل بیت علیهم السلام و انبیاء و ملایکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیرالمومنین علیه السلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز نفرین حضرت صدیقه کبری فا طمه زهرا سلام الله علیها به اجابت رسید4.روزی عظیم الشاُن است روز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست. حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم این روز را عید قرار داده و امر کرده است که مردم نیز عید قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند5.
کسی که در این روز انفاق کند, خداوند او را می آمرزد. در این روز اطعام برادران دینی و خوشبو کردن آنان و توسعه بر اهل و عیال و پوشیدن لباس جدید و شکر گذاری به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است6.
فضیلتها و اسمهایی برای این روز ذکر شده که از جمله آنهاست: عید الله الاکبر, غدیر ثانی, عید فطر دوم, روز فرح شیعه, عید اهل بیت علیهم السلام, روز قتل منافق, روز قبولی اعمال,روز پیروزی مظلوم, روز دوستی موُمنین, روز پرهیز از کبایر, روز نابودی ضلالت و گمراهی, روز شکر گزاری.
ماجرای قتل عمر
عمر بن خطاب به دست ابو لوُ لوُ که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود, چند ضربه خنجر خورد که منجر به مرگ او شد7.
بنا بر مشهور8 هنگامی که ابو لوُلوُ ضربه ها را بر عمر زد و خواست فرار کند, عده ای مانع شدند, و 12 نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند9.
ماجرا از این قرار بود که قبل از تکبیر نماز ابو لوُلوُ جلو آمد, و ضربه ای بر کتف و ضربه ای دیگر بر خاصره عمر زد.عمر افتاد, و عدهای جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزدیک بود خورشید طلوع کند که نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
عمر در بستر مرگ
هنگامی که عمر را به خانه بردندمقداری نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمتهای ضربت خورده خارج شدو معلوم نشد از کجا خارج شده زیرا با خون همرنگ بود. لذا عده ای گفتند خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم می شود. شیر را خورد و از محل ضربه ها خارج شد. حاضرین برای دلگرمی گفتند: "مانعی ندارد, ضرری نمی زند" ! اما ضربه های جناب ابولوُلوُ کارگر شدو به خلیفه سابق ملحق شد. در روز سوم در جنب ابوبکر دفن شد10.
عمر مدت ده سال شش ماه چهار شب خلافت کرد. او اولین کسی بود که نام خود را امیرالمومنین گذاشت, و ابوموسی اشعری اولین کسی بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد11 .
بدعت عمر برای آینده خلافت
عمر به ابن عباس گفت: خلافت را به چه کسی واگذار کنم؟ او علی بن ابیطالب علیه السلام را پیشنهاد کردو گفت: شجاعت و فضیلت و قرابت و سبقت در اسلامش معلوم است. عمر گفت: در طبع او مزاح است! ابن عباس گفت: درباره عثمان چه میگویی؟ عمر گفت: اگر او خلیفه شود بنی امیه را بر گرده مردم مسلط مینماید.
ابن عباس گفت: درباره طلحه چه میگویی؟ عمر گفت: مردی متکبر است و پیامبر را با کلامی که روز نزول آیه حجاب گفت آزرده است. او هنگام نزول آیه حجاب گفته بود:" وقتی از دنیا برود ما زنانش را به عقد خود در می آوریم."
ابن عباس گفت:درباره زبیر بن عوام چه می گویی؟ گفت: او مرد شجاعی است, ولی بسیار بخیل است. مردی بدخو و مفسد است, که گاهی انسا ن و گاهی کافر است. در مورد سعد وقاص گفت: مردی متکبر و متعصب است و به کار خلافت نمی آید. ابن عباس گفت: در مورد عبدالرحمن نظرت چیست؟ عمر گفت: او مرد ضعیف القلبی است12.
عمر هنگام مرگ امر خلافت را به شوری واگذار کرد و ابوطلحه انصاری را طلبید و به او گفت: بعد از مرگ من با پنجاه نفر از انصار با شمشیر های کشیده شش نفر را در خانه عایشه حاضر کنید: علی بن ابیطالب علیه السلام , عثمان , طلحه , زبیر , سعد بن ابی وقاص ,عبدالرحمن بن عوف. آنگاه سه روز آنها را مهلت دهید, و بعد از آن اگر چهار یا پنج نفر بر نظری متفق شدند و دو یا یک نفر مخالفان آنان بودند, مخالفین را به قتل برسانید, واگر سه نفر نظری داشتند سه نفر نظر دیگری داشتند, آن طرف که عبدالرحمن بن عوف در اوست مقدم بدارید و سه نفر دیگر را گردن بزنید و اگر بعد از سه روز بر امری اتفاق نکردند, هر شش نفر را گردن بزنید.
شوری بعد از مرگ عمر
بعد از مرگ عمر شوری در خانه عایشه تشکیل شد, و زبیربن عوام پسر صفیه حق خود را به پسر دایی خود امیرالمومنین علیه السلام بخشید! طلحه بن عبیدالله هم حق خود را به عثمان بخشید!! سعد بن ابی وقاص هم حق خود را به عبدالرحن بن عوف بخشید.
عبدالحمن به مسجد آمدو در جمع اصحاب به امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد: منبیعت میکنم با شما به این شرط که عمل کنی به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و روش ابوبکر و عمر! امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: بلکه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجتهاد و رای خود عمل میکنم.
عبدالرحمن این کلمات را سه بار به عثمان گفت, و عثمان قبول کرد. بار سوم عبدالرحمن با عثمان بیعت کرد و دیگران هم بیعت کردند, غیر از بنی هاشم و جمعی از بزرگان صحابه مثل عماربن یاسر و مقداد بن اسود که بیعت نکردند.
اینک جا دارد چند سوُال مطرح شود:
عمر در دوران جوانی به چه کاری مشغول بوده و در سفرهای تجارتی چه شغلی داشته است؟
در جنگ حدیبیه و جاهای دیگر چه کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعتراض کرد؟
چه کسی نسبت هذیان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داد؟
چه کسی در خانه امیرالمومنین علیه السلام را آتش زد و گفت: "قصد دارم خانه را با اهلش بسوزانم, اگر چه فاطمه در آن باشد"؟
چه کسی محسن بن علی علیه السلام را کشت؟
چه کسی به قنفذ دستور داد تا به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تازیانه بزند؟
چه کسی ابوبکر را به غصب فدک ترغیب کردو شهادت امیرالمومنین علیه السلام و ام ایمن و حسنین علیهما السلام را رد کرد؟
چه کسی قباله فدک را از حضرت صدیقه سلام الله علیها گرفت و جسارت به صورت مبارک آن حضرت کرد؟
اولین کسی که دست روی دست گذاشتن را احداث کرد که بود؟
اولین کسی که خلافت را به شوری حواله نمود چه کسی بود؟
اولین کسی که با همراهی ابوبکر سهم ذوی القربی را نداد چه کسی بود؟
اولین کسی که روز عید غدیر با علی بن ابیطالب علیه السلام بیعت کرد و گفت:" بخ بخ یابن ابی طالب, اصبحت مولای و مولی کل موُمن و موُمنه " چه کسی بود؟
اولین کسی که از کوزه نصاری وضو گرفت و آنها پاک میدانست چه کسی بود؟
اولین کسی که شهادت مملوک را از درجه اعتبار ساقط کرد چه کسی بود؟
اولین کسی که متعه حج و متعه نساء را حرام کرد چه کسی بود؟
اولین کسی که دستور داد نافله های ماه رمضان به جماعت خوانده شود چه کسی بود؟
اولین کسی که گفت عجمها از یکدیگر ارث نمی برند چه کسی بود؟
چرا هنگامی که شخصی از کوزه خلیفه خورد مست شد؟!
چه کسی بود که وقتی پس از مرگش یک هشتم مال او را به چهار زن او قسمت کردند به هر زنی 83000 دینار رسید؟
چه کسی گفت: همه مردم از من باسوادترند حتی پبرزنها؟
از چه کسی هر گاه سُوال میکردند و در جواب فرو میماند, اشتغال به دلالی و خریدوفروش, مرا مانع از یاد گرفتن مسایل کرد؟
اینکه در کتب تاریخ با عبارتهای مختلف ذکر شده که عمر بن خطاب حسب وصیت ابوبکر به خلافت مسلمین نصب شده جای چند سوُال دارد:
1.آیا وصیت ابوبکر نافذ است و وصیت اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر و غیر غدیر نافذ نیست؟
2.آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در هنگام رحلت نفرمود کاغذ و قلم بیاورید تا بگویم و نوشته شود مطلبی که بعد از من اختلاف نکنید؟ چرا نسبت هذیان به آن حضرت دادند و کاغذ و قلم نیاوردند و حال آنکه خداوند در قرآن میفرماید:" هر چه آن حضرت میفرمایند وحی است نه از نزد خود "
3.چطور برای ابوبکر کاغذ و قلم آوردند و کسی اعتراض نکرد. جالب اینکه او بیهوش میشد و به هوش میامد و بعد از بسم الله عثمان از طرف خودش نوشت خلیفه بعد از ابوبکر عمر است و ابوبکر مخالفتی نکرد؟
3. قتل عمر بن سعد
عمر بن سعد فرمانده ظالم لشگر یزید در این روز به دست مختار ثقفی رحمه الله به درک واصل شد14.
