در علم كلام در مبحث افعال الهى به اين نكته اشاره شده كه افعال خداوند داراى هدف و غرض است ، ولى هدف و غرض الهى همانند هدف انسان نيست ؛ زيرا غايت افعال خداوند رسيدن به كمال نيست ، خداوند كامل مطلق است و نقص ندارد تا بخواهد از طريق فعل خود آن را بر طرف سازد ، بلكه غايت افعال الهى به مخلوقات باز مى گردد و به جهت استكمال مخلوقات است .
دليل غايت مندى افعال خداوند آن است كه فعل بدون هدف ، عبث و لغو است وانجام چنين كارى از خداوند قبيح مى باشد. قرآن كريم نيز در تاءييد هدفمند بودن افعال خداوند مى فرمايد:و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين(586) ؛((و آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است به بازى نيافريديم .))
حكما و فلاسفه الهى مى گويند:((در قوس صعود از هيولى تا وجود محض ، هر مرتبه عالى ، غايت و ثمره براى مرتبه دانى و پايين تر است . ونيز به اثبات رسيده كه نتيجه ، علت فاعليت فاعل است . بنابراين هرگاه در عالم خلقت انسانى نباشد خلقت حيوان و وجود او لغو است و ...)).
از طرفى ديگر مى دانيم كه هر فردى از افراد انسان ولو در صورت با افراد ديگر از انسان ها شبيه بوده ، و همگى از افراد نوع واحد منطقى به حساب مى آيند ولى در واقع با يكديگر اختلاف دارند ، و لذا در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى خوانيم :الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة(587) ؛((جوهر انسان ها به مانند معادن طلا و نقره با يكديگر متفاوت است .))
بنابر اين ، انسان به مانند درختى است كه ميوه آن وجود انسان كامل است ، و او كسى غير از حجت معصوم خدا در روى زمين نيست . و لذا در روايات مى خوانيم :... لو بقيت الارض بغير امام لساخت(588) ؛((اگر زمين بدون امام شود دگرگون خواهد شد.))
خلاصه اينكه انسان كامل - كه از او به حجت خدا تعبير مى شود - از آن جهت كه علت غايى وجود انسان و ... است ، وجودش هميشه ضرورى است .
586- سوره دخان ، آيه 38.
587- بحارالانوار ، ج 61 ، ص 65 ، ح 51.
588- كافى ، ج 1 ، ص 179 ، ح 10.
منبع :موعود شناسی وپاسخ به شبهات
نویسنده: علی اصغر رضوانی
انتشارات مسجد مقدس جمکران