از امـور قـطـعـى كه در خور شك و ترديد نيست آن است كه اگر انسان به ديگران احترام بگذارد ديگران نسبت به وى احترام خواهند گذاشت و اگر به آنها اهانت كند مورداهانت آنان قرار خواهد گرفت .
شاعر چه خوب گفته است :
و من هاب الرجال تهيبوه ----- و من حقر الرجال فلن يهابا ((459))
پـس اگـر مـى خـواهى در نظر دوستت بزرگ باشى او را بزرگ بدار, واگر خواهان آنى كه نزداو محترم باشى اورا احترام كن , و كدام كس است كه دوست ندارد بزرگ و محترم باشد؟
از اين رو از پيامبر خدا(ص ) و ائمه اهل بيت (ع ) رواياتى در لزوم بزرگداشت دوست و اكرام و احترام او وارد شـده اسـت تـا از اين راه روابط آنها تحكيم و دلها تصفيه و بر دوستى وبرادرى آنها افزوده گردد.
پـيـامـبر خدا(ص ) فرموده است : هركس برادر مسلمانش را احترام كند و در آن رضاى خداوند را بخواهد خداوند به او نظر رحمت خواهد فرمود. ((460)) نيز: كسى كه برادر مسلمانش نزد او بيايد و او وى را مورد احترام قرار دهد چنان است كه خداوند را احترام كرده است ((461)) .
نـيز: هر كس برادر مؤمنش را احترام كند خداوند را احترام كرده و چه گمان داريد درباره كسى كه خدا را احترام كرده خداوند با او چه كارى خواهد كرد. ((462)) امـام بـاقـر(ع ) در بـيان آنچه بر مسلمان واجب است نسبت به برادر دينى خود انجام دهدفرموده اسـت : اگـر غـيـبت كرد در غيابش پاس او را بدار, و اگر حضور داشت او را ديدار وتجليل كن و گرامى بدار چه تو از او و او از توست ((463)) .
امـام صـادق (ع ) فرموده است : ابوجعفر امام باقر(ع ) مى فرمود: ياران خود را بزرگ بداريد واحترام كـنـيـد, و برخى از شما به برخى ديگر هجوم نبرد, و به همديگر زيان نرسانيد ونسبت به هم حسد نورزيد, و از بخل بپرهيزيد, و بندگان مخلص خداوند باشيد. ((464)) امـام صـادق (ع ) فـرمـوده است : بزرگداشت حقوق برادران دينى بزرگداشت دين خداست .
از ايـن رو بـراى دوسـتان شايسته نيست همه پرده هاى شرم و حيا را از ميان خودبردارند چه اين امر آنان را به ترك احترام و اكرام همديگر وادار خواهد كرد. ((465)) امام موسى بن جعفر(ع ) فرموده است : حشمت و وقار را ميان خود و دوستت از ميان مبر وچيزى از آن باقى بگذار چه از ميان رفتن آن سبب از ميان رفتن شرم و حياست ((466)).
مراد از اين سخن زياده روى در عدم حفظ حشمت و حرمت يكديگر است , به همين مناسبت فرموده است : چيزى از آن بـاقى بگذار و نفرموده است همه آن را باقى نگهدار چه تكلف و حشمت و وقار كامل در ميان ياران و دوستان از نظر اهل بيت (ع )نكوهش شده است چنان كه در آينده شرح خواهيم داد.
هر گاه دوست تواز نظر سن و سال بزرگتر يا از نظر دانش برتر و يا از حيث شان و مقام بالاتر است بر توست كه او را بزرگ بدارى و احترام كنى چه اين امر حقى براى اوست كه بر تو واجب است آن را رعـايـت كـنى و مرزى ميان تو و اوست كه لازم است از آن تجاوزنكنى , از پيامبر خدا(ص ) روايت شده كه فرموده است : كسى كه سالخوردگان ما را احترام نكند و به خردسالان , ترحم نورزد از مانيست ((467)) .
در وصيت امام صادق (ع ) تدبر و انديشه كن كه فرموده است : نفس خويش را براى تحمل كسى كه بـا تو مخالفت مى كند و داراى مقامى برتر است و بر تو فضيلت دارد رام كن چه تو به برترى او اقرار كـرده اى تـا بـا او مـخـالـفت نكنى و آن كه براى كسى فضيلتى قائل نيست خود بين و خود پسند است ((468)) .
بپرهيز از اين كه دوست خود را تحقير و اهانت كنى , چه اين رفتار از مؤثرترين اسباب زوال دوستى و بـزرگـتـريـن عـامـل دشـمـنـى و كينه ورزى است , ائمه اهل بيت (ع ) آن را ازگناهان بزرگ شمرده اند.
