حديث شماره 458

((458- زرارة از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: ثمامه بن اسال را سواران (لشگر) پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) اسير گرفتند، و پيش از آن رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دعا كرده بود و گفته بود: خدايا مرا بر ثمامة مسلط گردان ، پس رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به او فرمود: من تو را به يكى از سه چيز مخير مى سازم : يكى اينكه تو را بكشم ، ثمامة گفت : در اينصورت مرد بزرگى را كشته اى ، ديگر آنكه از تو فديه بگيرم (و آزادت كنم ) گفت : در چنين صورتى مرا مرد پر ارزش و گرانبهائى خواهى يافت ، سوم آنكه بر تو منت گذارده و آزادت كنم . ثمامة گفت : در اينصورت مرا سپاسگزار و قدردان مى يابى .
حضرت فرمود: بر تو منت گذارده آزادت كردم ، ثمامة گفت : من هم گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست ، و گواهى دهم كه محمد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) است ، و حقا كه دانستم تو پيغمبر خدائى آنوقت كه تو را ديدم (يا وقتى كه اين كردم را از تو مشاهده كردم ) و آنوقت كه در بند بودم نمى توانستم چنين گواهى بدهم .

شرح :
ثمامة بن اسال از قبيله بنى حنفية از بزرگان يمامة بود، و ابن هشام در سيرة نقل كرده كه چون مسمان شد به مكه و به مقصد انجام عمره احرام بسته تلبيه گفت : قريش كه صداى او را شنيدند و جريان اسلام او را دانستند او را دستگير كرده خواستند بكشند ولى مردى از قريش مانع شده گفت او را نكشيد كه هنگام رفت و آمد به يمامة براى خريد خوار و بار به او نيازمند خواهيد شد و از اينرو ثمامة را رها كردند، و ثمامة هنگامى كه به يمامة برگشت سوگند خورد كه نگذارد دانه اى گندم به مكة حمل شود تا بالاخره مردم مكه از اين جريان بستوه آمده و به رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) متوسل شدند و آن حضرت نامه اى به ثمامة نوشت و از او خواست كه مانع حمل گندم به مكه نشود... (ترجمه سيرة ج 2، ص 412). ))

 

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع أَنَّ ثُمَامَةَ بْنَ أُثَالٍ أَسَرَتْهُ خَيْلُ النَّبِيِّ ص وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُمَّ أَمْكِنِّى مِنْ ثُمَامَةَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص ‍ إِنِّى مُخَيِّرُكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ أَقْتُلُكَ قَالَ إِذاً تَقْتُلَ عَظِيماً أَوْ أُفَادِيكَ قَالَ إِذاً تَجِدَنِى غَالِياً أَوْ أَمُنُّ عَلَيْكَ قَالَ إِذاً تَجِدَنِى شَاكِراً قَالَ فَإِنِّى قَدْ مَنَنْتُ عَلَيْكَ قَالَ فَإِنِّى أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَدْ وَ اللَّهِ عَلِمْتُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ حَيْثُ رَأَيْتُكَ وَ مَا كُنْتُ لِأَشْهَدَ بِهَا وَ أَنَا فِى الْوَثَاقِ

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: