رمز پیروزی مردان بزرگ- قسمت نوزدهم- واقعيات را آنچنان كه هست بشناسيم

رمز پیروزی مردان بزرگ- قسمت نوزدهم- واقعيات را آنچنان كه هست بشناسيم

عوامل حقيقى كاميابى
18- واقعيات را آنچنان كه هست بشناسيم
واقعيات را آنچنان كه هست بايد بشناسيم نه آنطورى كه به نفع ما تمام مى شود تفسير كنيم .
هر كس بايد بكوشد تا به حقايق اشياء آنچنان كه هست پى ببرد، و درخور توانائى خود عينك واقع بينى بچشم بزند و حوادث و اوضاع را بى كم و كاست نظاره كند.
تبهكاران اجتماع همواره براى ارضاء وجدان خود، وقايع را به نفع خويش تفسير مى كنند و آن چنان خود را فريب مى دهند كه واقعا باور مى نمايند كه آنچه را درك كرده اند عين حقيقت است . اين نوع درك ، يك نوع فريب دادن وجدان و كور ساختن دل است .
روز ششم اوت 1945، نخستين بمب اتمى در جهان ، روى شهر هيروشيما در ژاپن انداخته شد. اين واقعه باعث شد كه نام اين شهر كوچك ژاپن در تاريخ جاودان بماند. در آن روز بر اثر اين واقعه ، يكصد و پنجاه هزار نفر از ساكنين آن كشور كشته شدند، سپس به فاصله سه روز بمب ديگرى روى ناكازاكى انداخته شد. ژاپنيها پس از يك هفته سكوت ، تسليم شدند. كشتن هزاران كودك معصوم زنان و مردان بى گناه ، موجى از تنفر در سراسر جهان نسبت به اين عمل وحشيانه كه در تاريخ بشريت بى سابقه است ، به وجود آورد. دستور بمباران كردن اين دو شهر بى پناه به فرمان رئيس ‍ جمهور امريكا به نام «ترومن » بود.
او پس از اين عمل در كشمكش وجدان و سرزنش عموم صلحدوستان و بشر خواهان قرار گرفت و تنفر عمومى موقعيت و حيثيت سياسى او را متزلزل ساخت و در ميان ملتها به عنوان يك فرد آدمكش معرفى شد.
اكنون ببينيم آقاى «ترومن » چگونه اين حادثه را ارزيابى مى كند؟! چگونه وجدان خود را فريب مى دهد و وقايع تلخ را كه از زهر افعى در كام جهانيان تلختر است ، به سود خود و سود جهانيان تفسير مى كند؟ مى گويد :
من اين فرمان تاريخى را براى نجات صدها هزار نفر سرباز و ملوان و خلبان امريكائى صادر نمودم . اگر اين بمبها به كار نمى رفت . نيروهاى امريكا كه بايست به سواحل ژاپن كه داراى استحكامات قوى بود و سرسختانه از آنها دفاع مى شد، حمله ببرند، و مى بايست تلفات سنگينى تحمل كنند.(27)
هر انسانى با ذكاوت و باهوش طبيعى خود درك مى كند كه آقاى ترومن با اين سفسطه جز اين كه خود را فريب دهد، كارى انجام نداده و نخواسته است واقعيات را آنچنان كه هست درك كند. او به دنبال اين اشتباه تصور كرده محبوبيت او همچنان در دل جامعه هاى زنده ، باقى است ، ولى چيزى نگذشت كه ضرر اين بى خبرى را ديد. عكس العمل مردم آزادى خواه جهان او را از صحنه سياست عقب زد و اين لكه به طور جاويدان بردامن او نشست .
بازرگانان سياستمداران و اصناف ديگر موقعى مى توانند در صحنه هاى گوناگون زندگى پيروز شوند كه در اوضاع و حوادث مربوط به خود، نظر واقع بينانه داشته باشند. يك بازرگان بايد به اعتراضى كه مشترى به طرز كار و معامله ، و يا بدى و نامرغوبى جنس او دارد. گوش فرا دهد و با تدابير صحيح وضع خود را عوض كند. يك سياستمدار بايد اعتراضات و جنب وجوشهاى مردم را پيش از بررسى دقيق ، تحريكات مغرضانه نخواند و به عناوين گوناگون مانند عناصر اخلالگر، آنها را سركوب نسازد و اذعان داشته باشد كه واقع بينى شرط پايدارى ملك و سياست است .
دانشجوى ترقيخواه از سرزنش استاد استقبال مى كند و كمى نمره را گواه بر مغرض بودن او نمى گيرد؛ خود، و نحوه تحصيل خود را وارسى مى كند. چه بسا درك يك واقعيت و اين كه كوتاهى از ناحيه خود اوست ، پلكان پيروزى او در آينده شود.
پيامبر بزرگ اسلام در نبردهاى خود با مشركان و بت پرستان ، قبلا نيروى دشمن را ارزيابى مى كرد و قدرت و توانائى او را دقيقا مورد بررسى قرار مى داد. پيش از جنگ ، اطلاعاتى از دشمن به دست مى آورد و قدرت و عظمت دشمن را هيچ نمى شمرد. هرگز خود و يا افسران اسلام را فريب نمى داد و نمى گفت كه با يك حمله ، دشمن را تار و مار مى نمائيم .
در جنگ بدر، گروه اكتشافى اسلام بر سر چاه بدر يك نفر از سربازان قريش را دستگير كرده به خدمت پيامبر آوردند؛ از آنجا كه تعداد دشمن معلوم نبود، پيامبر از او پرسيد : «قريش روزى چند شتر نحر ميكنند؟» او گفت : «گاهى 9، گاهى 10شتر.» پيامبر فرمود : «تعداد دشمن ميان نهصد و هزار است و يك شتر معمولا غذاى صد نفر است .»
نبرد اعراب و اسرائيل در 6 ژوئن 1967 به شكست اعراب انجاميد. يكى از علل شكست كه متاءسفانه براثر تلخ بودن كمتر به آن اعتراف شد، اين بود كه رهبران كشورهاى عربى نيروهاى دشمن و نيروهاى ديگر را كه در مصاف و يا پشت سر آنها قرار گرفته بودند، درست ارزيابى نكرده و به جاى واقع بينى به حماسه و سرود پرداخته بودند. اگر آنها با واقع بينى وارد كار شده بودند، دچار شكست فاحشى كه در تاريخ بشريت كم نظير است و با حيثيت يك ميليارد مسلمان ارتباط مستقيم دارد نمى شدند.
براستى شك پله يقين است . اگر انسان ترديد پيدا نكند و درباره موضوعى دو دل نشود، هرگز دنبال تحقيق نمى رود.
اعتراض و انتقاد نيز مقدمه تكامل است ؛ مرد كامياب كسى است كه به انتقاد مردم گوش فرا دهد و انتقاد غير مغرضانه ناظران را مورد بررسى قرار دهد؛ زيرا در آئينه افكار آنان ، معايب و نواقص كار به طور دقيق منعكس مى گردد.
جمشيد ساخت جام جهان بين از آن سبب
كاگه نبود از اين كه جهان ، جام خودنماست

نبايد فراموش كنيم كه امام صادق (ع ) فرموده است :« احب اخوانى من اهدى الى عيوبى . » يعنى ، ميان برادرانم آن كس را بيشتر دوست دارم كه عيب و نقص مرا به عنوان هديه به من بگويد. امروز در جهان آزاد انتقاد اساس ‍ زندگى است و در بعضى كشورها از افراد مطلع دعوت مى كنند و سازمانهاى دولتى و ملى را در اختيار آنان مى گذارند تا اوضاع را ببينند و از آنها انتقاد كنند.
كسى كه از شنيدن انتقاد ناراحت مى شود و نمى خواهد واقعيات را آنچنان كه هست ببيند و از ديدن آئينه تمام نماى اوضاع خود كه افكار مردم است سخت ناراحت مى شود، بايد به او گفت :
خود شكن آئينه شكستن خطاست .
پي نوشت ها
27- حوادث بزرگ تاريخ ، ص 249.

منبع:کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ- نوشته آیت الله سبحانی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن