آنچه بین دوستان زداينده محبت است
4و5- تكلف با دوستان و دورى گزيدن از دوستان
انسان خوش دارد كه در رفتار با دوستش از آزادى خويش برخوردار باشد خواه درنشستن يا لباس پـوشـيدن و يا سخن گفتن و اين كه پايبند قيدها و رسمهايى نباشد كه جامعه بر او تحميل كرده است , چه آزادى از اين قيود از حفظ آداب و شرم , در دوستى گوياتر و به محبت نزديكتر است .
امـا هرگاه از دوستش رودربايستى داشته باشد به همان گونه كه نسبت به ديگر مردم داردو در بـرابر او پايبند آداب و رسوم باشد همان طور كه در برابر جامعه پايبند است هرگز دراين دوستى لـذت و حـلاوتـى نخواهد يافت بلكه سنگينى بار آن را بر دوش خود احساس خواهد كرد و بسا اين احـسـاس او را به انصراف از دوستى و قطع آن بكشاند .
از اين روپيامبر گرامى (ص ) فرموده است : بدترين دوستان كسى است كه براى او به رنج بيفتى ((715)) .
اميرمؤمنان (ع ) فرموده است : شرط همدمى ترك تعارفات است .
((716)) نيز: هرگاه مؤمن با دوستش كمرويى كند از او جدا شده است ((717)) .
نـيـز: بـدتـريـن دوستان كسى است كه براى او به رنج افتد و بهترين آنها كسى است كه ديدارش برايت اطمينان آور و غيبت او برايت آرامش بخش باشد. ((718)) امـام صـادق (ع ) فـرموده است : سنگين ترين دوستان بر من كسى است كه به خاطر من خودرا به رنج اندازد و سبكترين آنها بر دل من كسى است كه با او چنان باشم كه در تنهايى هستم ((719)) .
مـتـكـلـف و تعارفى را با نشانه هايى كه پيامبر خدا(ص ) ذكر كرده است مى توان شناخت ,فرموده اسـت : انـسـان متكلف را سه نشانه است : در حضور تملق مى گويد, در غياب غيبت مى كند, و در هنگام مصيبت شماتت و شادكامى مى كند. ((720)) يكى از حكيمان گفته است : بريدن مردم از همديگر به سبب تكلفات و تعارفات است .
5 - دورى گزيدن از دوستان
از آنچه گذشت اهميت دوستى و آثار گسترده آن در زندگى انسان و شدت اهتمام پيامبر(ص ) و ائمه اهل بيت (ع ) در اين باره بخوبى دانسته شد تا آن جا كه آنان برقرارى رابطه دوستى را از برترين اعمال و مقرب كننده ترين آنها به خداوند شمرده اند, به همين سبب دورى از دوست گناهى است كه عقل سالم آن را زشت مى شمارد, و وجدان زنده و بيدار از آن سرباز مى زند, و پيامبر(ص ) و ائمه اهل بيت (ع ) مردم را از آن برحذرداشته اند, چه اين عمل به بروز كينه منجر مى شود و رشته مودت و پيوند برادرى ودوستى را در معرض قطع و گسيختگى قرار مى دهد.
پـيـامبر خدا(ص ) در وصيت خود به اباذر فرموده است : اى اباذر از دورى جستن از برادر(دينى ) خـود بپرهيز چه با دورى جستن (از برادر دينى ) عمل مورد قبول واقع نمى شود.اى اباذر من تو را از هـجران نهى مى كنم و اگر از آن ناگزيرى بيش از سه روز دورى مجوى زيرا كسى كه در حال هجران ازبرادر دينى خود بميرد دوزخ برايش سزاوارتراست ((721)) .
نيز: هر كس بيش از سه روز از برادر (دينى ) خود دورى كند وارد دوزخ مى شود. ((722)) نـيـز: اعـمال انسان در هر دوشنبه و پنجشنبه به پيشگاه خداوند عرضه مى شود و حق تعالى همه كـسـانـى را كـه به او شرك نورزيده اند مى آمرزد جز كسى كه ميان او و برادر(دينى ) وى دشمنى باشد, خداوند مى فرمايد: اين دو را ترك كنيد تا آشتى كنند. ((723)) امـام باقر(ع ) فرموده است : دو تن مؤمن كه بيش از سه روز از همديگر جدايى گزينند من از آنها بيزارى مى جويم ((724)) .
امـام صـادق (ع ) فـرمـوده اسـت : دو تن از همديگر دورى اختيار نمى كنند جز اين كه يكى ازآنها سـزاوار بيزارى و لعنت است و بسا هر دو سزاوار آن باشند .
يكى از اصحاب آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم , ستمكار مستحق آن است ليكن ستمديده چرا؟
فرمود:براى آن كه ستمديده برادرش را بـه حـفـظ پـيـونـد بـا خود دعوت نكرده و از گفتار اوچشم نپوشيده است از پدرم شنيدم كه مـى فـرمـود: هرگاه دو تن با همديگر نزاع كنند ويكى ديگرى را ترك كند بايد مظلوم به رفيقش مـراجـعه كند و به او بگويد: اى برادر! من ستمكارم , تا بدين گونه جدايى ميان آنها بر طرف شود, چه خداوند متعال داورى دادگراست و حق ستمديده را از ستمكار مى گيرد. ((725)) ائمـه اهل بيت (ع ) به ما دستور داده اند كه با برادران دينى خود پيوند و ارتباط برقرار كنيم هر چند بـه وسيله سخنانى خوش باشد .
امام صادق (ع ) فرموده است : با برادران (دينى )خود بپيونديد و به آنها نيكى و احسان كنيد هر چند منحصر به سخنانى خوش و اداى پاسخ باشد. ((726)) بازگشت دو برادر مؤمن كه از همديگر جدا شده اند به حالت صفا و يكدلى كار دشوارى نيست بلكه بسيار آسان است و تنها به اندگى شيرين زبانى و گشاده رويى و چشمپوشى از بديها و گذشت از گـنـاهـهـا نـياز دارد, در اين صورت رجوع پس از مفارقت و وصل پس ازهجران براى آنان آسان مى شود, چنان كه امام صادق (ع ) فرموده است : سرعت الفت دلهاى نيكان به هنگامى كه همديگر را ديدار مى كنند - هر چند دوستى خود را به زبان اظهار نكنند - مانند سرعت آميختگى آب باران با آب رودخانه هاست , و دورى الفت دلهاى فاجران و بدكاران در وقتى كه يكديگر را ديدار مى كنند - هر چند به زبان اظهاردوستى كنند - مانند دورى حيوانات از عواطف و مهربانى به يكديگر است اگر چه مدتهاى طولانى از يك آخور علوفه خورده باشند. ((727)) اگر ميان دو برادر دينى جدايى و قطع رشته دوستى اتفاق افتد آن كه برتر و محبوبتر نزدخداوند اسـت يـكى از آن دو تن است كه در برقرارى رابطه برادرى و گشودن باب گفتگوسبقت گيرد, چنان كه پيامبر خدا(ص ) فرموده است : هر دو تن مسلمان كه از يكديگردورى گزينند تا سه روز بـگـذرد و آشـتى نكنند از اسلام خارج مى شوند و ميان آنهادوستى و پيوندى نيست اما هر كدام از آنـهـا در گفت و شنود با برادر خود سبقت گيرد درروز حساب در رفتن به بهشت پيشى خواهد گرفت ((728)) .
هـر قـدر جدايى و دورى از يكديگر طولانيتر باشد گناه آنها بزرگتر خواهد بود, پيامبرخدا(ص ) فـرموده است : دورى گرفتن انسان از برادر (دينى ) خود تا مدت يك سال به منزله ريختن خون اوست ((729)) .
يكى از شاعران گفته است :
و لاتقطع اخا من اجل ذنب ----- فان الذنب يغفره الكريم ((730))
و به سبب آن كه دورى گزيدن دوستان از يكديگر و بريدن رشته دوستى آنها موجب بروز زيانهاى بـزرگ بـراى آنـان اسـت .
پـيـامـبـر خـدا(ص ) و ائمه اهل بيت (ع ) تفرقه اند از آن ميان دوستان را گـنهكارترين مردم در پيشگاه خداوند به شمار آورده اند, چنان كه پيامبرخدا(ص ) فرموده است : آيا شما را به بدترين مردم آگاه نكنم ؟
عرض كردند: چرا اى پيامبر خدا, فرمود: آنها كسانى هستند كـه در راه سـخـن چـيـنـى و تـفرقه افكنى ميان دوستان گام برمى دارند و در جستجوى معايب پاكانند. ((731)) همچنين ايجاد الفت ميان برادران دينى را در صورت نفرت از يكديگر و فراهم كردن نزديكى ميان دوستان را به هنگام دورى از هم از بزرگترين و بافضيلت ترين اعمال شمرده اند.
پيامبر خدا(ص ) به ابى ايوب انصارى فرموده است : اى ابا ايوب ! آيا تو را راهنمايى نكنم به عملى كه خـدا را خـشـنـود مـى كند .
عرض كرد: چرا اى پيامبر خدا, فرمود: مردم را بايكديگر آشتى ده به هـنـگـامـى كـه رابـطـه آنـها تباه شود و آنها را دوست يكديگر گردان دروقتى كه با هم دشمن شوند. ((732)) نـيز: كسى كه در راه اصلاح ميان دو تن گام بردارد تا زمانى كه باز مى گردد فرشتگان خدابر او درود مى فرستند و پاداش شب قدر به او داده مى شود. ((733)) امـام باقر(ع ) فرموده است : خدا رحمت كند كسى را كه ميان دو تن از دوستان ما الفت ودوستى ايجاد كند اى گروه مؤمنان با هم الفت گيريد و نسبت به همديگر مهربان باشيد. ((734)) شـارع مقدس به سبب كثرت اهتمام نسبت به الفت دادن دلهاى متنفر از همديگر دروغ گفتن را در اين راه مباح كرده است چه زيانى كه از پراكندگى و جدايى برادران دينى از هم ناشى مى شود و آثار نامطلوب آن از دروغ بيشتر و خطر آن بزرگتر است از اين رو در اين مورد دروغ جايز شمرده شده است .
پيامبر خدا(ص ) فرموده است : كسى كه ميان دو تن آشتى برقرار مى كند دروغگونيست ((735)) .
نيز: هر دروغى بر فرزند آدم نوشته مى شود جز كسى كه دروغى مى گويد تا ميان دو تن را اصلاح اصلاح كند. ((736)) امـام صادق (ع ) فرموده است : هر دروغى مورد باز خواست قرار مى گيرد جز در سه جا:مردى كه در جـنـگـهايش حيله به كار مى برد, اين گناه از او برداشته شده است , و كسى كه ميان دو تن را آشـتى مى دهد و ديدار او با يكى غير از ديدار او با ديگرى است ومنظورش اصلاح ميان آنهاست , و كسى كه به همسرش وعده اى مى دهد و نمى خواهدآن را انجام دهد. ((737))
منبع : کتاب دوست يابى
بنياد پژوهشهاى اسلامى
715- بحارالانوار, 71/165.
716- الحكم , 1/538.
717- بحارالانوار, 71/165.
718- بحارالانوار, 74/165.
719- مستدرك الوسائل , 9/146, احياءعلوم الدين , 2/132.
720- بحارالانوار, 77/52, 77/66.
721- بحارالانوار, 74/89.
722- كنزالعمال ح /24793 (مضمون ).
723- بحارالانوار, 72/186 (مضمون ).
724- بحارالانوار, 75/188.
725- بحارالانوار, 72/184.
726- بحارالانوار, 75/261.
727- بحارالانوار, 75/257.
728- اصول كافى , 2/345.
729- بحارالانوار 75/257.
730- از دوست خود به سبب گناهى كه كرده است مبر, چه انسان كريم گناه را مى بخشد.
731- المواعظ /50, بحارالانوار, 72/212.
732- بحارالانوار, 73/44.
733- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال , 2/339.
734- اصول كافى , 2/345.
735- جامع السعادات , 2/325.
736- جامع السعادات , 2/335.
737- اصول كافى , 2/342.