عوامل حقيقى كاميابى
17 - مشكلات و مصائب
آلام و شدائد هوش انسان را تيزتر مى كند. طوفانهاى حوادث روحيات انسان را تقويت مى نمايد.
درياى خروشان زندگى با طوفانها و موجهاى كوه آسا همراه است . امواج سهمگين حوادث از پيشرفت مردان بزرگ ، در مسير زندگى ، جلوگيرى ميكند. پيروزى از آن كسانى است كه با كشتى تدبير و عقل سينه حوادث را بشكافند و با كمك دانش و بينش با مشكلات مبارزه نمايند. و اين همان استقامت است كه در پيش درباره آن گفتگو كرديم .
نكته قابل توجه اينجاست كه وجود مشكلات از عوامل پيروزى است و اين مطلب تا حدى براى گروهى قابل هضم نيست . ولى اگر آنان توجه نمايند، خواهند ديد كه همانطورى كه آتش آهن را قويتر مى سازد، مشكلات و مصائب هم فكر انسان را در مسير زندگى پخته تر كرده و به او درس زندگى مى آموزد.
افراد قوى و نيرومند كسانى هستند كه در گهواره رنج پرورش يافته اند. آنها مى توانند در برابر طوفانهاى مصائب مقاومت نمايند. ولى كسانى كه در مهد عزت و نعمت ، پرورش يافته اند با يك نسيم سرد، پژمرده مى شوند و با يك باد شديد از جاى كنده مى گردند.
مولاى متقيان على عليه السلام كه به قوت بازو و عظمت روح و ثبات در برابر حوادث معروف است مى فرمايد :
اگر از من بپرسند كه اين شجاعت جسمى و قدرت روحى شما معلول چيست ؟! در صورتى كه غذاى روزانه شما نان جو و نمك و سركه است ، من در پاسخ اين دسته چنين مى گويم : درختان بيابانى كه در سنگلاخها و زير آفتاب سوزان و با صد عوامل تلخ دست بگريبانند، از درختان و گياهانى كه در لب جويبار پرورش يافته اند، محكمتر و با دوامترند.
درختان لب جويبار كه در مهد نعمت و در آغوش نوازش باغبان پرورش يافته اند، با مشكلات و مصائب خوى نگرفته اند. ولى درختان بيابانى در آغوش مشكلات بزرگ شده اند؛ فرزند مصائب اند و مربى آنها بادهاى سوزان ، آفتاب داغ ، كم آبى و بى بارانى است (26)
مللى كه در دامنه كوهها پرورش مى يابند، از مللى كه در ميان دشت و دمن و يا شهر و بخش زندگى مى كنند، قويتر و نيرومندتر هستند. دسته نخست با اينكه فاقد وسائل زندگى مى باشند بيش از دسته دوم در برابر سرما و گرما و گرفتارى مقاومت مى كنند.
انسان در پرتو مصائب قواى دماغى خود را به كار مى اندازد و نقشه ابتكار را به دست مى گيرد. در حقيقت ، مشكلات مشوق و محرك براى چاره جوئى است و تشويق و تحريك نردبان ترقى مى باشد و شخصيتهاى بزرگ علمى و صنعتى هميشه در طول زندگى با سختيها و محروميت ها دست بگريبان بوده اند.
بدين لحاظ ناپلئون مى گفت : «شدائد و آلام ، هوش انسان را تيزتر و محصول خيزتر مى سازد.»
گوته مى گويد :«طوفانهاى حوادث ، اخلاق و روحيات را تقويت مى كند.»
پدر و مادرانى كه مراقبند آنها در كشمكش حوادث و مصائب واقع نشوند، و آنها را «لوس » و «ننر» بار مى آورند، سخت در اشتباهند. اين بچه ها در طوفان حوادث بسان درخت بيد در لب جويبار به هر بادى مى لرزند و در گردباد حوادث مانند پر كاهى از اين سو به سو پرتاب مى شوند.
افراد بلاديده و زجر كشيده مانند صخره ها و كوههاى محكمى هستند كه هيچ عاملى قدرت انفجار آن را ندارد. سيل هميشه در سرزمينهاى نرم اثر مى كند و در دل آن جاى مى گيرد. ولى در سرزمينهاى سخت و سنگلاخ ، اثر شومى از خود نمى گذارد. سيل حوادث روزگار نيز درباره افراد خشن و سخت و قوى بى اثر است ، ولى افراد ناتوان را از پاى در مى آورد.
مصائب براى انسان يك اندوخته عملى زندگى است . و در آينده وسيله ترقى و پايه تعالى او مى گردد و بر اثر تجارب زيادى كه از مشكلات به دست مى آورد، همواره سختيها را به نفع خويش تمام مى كند و از آنجا كه كوه مصائب را زير پا گذارده ، در مسير زندگى مشكلات مانع پيشرفت او نمى شود و هرگاه مصائب مانند تگرگ ببارد، آنها را با آغوش باز استقبال نموده و بر چهره آنها مى خندد.
نيچه مى گويد : «ترا به قدرى دوست مى دارم كه رنج و آشفتگى و سرشكستگى برايت آرزو مى كنم ، به تو رحم نمى كنم چون ترا دوست مى دارم ميدانى چرا؟! زيرا آرزو دارم كه نيروهاى خفته تو بيدار گردد تا در شدائد روزگار با روحى مسلح پايدار باشى .»
به قول ناصر خسرو :
تا نبيند رنج و سختى مرد، كى گردد تمام
تا نيايد باد و باران ، گل كجا بويا شود
اگر بگوئيم كاميابى فرزند رنج و مشقت است ، سخن به گزاف نگفته ايم . و يا اگر بگوئيم پولاد در پرتو آتش سختتر مى شود و چاقو در سايه سوهان تيزتر مى گردد، حقيقتى را بااين مثال ترسيم كرده ايم .
قهرمان ملى ايران ، نادر كه در رديف نوابغ نظامى جهان بود، رشادت و كاردانى و حماسه اش در صفحات تاريخ مضبوط است . او در سختترين شرائط، زمام كار را به دست گرفت و موقعى روى كار آمد كه افغانها ملت كهن ايران را از پا در آورده و تركان عثمانى قسمتى از خاك ايران را در شمال غربى جزء متصرفات خود قرار بودند و هلنديها و انگليسها در جنوب ايران و خليج فارس سلطه مطلقه پيدا كرده ، مى خواستند جنوب كشور را هند ثانى قرار دهند.
در چنين زمانى كه زمامدار سابق بر اثر خوگيرى به زندگانى تواءم با ناز و نعمت و عيش و طرب ، لياقت اداره كشور را از دست داده بود، نادر كه در زير آفتاب سوزان و روى ريگهاى گداخته بيابانها پرورش يافته و با طوفانهاى زندگى و با رزم و شمشير زنى خو گرفته بود و جسمى پولادين و روحى آتشين داشت ، برخاست . شرائط سخت زندگى و اوضاع و احوال تحقيرآميز آن روز ايران ، جسم و روح او را همانند جسم و روح يك ملت خمشمناك گداخته و آبديده ساخته بود.
او بر اثر داشتن روح آتشين و اراده آهنين خود، كشور ايران را از لوث دشمن پاك ساخت و نام خود را در دفتر بزرگترين نظاميان جهان ثبت نمود.
سختيها و مشكلات شخصيت پرور است ؛ زيرا باعث مى شود كه قواى دماغى انسان براى رفع موانع فعاليت نمايد. دانشمندان معتقدند كه بازبايها براى كودكان يك نوع تقويت دماغى است ؛ زيرا كودك در بازى به مشكلاتى برمى خورد كه با نيروى فكر آنها را برطرف مى سازد لذا تا مشكلات پيش نيايد، بسيارى از قدرتها و استعدادها شكفته نمى شود. سختيها و مصائب معلمى است سختگير، ولى ميوه هاى شيرين دارد.
ماترياليستها مى پرسند چرا خداوند رؤ وف و مهربان بشر را در آغوش بلا آفريده است ؟! و فلسفه اينهمه بلاها چيست ؟! مى پرسند چگونه اين بلاها و مصائب و گرفتاريها با عدل و رحمت و راءفت خدائى ، كه خداپرستان بدان معتقدند، سازگار است ؟
ماديها از يك نقطه غافلند و آن اين كه اينگونه بلاها و حوادث علاوه بر يك سلسله اسرار تكوينى و جهانى كه علماء با سر پنجه دانش ، پرده از روى آن برداشته اند، يك فايده روانى دارند. و آن فايده در درجه اول اين است كه انسان تا با ناملايمات روبرو نشود، ارزش راحتى و تندرستى را نخواهد دانست ؛ و در درجه دوم براى جلوگيرى از ستم ، كه بدبختانه در جامعه انسانى فراوان است ، وجود اين گونه بلاها ضرورى است . بشر در زندگى توسعه طلبى خود به يك زنگ خطر و بيدار باش نياز مبرم دارد تا از پاره اى تندرويها و ستمها دست نگهدارد وگرنه بشر خودخواه و مغرور اگر تمام مقتضيات را مطابق ميل خود ديد، براى كسى حق حيات قائل نمى شود لذا اين آفات و بلاها زنگ قلوب را شسته و بر دلها صفا و محبت مى بخشد.
ما هيچگاه نبايد چنين فكر كنيم كه بدون مشكلات به بزرگترين هدف نائل مى آئيم .
گروهى از پايه گذاران علوم با مشكلات و نبودن وسائل موفقيتهائى بزرگ به دست آورده اند.
مثلا «فرگوسن » با يك كارد كوچك يك ساعت چوبى درست كرد. «نيوتن » به وسيله يك ذره بين و يك قطعه كاغذ، نور را تجزبه كرد و به اصول الوان رسيد.
وقتى كارگاه «وستون »، عالم طبيعى ، را بررسى كردند ديدند فقط چند عدد شيشه و ساعت و چند ورق كاغذ و گرماسنج كوچكى در آنجا وجود داشت .
«فرگوسن » شبها از شهر بيرون مى رفت و بر پشت مى خوابيد و فواصل ستارگان را با يك تسبيه اندازه مى گرفت .
«وتنهوس »، ستاره شناس معروف ، خسوف و كسوف را روى دسته خيش زراعى حساب مى نمود.
سختيها انسان را به صفات مردانگى آراسته مى سازد. در جهان زندگى ، تمام مناصب و مقامات مادى و معنوى در گرو يك سلسله مشكلاتى است كه بايد بر آنها پيروز گرديد.
صائب تبريزى كه در تك بيت سرودن يد طولائى دارد مى گويد :
مالش صيقل نشد آئينه را نقص جمال
پشت پا هركس خورد، در كار خود بينا شود
راستى چنين است . كسانى كه از آغاز زندگى همواره پيروز بوده و با مصائب روزگار دست و پنجه نرم نكرده اند، اميد به بقاى پيروزى آنان است . جوانى كه زندگى خود را با شكست و پيروزى آغاز كند، اميد كاميابى او بيشتر است ؛ زيرا از آغاز زندگى راه مبارزه با مشكلات را آموخته است .
پي نوشت ها
26- نهج البلاغه ، نامه 45.
منبع:کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ- نوشته آیت الله سبحانی