1.ارشاد:ج2ص336.کشف الغمه:ج2ص402.مستجاد:ص226.اقبال:ص598.فیض العلام:ص207.زادالمعاد:ص336.کافی:ج2ص561.مصباح کفعمی:ج2ص596.بحارالانوار:ج95ص355-356،ج50ص334.
2.فیض العلام: ص211.
3.مدینه المعاجز: ج2 ص97.
4. زادالمعاد: ص334. وقایع الایام: ج ربیع الاول و ربیع الثانی ،ص59. مستدرک سفینه البحار: ج4ص67. 5. فیض العلام: ص211.
6.مصباح کفعمی: ج2ص596. بحارالانوار: ج95ص189. زادالمعاد: ص334-334. بحارالانوار: ج95ص351-356(از زوایدالفواید سید ابن طاووس). 7.مسارالشیعه: ص23.توضیحالمقاصد: ص33.العددالقویه: ص328.فیض العلام: ص129. بحارالانوار:ج95ص199. 8.زادالمعاد: ص34.
9.بحارالانوار: ج95 ص200
10.تاریخ الخلفاء: ص133-134.
11.تتمه المنتهی: ص11.
12.منتخب التواریخ: ص152-153. فیض العلام: ص143.
13.سوره نجم: آیات 3-4." و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ".
14.زادالمعاد: ص344.
روز دهم ماهربیعالاول:
1.ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه سلام الله علیها
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 15 سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ازدواج نمودند1. از احادیث شیعه و اخبار عامه معلوم میشود که حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد, در علم و اطلاع به کتب آن زمان معروف بوده است. او از زنان قریش, علاوه بر کثرت اموال و املاک وتجاراتی که داشت, به عقل و کیاثت نیز مزیت داشت و در آن زمان او را طاهره, مبارکه,سیده نسوان و ملکه بطحاء میگفتند. او از کسانی بود که انتظار قدوم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را میکشید و همیشه از علما علایم نبوت آن حضرت را جویا میشد.
هنگامی که خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد, اول از مهر نبوت سُوال کرد و آن را زیارت کرد اشعار فصیح او در مدح رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و کمال محبتش به آل عبدالمطلب مشهور است که کاشف از علم و ادب و محبت اوست. در همان روزی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجه سلام الله علیها ایمان آورد.
حضرت خدیجه سلام الله علیها از مال خویش و میراثی که به او رسیده بود به صورت مضار به تجارت می نمود. چندی نگذشت که از بزرگان تجار شد به گونه ای که هشتاد هزار شتر زبر بار تجارت او بودند و هر روز اموال او زیادتر میشد. بر بام خانه او قبه ای از حریر سبز با طنابهای ابریشم با تمثالی چند بود که این علامت جلالت آن مخدره بود.
افراد زیادی مانند عقنه بن ابی معیط و ابن ابی شهاب که هر یک چهارصد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند, و ابوجهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب آن روز به خواستگاری آن حضرت آمدند؛ ولی آن حضرت قبول نفرمودند. سرانجام خود حضرت خدیجه سلام الله علیها, پیشنهاد ازدواج به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصی انجام شد.
خداوند دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله که به انها طیب و طاهر هم میگفتند, و چهار دختر به نامهای ام کلثوم و زینب و رقیه و فاطمه سلام الله علیها به آن دو بزرگوار عنایت فرمود.
در کرامت و بزرگواری ایشان همین بس که آن حضرت مادر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ام الایمه المعصومین علیهم السلام و همسر امیرالمومنین علیه السلام و جده حضرات معصومین علیهم السلام است.
حضرت خدیجه سلام الله علیها بیست و چهار سال یک ماه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زندگی کرد, و تا آن حضرت زنده بود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم همسر دیگری اختیار نفرمود. همچنین حضرت خدیجه سلام الله علیها جمیع اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم واگذار کرد.
عایشه میگوید: کمتر اتفاق می افتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خانه بیرون رود و خدیجه را به خیر یاد نکند, چنان که یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسول الله, تا کی خدیجه را یاد می کنی؟ او پیرزنی بیش نبوده! خداوند بهتر از اورا (منظورش خودش بوده) به تو مرحمت کرد! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در غضب شد و فرمود: نه به خدا قسم!بهتر از خدیجه سلام الله علیها نصیب من نشده. به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند, و تصدیق نبوت من نمود هنگامیکه مردم مرا تکذیب میکردند, و اموال خود را در اختیار من گذارد در وقتی که مردم مرا از خود دور میکردند. خداوند متعال از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد و رحم تو را عقیم قرارداد2.
2.مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینه
داود بن علی عموی سفاح در مدینه در دهم ربیع الاول به دعای امام صادق علیه السلام هلاک شد, چه اینکه داود بن علی فرمان داد معلی بن خنیس را که از اصحاب امام صادق علیه السلام بود شهید کردند3.
3.مرگ مالک بن انس
در این روز در سال 179 هجری مالک بن انس اصبحی, رییس فرقه مالکی از مذاهب اربعه اهل سنت از دنیا رفت و در بقیع دفن شد. از خصوصیات او اینکه مدت سه سال بعد از مرگ پدرش در شکم مادر بود و بعد از سه سال به دنیا آمد!!؟4
4.اولین روز خلافت غاصبانه معاویه
در این روز معاویه بن ابی سفیان در سال 41 هجری خود را به خلافت نشاند, و از مردم بیعت گرفت و او اولین خلیفه بنی امیه بعد از عثمان بود5.
1.فیض العلام: ص211. قلاید النحور: ج ربیع الاول، ص67. منتخب التواریخ: ص20. زادالمعاد: ص334. مصباح المهتجد:ص732. بحارالانوار: ج95 ص357.
2.ریاحین الشریعه: ج2 ص 211،207،2023.
3. مصباح المهتجد: ص732. زادالمعاد: ص344. قلایدالنحور: ج ربیع الاول، ص 67.
4.روضات الجنات: ج7 ص224.
5.منتخب التواریخ: ص7
روز دوازدهم ماهربیعالاول:
1.آغاز وجوب نماز
در سال اول هجرت در این روز نماز در حضر و سفر واجب شد1.
2.ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه
در غروب این روز پیمبر صلی الله علیه و آله وسلم بعد از هجرت از مکه وارد مدینه طیبه شد, و در قبا نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا امیرالمومنین علیه السلام به ایشان ملحق شد, و سپس وارد مدینه شدند2. این در حالی بود که در 4 ربیع الاول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مسیر هجرت از غار ثور بیرون آمده به طرف مدینه حرکت فرمود3.
3. مرگ معتصم عباسی
در پنجشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 227 هجری دو ساعت از شب گذشته, معتصم عباسی در سامرا به هلاکت رسید. سبب مرگش آن شد که حجامت کردو سپس تب کرد و به همان تب به جهنم شتافت.
از بزرگترین جرایم او به شهادت رساندن امام جواد علیه السلام بود.
مدت خلافت او 8 سال و 8 ماه و 8 روز بود, و هشتم از خلفای بنی عباس بود. او 8 پسر و8 دختر داشت و 8 قصر بنا کرد. معتصم مردی ظالم بود و از علم و ادب و نوشتن بهره ای نداشت. او به سادات خصوصا‘ به بزرگان آنها اذیت های بسیاری روا داشت, و در دوران حکومتش علاقه زیادی به ساخت بنا داشت4.
4. مرگ احمد بن حنبل
در این روز در سال 241 هجری احمد بن حنبل رییس فرفه حنبلی ها در بغداد از دنیا رفت,و در همان شهر دفن شد5. جد او ذوالثدیه رییس خوارج نهروان است6, که به دست امیرالمومنین علیه السلام به درک فرستاده شد7. بنابر قولی مرگ او در ربیع الثانی است8.
1.مسار الشیعه: ص30. منتخب التواریخ: ص55.
2.مصباح المهتجد: ص732.زادالمعاد: ص344.مسارالشیعه: ص29.توضیح المقاصد: ص7.بحارالانوار:ج97ص168،ج19ص104-125.
3. مسار الشیعه: ص 28. قلایدالنحور: ج ربیع الاول،ص21.
4. تتمه المنتهی: ص297- 310. فیض العلام: ص216.
5. وقایع الشهور: ص72. مراقدالمعارف: ج1 ص120. روضات الجنات: ج1 ص185.
6. روضات الجنات: ج1 ص184.
7. مراقدالمعارف:ج1 ص 123.
8.مراقدالمعارف: ج1 ص120.
روز چهاردهم ماهربیعالاول:
1. مرگ یزید بن معاویه
در سال 64 هجری در شب چهاردهم ربیع الاول یزید بن معاویه بن ابی سفیان در سن 39سالگی یا 37 سالگی به درکات جحیم شتافت1. اقوال دیگر در مرگ یزید دوازدهم و پانزدهم این ماه است 2.
مادر یزید میسون دختر بجدل کلبی است. او کسی است که غلام پدر خود را بر خود متمکن ساخت و به یزید ملعون بارور شد. از همین جاست که طبق فرمایش ایمه علیهم السلام قاتل امام حسین علیه السلام ولدالزناست, که این کلام شامل شمر, عمر سعد, ابن زیاد و غیر آنها نیز میشود.
او شارب الخمر, قمار باز, میمون باز, ناکح با محارم, صاحب اشعار کفر آمیز و تارک الصلو ت بود. او بود که واقعه جانسوز کربلا را به وجود آورد و امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت را به شهادت رساند و امام زین العابدین علیه السلام و عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها و دیگر علویات و فاطمیات را با آن وضع در کوچه و بازار به اسارت برد.
او بود که خانه خدا را خراب کرد و پرده آن را سوزانید. همچنین او بود که در واقعه حره در مدینه کشف ستر زنان مهاجر و انار کرد, و سه روز مال و جان و ناموس مردم را بر سربازان خود حلال کرد3. بعد از این ماجرا فرزندانی به هم رسیدند که پدر معینی نداشتند. بعد از آن قتل و غارتی در مدینه شد و حرمت حرم شریف نبوی هتک گردید, و مردم را داخل حرم مطهر کشتند.
در علت مرگ او چند قول است :یکی اینکه به بلای آسمانی هلاک شده است. شیخ صدوق رحمه الله میفرماید: یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند در حالیکه بدن او تغییر کرده, مثل اینکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.
احمدبن حنبل و جماعتی از اهل سنت لعن یزید را تجویز کرده اند و عده ای از آنان معتقد به کفر یزید هستند, و ابن جوزی کتابی بر رد یزید نوشته است4.
در این روز زیارت امام حسین علیه السلام مناسب است5.
2. مرگ موسی خلیفه عباسی
در این روز و به قولی در 15 و 18 ربیع الاول موسی الهادی, فرزند مهدی عباسی به درکات جحیم شتافت6.
در همان شب هارون خلیفه شد و ماُمون نیز به دنیا آمد7.
خلافت موسی الهادی یک سال و سه ماه طول کشید و 25 یا 26 سال عمر کرد. او به قساوت قلب و قلت رحم و خشونت طبع و شرارت نفس مشهور بود8.
سید بن طاووس رحمه الله در مهج الدعوات روایت میکند که موسی الهادی لشکر فرستاده حسین بن علی بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی علیه السلام صاحب فخ را با اصحابش شهید کرد, و سر او را با اسیران به نزد او آوردند, چون نظرش بر آن سر افتاد اشعاری خواند.
پس اسیران را یکی پس دیگری می آوردند, و او بعد از سرزنش و توبیخ امر به قتل آنها می کرد. در یک روز جماعتی از اولاد امیرالمومنین علیه السلام را به قتل رسانید و طابین را دشنام میداد تا رسید به نام مبارک موسی بن جعفر علیه السلام, نسبت به آن حضرت بد گفت و فریاد کشید:"که حسین صاحب بخ خروج نکرد مگر به امر موسی بن جعفر علیه السلام, چون او صاحب وصیت در این خانواده است. به خدا قسم او را به قتل می رسانم. خدا بکشد مرا اگر او را زنده بگذارم و خدا بکشد مرا اگر او را عفو کنم و اگر نبود که سفاح و پدرم مهدی فضایل بسیار در حق جعفربن محمد از کثرت علم و دین و فضلش برایم نقل کرده اند, هر آینه قبر او را میشکافتم و بدن او را به آتش میسوزانیدم".
علی بن یقطین نامه ای از بغداد برای حضرت کاظم علیه السلام فرستاد و صورت حال را شرح داد. چون نامه به حضرت رسید, اهل بیت و شیعیان خود را خبر کرد و فرمود: راُی شما در این باب چیست؟
عرض کردند: صلاح ابن است که شما خود را از این جبار ظالم پنهان دادری. حضرت فرمود:اول نامه ای که از عراق بیاید متضمن خبر مرگ موسی الهادی است و چنان شد که آن حضرت خبر دادند9.
1.مستدرک سفینه البحار:ج4ص67. تقویم المحسنین:ص16. فیض العلام:ص215. زادالمعاد:ص345.بحارالانوار:ج95ص189،ج98ص101. عوالم(مقتل):ص224. توضیح المقاصد:ص7-8. تتمه المنتهی:ص55.
2. مسارالشیعه: ص29.
3.تتمه المنتهی: ص56-55 .
4.فیض العلام: ص216.
5.بحارالانوار: ج98 ص201.
6.قلایدالنحور: ج ربیع الول،ص89. فیض العلام: ص215. مسدرک سفینه البحار: ج 5 ص223 .
7.قلایدالنحور: ج ربیع الاول، ص91.
8.تتمه المنتهی: ص 222-224. 9
9.قلایدالنحور: ج ربیع الاول ص 92.
روز شانزدهم ماهربیع الاول:
1.ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام
بنابر نقلی پس از گذشت 66 روز از روز عاشورا, اهل بیت امام حسین علیه السلام وارد شام شدند1.
1.فیض العلام: ص 219.
روز هفدهم ماهربیعالاول:
1.ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
به اتفاق علمای شیعه, در این روز هنگام فجر روز جمعه در مکه معظمه ولادت با سعادت حضرت سیدالانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم واقع شده است. ولادت آن حضرت با سلطنت انوشیروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فیل هلاک شدند1.
نام آن حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم, و کنیه ایشان ابوالقاسم بود. نام پدر آن حضرت عبدالله, و نام مادر آن حضرت آمنه بنت وهب است2.
هنگام ولادت, نور از پیشانی آن حضرت لامع بود و بوی مشک از ایشان ساطع میگشت.نوری در آن شب از طرف حجاز ساطع شد و در تمام عالم منتشر گردید. تخت پادشاهان سرنگون شد, و همه آنان در آن روز لال بودند و نمی توانستند سخن بگویند.
ملایکه مقرب و ارواح اصفیای پیامبران در هنگام ولادت آن حضرت حضور یافتند, و رضوان خازن بهشت با حوریان نازل شدند, و ابریقها و تشتها از طلا و نقره و زمرد بهشت نازل کردند و برای حضرت آمنه شربتها از بهشت آوردند که او آشامید. آن حضرت را بعد از ولادت به آبهای بهشت غسل دادند به عطرهای فردوس معطر کردند3.
معجزات ولادت حضرت
در روز ولادت آن حضرت هر بتی که در هر جای عالم بود به رو در افتاد و چهارده کنگره از ایوان کسری فرو ریخت. دریاچه ساوه که آن را می پرستیدند خشک و بدل به نمکزار شد. در وادی ساوه که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود آب جاری شد. آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در شب ولادت آن حضرت خاموش شد. علم کاهنان و سحر ساحران باطل گردید, و طاق کسری از میان به دو نیم شد که تا امروز نمایان است4.
هنگام ولادت آن حضرت این ندا از آسمان شنیده شد:" جاء الحق و زهق الباطل , ان الباطل کان زهوقاً "5.
خصوصیات حضرت
هرگز مگس بر بدن آن حضرت نمی نشست. هر گاه چشم مبارکش خواب بود دلش بیدار بود, و می دید و می شنید چنانکه در بیداری می دید و می شنید . حضرت از قفای خود چنان میدید که از پیش روی می دید.
بر هر حیوانی که سوار میشد هرگز پیر و لاغر نمیشد6. آن حضرت حماری به نام یعفور داشتند. هر زمان که دستور میداد فلان مرد را حاضر کن, به در خانه اش میرفت و سر بر در میکوفت و به اشاره ای او را حاضر میساخت7.
از خصوصیات ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آن بود که ختنه کرده و ناف بریده و پاک از آلایش خون و غیره متولد شدند. همچنین در وقت ولادت از پا به زیر آمدند نه از سر. هنگام ولادت رو به کعبه به سجده افتادند, و چون سر از سجده برداشتند دست به سوی آسمان بلند کردند و به وحدانیت خدا و رسالت خود اقار نمودند, و سپس نوری از ایشان ساطع گردید که مشرق و مغرب عالم را روشن نمود8.
معجزات حضرت
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معجزات زیادی داشتند که از جمله آنها نمونه های زیر است 9:
1.مستجاب شدن دعای آن حضرت در زنده شدن مردگان و بینا شدن کوران و شفا یافتن بیماران.
2.سخن گفتن آن حضرت با حیوانات.
3.آگاهی بر همه لغتها و قدرت بر سخن گفتن به همه آنها .
4.مهر نبوت بر پشت مبارکش جا گرفته بود و نور آن بر نور آفتاب زیادتی میکرد.
5.آب از میان انگشتان مبارکش جاری شد, به قدری که جمع بسیاری سیراب شدند.
6.سنگریزه در دست مبارکش تسبیح میگفت و مردم میشنیدند.
7.وجود مقدسش در آفتاب سایه ای نداشت.
8.هرگاه آب دهان مبارک به چاهی می افکند در آن چاه برکت به هم میرسید و پر از آب میشد. آب دهان مبارک را به هر صاحب دردی میمالید شفا میافت.
9.دست مبارک آن حضرت به هر طعامی که میرسید با برکت میشد و از طعام کم جماعت کثیر را سیر میکرد.
10.هر گاه بر زمین نرم راه میرفت جای پایش نمی ماند, و هنگامی که بر سنگ سخت راه میرفت اثر پای مبارکش میماند.
روز ولادت حضرت روز شریف و با برکتی است که از قدیم الایام الحین از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم حرمت آن را نگه می داشته اند, و حق این روز را ادا کرده و روزه گرفته اند.کسی که 17 ربیع الاول را روزه بگیرد خداوند متعال ثواب یک سال روزه را به او میدهد. در این روز صدقه دادن و زیارت مشاهد مشرفه و انجام خیرات و مسرور کردن اهل ایمان مستحب است10.
2.ولادت امام صادق علیه السلام
در 17 ربیع الاول سال 83 هجری ولادت با سعادت امام جعفر صادق علیه السلام در مدینه منوره اتفاق افتاده است11.
نام مبارک ان حضرت جعفر و کنیه شریفش ابوعبدالله و لقب نورانی حضرت صادق است.پدر بزرگوارش امام محمد باقر علیه السلام, و مادر گرامی آن حضرت جناب ام فروه است, که امام صادق درباره ایشان میفرمایند:" مادرم از بانوان پرهیزگار و باایمان و نیکوکار بود "12.
امام صادق علیه السلام هفت پسر و سه دختر داشتند که عبارتند از امام موسی کاظم علیه السلام, اسماعیل, عبدالله, محمد دیباج, اسحاق, علی عریضی, عباس, ام فروه, اسماء,فاطمه13.
در شمایل آن حضرت گفته اند: آن حضرت میانه قد و افروخته رو و سفید بدن و کشیده بینی و موهای ایشان سیاه و مجعد و بر گونه شان خال سیاهی بود14.
1.کشف الغمه:ج1ص14. اعلام الوری:ج1ص42. تهذیب:ج6ص2. زادالمعاد:ص345. توضیح المقاصد:ص9. مصباح المهتجد:ص733. العددالقویه:ص110. مصارع الشهداء و مقاتل السعداء:ص23. فیض العلام:ص220.بحارالانوار:ج17ص280،ج55ص361،ج95ص194.
2.اعلام الوری:ج1ص33-44. کشف الغمه:ج1ص15. مسارالشیعه:ص30.
3.حق الیقین: ص27.
4.قلایدالنحور: ج ربیع الاول،ص100.
5.سوره اسراء:آیه 84. قلایدالنحور: ج ربیع الاول،ص101.
6.قلایدالنحور: ج ربیع الاول، ص110.
7.قلایدالنحور: ج ربیع الاول، ص112.
8.حق الیقین: 26.
9.حق الیقین: 26-27.
10.مسارالشیعه:ص30.
11. اعلام الوری:ج1ص514. ارشاد:ج2ص179. تاریخ الایمه:ص10. مسارالشیعه:ص30. توضیح المقاصد:ص9.بحارالانوار:ج95ص194. العددالقویه:ص147. فیض العلام:ص222.
12.کافی: ج1ص472.
13.مناقب: ج4ص280.
14.منتهی الآمال: ج2ص121.
روز بیست ودوّم ماه ربیعالاول:
1.جنگ بنی النضیر
در سال سوم هجرت غزوه بنی النضیر واقع شد و یهودیان از مدینه بیرون رانده شدند1.
1.توضیح المقاصد: ص9. فیض العلام:ص223. مستدرک سفینه البحار:ج5ص207.
روز بیست و سوم ماهربیع الاول:
1.ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم
در این روز در سال 201 هجری کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم تشریف فرما شدند که 17 روز قبل از رحلت آن حضرت است1.
آن حضرت با قدوم مبارک خود این شهر را متبرک گردانیدند, و به دستور جناب موسی بن خزرج پسر سعد اشعری که از بزرگان قم بود, منزل او را منور نموده در آنجا نزول اجلال فرمودند. در همان مکان تشریف داشتند و زنهای قم مخصوصاً علو یات به خدمت آن حضرت میرسیدند و از وجود آن حضرت استفاده میکردند تا بعد از 17 روز از دنیا رحلت فرمودند. عبادتگاه آن حضرت معروف به " ستیه " در میدان میر قم معروف است2.
1.نظر به اینکه رحلت آن حضرت در 10 ربیع الثانی است و حضرتش 17 روز در قم اقامت گزیده اند، روز 23 ربیع الاول سالروز ورود آن حضرت به قم است.
2.بحارالانوار: ج60 ص219.
روز بیست و پنجم ماه ربیعالاول:
1.جنگ دومه الجندل
در این روز در سال پنجم هجری در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم غزوه دومه الجندل اتفاق افتاد1. در اراضی دومه الجندل گروهی از اشرار همدست شده و به کاروانها حمله میکردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سباع بن عرفطه غفاری را روز 25 ربیع الاول در مدینه به جای خود قرار داد و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند. راهزنان چون متوجه آمدن آن حضرت شدند فرار کردند. مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثانی وارد مدینه شدند2.
عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید:من با ابو موسی اشعری از دومة الجندل عبور می کردیم . ابو موسی به من گفت:زمانی که با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود:" در این مکان دو تن از بنی اسراییل حکم به جور کردند، و به زودی در میان امت من دو تن در این مکان به جور حکم می نمایند".
راوی میگوید: ابوموسی و و عمروعاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بن ابیطالب علیه السلام و معاویه ملعون حکم کردند. بعد از ماجرای حکمین ابوموسی را ملاقات کردم و او گفتم:" مگر تو نبودی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین حدیثی را نقل کردی "؟! گفت: "والله المستعان"!!3.
2.صلح امام حسن علیه السلام
قرارداد امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ملعون در 25 ربیع الاول بوده4، و بعضی در 26 این ماه نقل کرده اند 5، که شامل موارد زیر بود6:
1. به علی علیه السلام دشنام ندهید.
2.خون شیعیان محترم ومحفوظ بماند،وحقوقشان پایمال نگردد.
3.معاویه یک میلیون درهم بین یتیمان جنگ جمل وصفین تقسیم کند.
4.امام علیه السلام معاویه را امیر المؤمنین نخواند.
5. معاویه باید بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله و علیه و آله وسلم عمل کند.
6.معاویه پس از مرگ ، خلافت را به دیگری واگذار نکند.
معاویه این شرایط و شرایط دیگر مربوط به حفظ اسلام به ویژه شیعیان را پذیرفت و جنگ پایان یافت، اما آن ملعون به هیچیک از شروط این قرارداد عمل ننمود، بلکه خلاف تمام آنها عمل کرد.
1.قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 150.
2.قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 150.
3.وقایع الایام:ج ربیع الاول ص150.
4.تتمه المنتهی:ص 40-41.
5.فیض العلام:ص225. قلایدالنحور:ج ربیع الاول ص 155. مستدرک سفینه البحار: ج 5ص 213.
6.ارشاد: ج2 ص14. مقاتل الطالبین: ص 26. بحارالانوار: ج44 ص 65، 2-3 .