آرى، واقعيت اين است كه اگر حديث غدير بر امامت حضرت امير عليه السلام دلالت نداشت هيچ گاه آن اعرابى به خدا و پيامبرش اعتراض نمى كرد و از دين اسلام خارج نمى شد تا آن عذاب دنيايى به سراغش بيايد كه بى ترديد عذاب جهان آخرت شديدتر و جاودان است.
اگر اين حديث چنين دلالتى نداشت، ابن تيميه نيز به دنبال عنادورزى آن اعرابى، با اين حديث مخالفت نمى كرد و نمى گفت كه دانشمندان علوم حديث اتّفاق نظر دارند كه اين حديث دروغين و ساختگى است.
در پاسخ به ابن تيميه بايد گفت: ما تبيين نموده ايم كه اين روايت به طرق مختلف نقل شده و برخى از اين طرق صحيح و راويان آن نيز از ائمه بزرگ و حافظان نامدار اهل سنّت بوده اند. از اين رو اين حديث به حدّ استفاضه رسيده و معتبر است.
ابن تيميه در ادامه دلايلى را براى اثبات باطل بودن حديث بيان مى كند. اما بوى تعصّب شديد و جهالت فراوان وى از اين استدلال هايش به مشام مى رسد; تا حدى كه حتى برخى از پيروان وى نيز در اين موضوع از او روى گردانيده اند.
از مهم ترين دلايل ابن تيميه درباره آيه مورد بحث و حديث نقل شده در ذيل آن مى توان موارد زير را بيان كرد:
1 . سوره معارج مكّى است.
2 . آيه (وَإِذْ قالُوا اللّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ...)1 كه در سوره انفال آمده، در جريان بدر و چند سال پيش از غديرخم نازل شده است.
ابن تيميه مى گويد:
به اين كذاب ها گفته مى شود: همه مردم اتّفاق نظر دارند كه فرمايش پيامبر صلى الله عليه وآله در روز غدير خم در مسير بازگشت از حجة الوداع بوده است. شيعه نيز اين را پذيرفته و اين روز يعنى هجدهم ذى حجه را عيد مى داند و جشن مى گيرد.
حال آن كه پيامبر پس از آن حج به مكه باز نگشت. بلكه به سوى مدينه رفت و پس از سپرى كردن ذى حجه، محرم و صفر، در اول ربيع الاول رحلت نمود.
در اين روايت آمده: پس از فرمايش رسول خدا صلى الله عليه وآله در غدير خم و انتشار خبر آن در همه جا، حارث كه در ابطح ـ واقع در مكه ـ بود، نزد پيامبر آمد.
اين دروغى از سوى افراد جاهل است كه ندانسته اند داستان غديرخم به چه زمانى مربوط است; چرا كه سوره معارج طبق نظر همه علما، سوره اى مكّى است كه پيش از هجرت رسول خدا صلى الله عليه وآله و در مكه نازل شده است.
بنابراين، زمان نزول سوره معارج ده سال يا بيشتر، پيش از غدير خم بوده، پس چگونه گفته مى شود: اين سوره پس از غدير خم نازل شده است؟
هم چنين اين فرمايش خداوند كه مى فرمايد:
(وَإِذْ قالُوا اللّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذاب أَليم);2
و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!
در سوره انفال است كه به اتّفاق نظر علما، در جريان بدر نازل گرديده; يعنى چندين سال پيش از غدير خم. مفسّران نيز همه بر اين باورند كه شأن نزول آيه، سخنان مشركان به پيامبر صلى الله عليه وآله در پيش از هجرت بوده است; يعنى سخنان افرادى مانند ابوجهل... .3
1 . سوره انفال، آيه 32.
2 . سوره انفال: آيه 32.
3 . منهاج السُنّة: 4 / 13، چاپ قديم.