وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ; وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ

و (سلام بر شما) اى جايگاه رسالت. و (سلام بر شما) اى محل آمد و شد فرشتگان
شرح زيارت جامعه كبيره  -3

جايگاه رسالت
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ
ائمّه عليهم السلام موضع رسالت هستند و به همين عبارت در كتب اهل سنّت نيز موصوف شده اند.1 واژه «موضع» به معناى ظرف است; يعنى ظرف رسالت. ظرف رسالت به همان دو صورتى كه در توضيح معناى «بيت» بيان كرديم، تفسير مى شود; يعنى خانه ايشان خانه رسالت بوده و اينان موضع رسالت الهى هستند.
به معناى دقيق، رسالت در اهل بيت ائمه عليهم السلام است; يعنى ائمّه خود حامل رسالت هستند و اين بزرگواران در رسالت پيامبر اكرم شريك و ادامه دهنده آن هستند كه به امر خدا و تبليغ پيامبر اكرم براى اين جهت منصوب گرديده اند.
به عبارت ديگر، هر چند رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله از دار دنيا رفت; امّا شريعت آن حضرت تا روز قيامت ادامه دارد. پس كسى گمان نكند كه بشر و به ويژه امت اسلامى، روزى از روزها از شريعت اسلام بى نياز مى گردد و عقل يا غير عقل او را كافى مى شود و كسى نپندارد كه براى ادامه دادن شريعت خودسرانه يا به درخواست ديگران خود را مى تواند منصوب كند. اين كار فقط به دست خداست و از عهده كسى بر مى آيد كه او نصب كرده باشد.
1. ر.ك: الدرّ المنثور: ذيل آيه 33 از سوره احزاب.

محل آمد و شد فرشتگان
وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ;
و (سلام بر شما) اى محل آمد و شد فرشتگان.
ائمّه عليهم السلام محل آمد و شد فرشتگان هستند. اين سومين ويژگى آن بزرگواران است و در كتب اهل سنّت نيز آمده است.1
ذات ائمّه عليهم السلام «مختلف الملائكة» هستند، نه خانه آنان و نه خانه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله. چنين معنايى از ظاهر عبارت به دست مى آيد، گرچه البته خانه آنان «مختلف الملائكة» مى باشد.
«مختلف الملائكة» يعنى چه؟ ظاهر اين عبارت چنين است كه خود ائمّه «مختلف الملائكة» هستند كه گروهى خدمت ائمّه مى آمدند و گروهى مى رفتند. يا فردى مى آمد و فردى مى رفت. دسته دسته يا به تنهايى و جداگانه فرشتگان الهى با ائمّه ارتباط داشتند، در خطبه امام مجتبى بعد از شهادت حضرت امير عليهما السلام در كوفه، كه در كتب فريقين به سندهاى معتبر روايت شده فرموده اند:
وأنا من أهل البيت الّذي كان جبريل ينزل إلينا ويصعد من عندنا.2
به يقين، فرشتگان در روزهاى هفته خدمت امام عصر مى رسند و اعمال را بر امام هر زمان عرضه مى دارند.
درباره اين كه فرشتگان در شب هاى قدر به حضور ائمّه عليهم السلام مى رسيده اند و مى رسند هيچ اشكالى وجود ندارد.
از سويى در روايات فراوان وارد شده كه فرشتگانى بر قبور ائمّه عليهم السلام ـ به خصوص سيّدالشهداء عليه السلام ـ موكّل هستند و همواره در رفت و آمدند. آنان براى زيارت سيّدالشهداء عليه السلام يا براى انجام وظايفى مى آيند كه درباره مزار آن حضرت دارند. اين روايات در كامل الزيارات آمده است.3
در نقل ديگرى آمده است: فرشتگان پس از وفات پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله با خاندان عصمت و طهارت ـ به خصوص صدّيقه طاهره سلام اللّه عليها ـ ارتباط داشته اند و براى حضرتش مطلب مى گفته اند و امير مؤمنان على عليه السلام مطالب را مى نوشته است. اين همان مصحف فاطمه عليها السلام است و از اين رو يكى از القاب آن حضرت محدّثه است.4
هرگز اين امور غلو نيست; چرا كه اين قضايا براى رسول اكرم در كتب عامّه نيز روايت شده5 بلكه براى غير معصومان نيز ادّعا مى شود. در كتاب هاى آن ها چون اسد الغابه و الاستيعاب در احوالات عمران بن حصين چنين آمده است:
كانت الملائكة تسلّم عليه; كانت الحفظة تكلّمه;6
فرشتگان بر او سلام مى كردند; فرشتگان موكّلش با او سخن مى گفتند.
عمران بن حصين يكى از اصحاب پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله است نوشته اند كه داراى چنين مقامى بوده است. پس صدّيقه طاهره حضرت زهرا عليها السلام كه «بضعة الرسول»، «سيّدة نساء أهل الجنّة» و «سيّدة نساء العالمين» بوده، با آن مقامات و منازلش چگونه خواهد بود؟ بنابراين، جاى هيچ گونه خدشه، شك، شبهه و استبعادى نبايد باشد.
قابل ذكر است كه بزرگان اهل سنّت به سند خود اين حقيقت را روايت نموده اند، حاكم نيشابورى از امام صادق عليه السلام از جابر آورده كه:
لمّا توفي رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله عزّتهم الملائكة ـ يسمعون الحسّ ولا يرون الشخص ـ فقالت: السلام عليكم أهل البيت ورحمة اللّه وبركاته: إنّ في اللّه عزاءً من كلّ مصيبة وخلفاً من كلّ فائت، فباللّه فثقوا وإيّاه فارجوا، فإنما المحروم من حرم الثواب والسلام عليكم ورحمة اللّه وبركاته.7
عبارت «مختلف الملائكة» در استمرار ظهور دارد; يعنى هميشه فرشتگان با ائمه اطهار عليهم السلام در ارتباط هستند; بلكه آنان در عالَم قبل هم ارتباط داشته اند. در روايات فريقين آمده است كه ملائكه از ائمّه تسبيح، تحميد و عبادت خداوند متعال را ياد گرفته اند.8
خداوند متعال در اين عالم، تدبير امور را به ملائكه واگذار كرده كه (فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرًا);9 «و آنان كه امور را تدبير مى كنند»، آن گاه روايت مى گويد: همه تدبيرات امور به توسط ملائكه با اطّلاع و اذن امام است:
ما من ملك يُهبطه اللّه في أمر، ما يهبطه إلاّ بدأ بالإمام فعرض ذلك عليه، وأنّ مختلف الملائكة من عند اللّه تبارك وتعالى إلى صاحب هذا الأمر;10
هر فرشته اى را كه خداوند براى انجام كارى به زمين فرو مى فرستد، نخست به حضور امام مى رسد و آن را عرضه مى دارد و به راستى كه آمد و شد فرشتگان از پيش گاه خداوند متعال به نزد صاحب اين امر است.
در اين زمينه، داستانى بيان مى كنم:
جدّ بزرگوارم آية اللّه العظمى سيّد محمّد هادى ميلانى رحمه اللّه بيش از سى سال است كه دار فانى را وداع گفته است. شخص مورد اعتمادى از فضلاء حوزه براى من اين گونه نقل كرده است كه يكى از علماى تهران به همراه كاسبى از بازاريان تهران از دوستان خود به مشهد مقدّس مشرّف مى شوند. قرار بوده با آقا ملاقاتى داشته باشند. اتّفاقاً قرارشان صبح زود بوده است. آن شخص كاسب بعد از نماز صبح مى خوابد. وقتى بيدار مى شود مى بيند محتلم شده است، اگر بخواهد غسل كند وعده اى كه دارند دير مى شود و نمى توانند طبق قرار حاضر شوند. از طرفى، خانه آقا مسجد نبوده است; از اين رو تصميم مى گيرد با همين حال خدمت ايشان مشرّف شود.
به همراه آن عالم خدمت آقا مى رسند. وقتى ملاقات و گفت و گوها تمام مى شود و خداحافظى مى كنند و مى خواستند از اتاق بيرون بروند كه آقا او را صدا مى زند و مى گويد:
فلانى! اين جا مكانى است كه احكام شرع استنباط مى شود و بيان مى گردد، از اين رو محل رفت و آمد فرشتگان است. جايى كه محل رفت و آمد فرشتگان است، شايسته نيست شما با اين حال بيايى.
ائمّه عليهم السلام طورى بودند كه فرشتگان خداوند متعال مرتب با آنان رفت و آمد داشته اند كه الآن هم همين گونه است و اگر براى هر كس به جز آنان اين معنى ثابت شود به بركت ارتباط با آنان بوده و باخبر شدن او از آن به جهات روحى او بستگى دارد.
وقتى خانه فقيهى به دليل استنباط احكام از روايات اهل بيت عليهم السلام محلّ رفت و آمد فرشتگان باشد، پس خانه اهل بيت و خود آنان چگونه خواهد بود؟

1. ر.ك: الدرّ المنثور: ذيل آيه 33 سوره احزاب.
2. المستدرك على الصحيحين: 3 / 172.
3. ر.ك: كامل الزيارات: 223 باب 39، زيارة الملائكة الحسين بن علي عليهما السلام.
4. بصائر الدرجات: 392.
5. الحاوي للفتاوى: 2 / 147.
6. الاستيعاب: 3 / 1208، اسد الغابه: 4 / 138.
7. المستدرك على الصحيحين: 3 / 57.
8. ر.ك بحار الانوار: 24 / 87 ، باب 33 و 26 / 351، باب 9.
9. سوره نازعات (79): آيه 5.
10. الكافى: 1 / 394، حديث 4.
منبع:کتاب با پیشوایان هدایتگر – 1
نوشته آیت الله سید علی میلانی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن