8- آزار رسانيدن به دوست

سلسله مباحث دوست یابی -42
آنچه بین دوستان زداينده محبت است

8- آزار رسانيدن به دوست
بسيارى از مردم به خود اجازه مى دهند كه دوستانشان را به دست يا به زبان بيازارند ومى پندارند كـه كـار خوبى انجام مى دهند .
گاهى ديده مى شود كه شخصى سخت ترين واژه ها و گزيده ترين آنها را متوجه دوست خود مى كند و به او مى نگرد كه چگونه ازسخنان او به خود مى پيچد و او هيچ اعتنايى به حال او ندارد بلكه اين كار را مايه تفريح وخوشحالى خود قرار داده است .
ديـگـرى رامى بينى كه گاهى دوستش را با ضرباتى دردناك مى زند و هنگامى كه دوستش اظهار ناراحتى مى كند از او پوزش مى طلبد به اين كه شوخى و مزاح مى كند.
كسان ديگرى ديده مى شوند كه گاهى از دوستشان بدون آگاهى او چيزى را برمى دارند ووى را رها مى كنند كه براى يافتن آن همه جا را جستجو كند, و اين جا و آن جا را بكاود درحالى كه آن چيز مـمـكـن اسـت گـرانـقيمت و يا نزد او امانت باشد و در نتيجه فقدان آن بشدت دچار اضطراب و آزردگـى شـود, و بـراى يـافـتن آن تلاش و وقت وسيعى را صرف كند .
و در همين حال دوستان سـخت دل و بدرفتار او به وى مى نگرند و به او مى خندند تاآنگاه كه خوشمزگى و خوشحالى خود را به پايان برسانند, در اين هنگام گمشده اش را به او مى دهند واو آن را مى گيرد درحالى كه او با انـدوه فـراوان ازايـن كه گرفتار اين گونه دوستان شده است دلش دچار سوزش است , و هرگاه نـاخـشـنـودى و رنـجـيدگى خود را به آنها اظهار كند پاسخ خواهند داد كه ما با تو قصد شوخى داشته ايم و جز خير و خوبى تورا نمى خواهيم .
براستى در اين روزگار و در جامعه ما اين قبيل دوستان فراوانند و در ميان آنها دارندگان انصاف بسيار اندكند, چنان كه اميرمؤمنان (ع ) فرموده است : اندكى ازدوستان داراى انصافند ((746)) به همين سبب است كه در ميان مردم اثرى از برادرى صحيح و دوستى صادقانه نمى يابيم زيرا مردم از حقيقت اسلام و تعاليم آن دور و بيگانه اند.
اينك قرآن كه قانون اساسى اسلام است فرياد مى زند: ولاتعتدوا ان اللّه لايحب المعتدين ((747)) .
پـيـامـبـر اكـرم (ص ) تـصـريـح مـى كـنـد كـه : مـسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او ايمن باشند. ((748)) اميرمؤمنان على (ع ) دوستى را مشروط به خالى بودن آن از اذيت و آزار دانسته و فرموده است : به دوستى كسى كه از آزار او ايمن هستى راغب باش ((749)) .
بـراى آن كه دوستان دچار اين گونه نتايج بد و عواقب وخيم دوستى نشوند پيامبر خدا(ص )و ائمه اهـل بـيت (ع ) ما را از آزار و تعدى به دوست نهى فرموده و آن را تجاوز به حقوق دوستى و از ميان بردن حرمت آن به شمار آورده اند.
پـيـامـبر خدا(ص ) فرموده است : براى مسلمان روا نيست كه به برادر دينى خود نگاهى اندازد كه موجب آزار او شود. ((750)) نيز: هركس از برادر (دينى ) خود چيزى نقل كند و منظورش از ميان بردن عدالت ومروت او باشد و از او عـيـبـجـويى كند خداوند به كيفر گناهش او را هلاك خواهد كرد تاآنگاه كه از عهده آنچه گفته است برآيد و هرگز نخواهد توانست از عهده آن برآيد. ((751)) امـيـرمـؤمنان (ع ) فرموده است : هركس براى برادر (دينى ) خود چاهى كند خودش در آن خواهد افتاد. ((752)) نـيـز: در كـمـال آدمـى تـو را همين بس كه آنچه را بدان ستوده نمى شود ترك كند .
تا آن جاكه مـى فـرمـايد: و از حسن مصاحبت اوست كه زحمت آزارش را از دوستش بردارد, و ازدوستى وى كثرت موافقت و سازگارى اوست ((753)) .
امـام صادق (ع ) فرموده است : براى برادر (دينى ) خويش چاه مكن تا در آن بيفتى زيراهمان گونه كه مى دهى داده مى شوى ((754)) .
نيز: هرگاه انسان به برادر (دينى ) خود اف بگويد پيوند ولايت آنها منقطع مى شود, وهرگاه به او بـگـويـد: تـو دشمن منى يكى از آن دو كافر مى شودو و هرگاه او رامتهم كندايمان در دل او مانند نمك در آب حل مى گردد. ((755)) نيز: هركس برادر (دينى ) خود رابا سرزنش ديدار كند خداوند او را در دنيا و آخرت سرزنش خواهد كرد. ((756)) اسـلام به سبب كثرت اهتمام خود به اين كه دوستان به يكديگر بدى و آزار نرسانند كسى را كه به برادر دينى , خود آزار رساند در دوستى دروغگو شمرده و كسى را كه با دروغ خود به برادر (دينى ) خويش سود رساند راستگو دانسته است و همين دليل تو را بس است .
امـام صـادق (ع ) فـرمـوده اسـت : انسانى كه به دوستش راست مى گويد ليكن دوستش ازسخن راسـت او دچار زيان و مشقت مى شود در نزد خداوند دروغگو به شمار مى آيد,همچنين انسانى كه بـه دوسـتـش دروغ مـى گويد و مى خواهد به او منفعتى برساند در نزدخداوند راستگو به حساب مى آيد. ((757)) نـيز سختگيرى در احقاق تمام حق خود ازبرادر دينى خويش آزار رسانيدن و بدى كردن به اوست , چـنـان كـه امـام صـادق (ع ) بـه يكى از اصحابش فرموده است : چرا برادر (دينى )تو از تو شكايت مـى كند؟
عرض كرد: از اين كه حق خود را به تمامى از او بگيرم از من شكايت مى كند .
امام (ع ) در حالى كه خشمگين بود نشست و سپس فرمود: گويا تصورمى كنى هرگاه حق خود را به تمامى از او بـگـيـرى به او بدى نكرده اى ؟
به من خبر ده آنچه را خداوند درباره گروهى نقل مى كند كه از بـدى حـسـاب در روز قيامت مى ترسند آيا ازاين حيث مى ترسند كه خداوند به آنان ستم كند؟
نه هـرگـز لـيكن از آن مى ترسند كه خداوند در حساب سختگيرى و موشكافى كند, و خداوند آن را سـوءالـحـسـاب نـامـيـده اسـت .
بـنـابراين هر كس در حساب تعمق و سختگيرى كند بدى كرده است .
. ((758)) آرى ائمـه اهـل بـيت (ع ) دستور مى دهند كه زندگى دوستان بر پايه انصاف و احسان و ترحم قرار داده شود و هيچ كس به ديگرى بدى نكند و به يكديگر حسد نورزند.
امـام صـادق (ع ) فرموده است : دوستى به سه چيز نياز دارد اگر آنها به كار گرفته شونددوستى بـرقـرار خـواهـد بـود و گـرنـه مـنـجر به جدايى و دشمنى خواهد شد: انصاف , ترحم ,و نداشتن حسد. ((759)) نيز: سه چيز دوستى را جلب مى كند: انصاف در معاشرت , مواسات و هميارى درسختيها و داشتن قلب سليم ((760)) .
منبع : کتاب دوست يابى
بنياد پژوهشهاى اسلامى

746- الحكم , 2/101, غررالحكم /234.
747- سورة البقره .
748- المواعظ/25, جامع السعادات ,2/215.
749- بحارالانوار,71/166.
750- جامع السعادات , 2/215.
751- بحارالانوار, 74/193.
752- الحكم , 2/393, غررالحكم /288.
753- بحارالانوار, 75/80 و 78/80.
754- بحارالانوار, 72/249.
755- اصول كافى , 2/170.
756- اصول كافى ,2/356.
757- وسائل الشيعه ,12/255.
758- تحف العقول , /277.
759- تحف العقول , /229.
760- بحارالانوار, 75/82.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن