به يكديگر هديه دادن نيز از عوامل مهم ايجاد دوستى و نزديكى است , و به وسيله آن دلها از آلايش كينه ها پاك مى شود .
بسا كسى كه در دل نسبت به دوست خود خشمگين است و نمى تواند آن را از درون خـود بـزدايـد و كينه اش را از دل بيرون كند ليكن با تقديم هديه اى به او همه ناسازگاريها بـرطـرف مـى شـود, و امـور بـه روند طبيعى خود باز مى گرددو ابرهاى تيره كدورت از دل آنها برداشته مى شود, و خداوند دلهاى آنها را از كينه ها پاك مى كند و در پرتو نعمت و احسان او دوست و بـرادر مـى شوند .
از اين رو مشاهده مى كنيم پيامبر خدا(ص ) و ائمه اهل بيت (ع ) اين امر را از نظر دور نداشته بلكه توجه مردم را به اهميت آن جلب كرده و فوايد آن را براى آنان توضيح داده اند.
پيامبر خدا(ص ) فرموده است : از جمله گراميداشت انسان نسبت به برادر مسلمانش آن است كه هـديـه او را بـپـذيـرد .
و آنچه را برايش ميسر است به او هديه كند, و به خاطر اوخود را به زحمت نيندازد. ((266)) نيز: به همديگر هديه بدهيد چه هديه خشم و كينه را از دل بيرون مى برد. ((267)) نـيـز: هديه موجب دوستى و تجديد برادرى و زدودن كينه است , دوستى كنيد و به يكديگر هديه بدهيد, به هنگام نياز هديه بهترين چيز است ((268)) .
نـيز: به همديگر هديه بدهيد چه هديه كينه ها را از دل بيرون مى كشد و دل را از دشمنى و حسد تهى مى سازد. ((269)) امام صادق (ع ) فرموده است : با صله و بخشش به دوستانت اظهار محبت كن ((270)) .
هـديـه هـمـان گونه كه چيزى مادى است ممكن است گاهى امرى معنوى باشد در اين صورت ارزش آن بـيـشـتر و اثر آن بزرگتر است مانند اين كه به او سخن خوبى بگويد كه انديشه اش از آن روشـنـى گيرد, يا يكى از مسائل علمى را كه مورد نياز اوست در دسترس او بگذارد, يا به او پند و انـدرزى دهد كه او را به صراط مستقيم و راه بهتر رهنمون شود,از اين رو پيامبر خدا(ص ) فرموده اسـت : برترين هديه مسلمان به برادر مسلمانش سخن حكمت آميزى است كه مايه مزيد هدايت او شود و يا او را از طريق هلاكت بازگرداند. ((271))
4- گشاده رويى و لبخند
گـشاده رويى و لبخند در ايجاد دوستى نقش اساسى دارد, بلكه برترين عامل محبوبيت انسان در مـيان مردم و بزرگترين وسيله نزديكى دلهاى جهانيان به يكديگر است .
چه يك لبخند تو در برابر دوسـتـت مـى تـوانـد ضـامن آن باشد كه دلش را به سوى تو جذب كند و برمحبت او نسبت به تو بـيفزايد .
و اگر در قلب او كينه اى از تو وجود دارد او را با خنده اى برلب و چهره اى گشاده ديدار كـن زيـرا ايـن رفـتـار دلش را پاك مى كند و زنگار كينه را از قلبش مى زدايد .
و هر گاه در كسى احـسـاس شـر و بدى كردى او را با مهربانى و گشاده رويى ولبخند ديدار كن كه خداوند فرموده اسـت : فـاذا الـذي بـيـنك وبينه عداوة كاءنه ولى حميم ((272)).
از اين رو پيامبر بزرگوار(ص ) فـرمـوده اسـت : خـوشـخـويـى دوسـتـى را پـايـدارمـى كـنـد و گـشـاده رويـى كينه را از دل مى زدايد. ((273)) نـيز: سه چيز است كه محبت انسان را نسبت به برادر مسلمانش صفا و روشنى مى دهد,اين كه با گشاده رويى او را ديدار كندو هر گاه در كنار وى بنشيند جا برايش باز كند و او رابا نامى كه نزد او محبوبتر است بخواند. ((274)) مردى به پيامبر خدا(ص ) عرض كرد: مرا وصيتى فرما, آن حضرت وصاياى بسيارى به اوفرمود, از جـمـلـه آنـهـا اين كه : به مردم اظهار محبت كن تا تو را دوست بدارند, اگر دوستت از دلو تو آب بخواهد آن را برايش خالى كن , دوستت را باروى گشاده ديدار كن ((275)) .
نـيـز: شـمـا هرگز نمى توانيد با اموالتان مردم را به سوى خود جذب كنيد پس با گشاده رويى و خوشخويى آنها را ديدار كنيد. ((276)) نيز: هر بنده اى از امت من به خاطر خدا دوستش را مورد لطف و مهربانى قرار دهدخداوند يكى از خدمتكاران بهشت را به خدمت او مى گمارد. ((277)) نـيز: لبخند مؤمن به روى مؤمن حسنه است ((278)) .
از اين رو از عبداللّه بن حارث نقل شده كه گفته است : من كسى را نديدم كه بيش از پيامبر خدا(ص ) تبسم بر لب داشته باشد.
اميرمؤمنان (ع ) فرموده است : خوشرويى دام محبت است ((279)) .
نيز: خوشرويى كمند محبت است ((280)) .
نـيـز: بـهـتـريـن چـيـزى كـه انـسـانها مى توانند دل دوستانشان را به دست آورند و كينه را از دل دشـمـنـانـشان بزدايند خوشرويى به هنگام ديدار, احوالپرسى در غياب و لبخند زدن دروقت حضور آنهاست ((281)) .
امـام زيـن الـعـابـديـن (ع ) فرموده است : كسى كه به برادر دينيش مرحبا (خوش آمديد)بگويد خداوند تا روز قيامت برايش مرحبا مى نويسد. ((282)) امـام محمد باقر(ع ) فرموده است : خوشرويى و گشاده رويى سبب ايجاد محبت و موجب تقرب به خداوند است .
و ترشرويى و گرفتگى باعث دشمنى و دورى ازخداست ((283)) .
نـيـز: لـبـخـنـد انـسـان بـه صـورت دوسـتـش حـسـنـه و زدودن گرد و غبار از او نيز حسنه است ,ومحبوبترين عبادتها نزد خداوند وارد كردن سرور و خوشحالى بر مؤمن است ((284)) .
امـام صـادق (ع ) فـرمـوده است : با كسى كه بدرفتارى مى كند نرم باش و آنانى كه داراى صفايند اندكند. ((285)) مـردى بـه آن حـضرت عرض كرد: حد حسن خلق چيست ؟
فرمود: اين كه رفتارت نرم وسخنت خوش باشد و دوستت را با خوشرويى ديدار كنى ((286)) .
نـيـز: سـه چيز است كه اگر انسان يكى از آنها را به پيشگاه خداوند بياورد خداوند بهشت را بر او واجـب مـى كند, انفاق در حال تنگدستى , خوشرويى در برابر همه , انصاف دادن هر چند به زيانش باشد. ((287)) امـام عـلـى بن موسى الرضا(ع ) فرموده است : كسى كه به چهره برادر مؤمنش لبخند زندخداوند حـسـنـه اى بـرايـش مـى نـويـسـد, و كـسـى را كـه خـدا بـرايـش حـسـنه اى نوشته است عذاب نمى كند. ((288)) به همان اندازه كه گشاده رويى و لبخند و خوشرويى در كسب مودت و تحكيم محبت تاثير عميق دارد گـرفـتگى و ترشرويى و بداخلاقى در دورى دلها از يكديگر و نفرت نفوس و قطع پيوندهاى دوسـتـى و بـرادرى بى نهايت مؤثر است .
از اين رو از پيامبرخدا(ص ) روايت شده كه فرموده است : خداوند كسى را كه در برابر برادر دينى خودترشروست دشمن مى دارد. ((289)) از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرموده است : گرفتگى در برابر مردم سبب دشمنى است ((290)) .
همچنين پيش از اين ذكر شد كه امام باقر(ع ) فرموده است : ترشرويى و گرفتگى سبب دشمنى و دورى از خداست ((291)) .
اين شاعر چه خوب گفته است :
و انى لمشتاق الى ظل صاحب ----- يرق و يصفو ان كدرت عليه ((292))
عذيرى من الانسان لا ان جفوته ----- صفالى و لا ان صرت طوع يديه ((293))
استاد ديل كارنگى در كتاب خود به نام كيف تكسب الاصدقاء ((294)) فصلى تحت عنوان اهميت لبخند و خوشرويى در به دست آوردن دوستان و تاثير در مردم باز كرده و در آن به ذكر رويدادها و تجربه هاى بسيارى پرداخته و گفتار خود را به اين سخن كوتاه پايان داده است كه : اگر مى خواهى مردم تو را دوست بدارند لبخند بزن .
از جـمـله سخنانى كه در اين فصل آمده اين است كه : تغييرات چهره آدمى زبان گويايى است كه آوازش عميقتر و اثرش شديدتر از آواز زبان است چه مانند آن است كه لبخند ازسوى صاحب خود مى گويد: من تو را دوست مى دارم , تو به من سعادت بخشيده اى , من به ديدار تو سعادتمند شدم .
منبع : کتاب دوست يابى
بنياد پژوهشهاى اسلامى
266- بحارالانوار, 72/45.
267- بحارالانوار, 7/44.
268- بحارالانوار, 77/166.
269- فروع كافى , 5/143.
271- بحارالانوار, 74/108 و 84/3.
272- فصلت /34:.. .
تا آن كه ميان تو و او دشمنى است همچون دوستى كريم و صميمى شود.
273- تحف العقول /32.
274- اصول كافى , 2/643.
275- اصول كافى , 2/642.
276- اصول كافى , 2/103.
277- مصادقة الاخوان , /78.
278- بحارالانوار, 71/288.
279- الحكم , 1/351, تحف العقول , /202.
280- الحكم , 1/351, الغرر /24.
281- بحارالانوار, 75/57.
282- وسائل الشيعه , 1/589.
283- بحارالانوار, 75/176.
284- مصادقة الاخوان , /52.
285- بحارالانوار, 77/234.
286- بحارالانوار, 71/171.
287- اصول كافى , 2/103.
288- مصادقة الاخوان , /52 .
اصول كافى , 2/206.
289- مستدرك الوسائل , 8/32.
290- اصول كافى , 2/638.
291- بحارالانوار, 75/176.
292- من مشتاق سايه دوستى هستم , كه اگر بر او خشم آورم همدردى و همدلى كند.
293- مـن مـعـذورم از انـسانى كه چه جفا كنم بر او و چه فرمانبردار او شوم با من صفا و همدلى ندارد.
294- اين كتاب به نام آيين دوست يابى به فارسى ترجمه شده است .