امـام صـادق (ع ) فرموده است : كسى كه دين خود را حقير مى شمارد برادران دينى خود راتحقير مى كند. ((469)) نـيـز: انسان خردمند به هيچ كس اهانت نمى كند, و كسانى كه سزاوارترند به اين كه اهانت نشوند سه دسته اند: دانشمندان , حكمرانان و دوستان , زيرا كسى كه به علما و دانشمندان اهانت كند دينش رااز دست داده , و آن كـه حـكمران را تحقير كند دنياى خود را از كف داده و آن كه به دوستانش اهانت كند مردانگى خويش را از ميان برده است ((470)) .
نـيـز: كـسى كه برادر دينى خود را فريب دهد و تحقير كند و با او دشمنى ورزد خداونددوزخ را جايگاه او قرار خواهد داد. ((471)) همان گونه كه تو دوست دارى محترم و بزرگ باشى بر طبق اصول و مبادى گرانقدراسلامى كه پـيامبر گرامى بيان كننده آنها است بر تو واجب است برادر دينى خود را محترم و بزرگ بشمارى , چنان كه فرموده است : هيچ يك از شما مؤمن نيست مگر آنگاه كه آنچه براى خود دوست مى دارد براى برادر مؤمنش دوست بدارد. ((472)) امـام عـلـى بـن ابـى طالب (ع ) در وصيت خود به فرزندش امام حسن (ع ) به اين امر تصريح كرده و فرموده است : اى پـسر من ! نفس خويش را ميان خود و ديگران ميزان قرار ده .
. .
پس آنچه را براى خودت دوست مـى دارى براى ديگران دوست بدار, و آنچه را براى خودت ناپسندمى دانى براى ديگران نيز ناپسند بـشـمار, ستم مكن چنان كه دوست ندارى بر تو ستم شود, نيكى كن چنان كه دوست دارى به تو نيكى كنند, بر خودت زشت بشمار آنچه را ازديگران زشت مى شمارى , از مردم به همان چيزى كه تـو بـدان از آنها خشنود مى شوى خشنود باش , و آنچه را نمى دانى مگوى هر چند آنچه را مى دانى اندك باشد, و آنچه رادوست ندارى درباره تو بگويند مگوى ((473)) .
امام صادق (ع ) فرموده است : هر كس نسبت به برادر مؤمنش بدان گونه نباشد كه نسبت به نفس خويش است حق برادرى را ادا نكرده است ((474)) .
ديل كارنگى مى گويد: تو خواهان آنى كه مردم تو را تحسين و به اهميت و ارزش تواعتراف كنند, و مـشـتـاق آنى كه در اين دنياى كوچك داراى شان و مقامى باشى و از اين كه به چاپلوسيهاى بى ارزش و دور از اخلاص گوش فرا دهى ابا دارى بلكه قدرشناسى مخلصانه را خواهانى و ميل دارى دوسـتـان و آشـنـايـانـت به قول ثواب هر چه بيشتر تو راتقدير كنند و بستايند و همه , همين را خـواهـانيم ... .
بنابراين بگذار براى رسيدن به اين هدف از اين اصل اساسى پيروى كنيم : به ديگران آنچه را دوست مى داريم ببخشيم .
مـؤلـف در تـايـيـد موفقيت اين اصل اساسى و والا كه اسلام آن را از مهمترين مبانى و قواعدخود شمرده حوادث و وقايع بسيارى را ذكر كرده است .
منبع : کتاب دوست يابى
بنياد پژوهشهاى اسلامى
459- كـسـى كه بزرگان را احترام كند او را احترام خواهند كرد, و آن كه بزرگان را تحقير كند هرگز احترام نخواهديافت .
460- من لايحضره الفقيه , 4/16.
461- اصول كافى , 2/206.
462- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال , 2/339.
463- بحارالانوار, 71/225.
464- اصول كافى , 2/173.
465- بحارالانوار, 71/287.
466- اصول كافى , 2/672, بحار, 75/253.
467- بحارالانوار, 71/227, بحارالانوار, 72/138.
468- بحارالانوار, 75/249 و 78/249.
469- بحارالانوار, 71/287.
470- بحارالانوار, 78/233.
471- تحف العقول , /223.
472- بحارالانوار, 75/127 و 75/8, احياءعلوم الدين , 2/142.
473- الحكم , 1/45, الغرر /66.
474- بحارالانوار, 75/127 و 75/8.