13. جمال سالكان، نخبهى علماء ربّانى، مربّى نفوس مستعدّه، مولانا حسينقلى همدانى - قدّس اللّه روحه الزكّية - پيوسته مىفرمود:
ما جآءَ مِثْلُهُ فى عِلْمِ الْمراقَبَةِ فِى الْأُمَّةِ مِنْ طَبَقَةِ الرَّعيَّةِ(21)
- در ميان امّت محمّدى (ص) و از ره پويان معصومين (عليهم السلام) كسى چونان سيّد جليل ابن طاووس - قدّس اللّه سرّه العزيز - در علم مراقبه نيامده است.
14 - ديگر اينكه: تبعيّت آن بزرگوار از شيوهى تربيتى سيّد قدّس سرّه چنان نمايان بود كه شاگردان صدره در كتاب تكلمه مىنگارد:
وَ كانَ عَلى مِنْهاجِ السَّيِّدِ جَمالِ الدّينِ بْنِ طاوُسِ فِى الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ(22)
- وى در گفتار و كردار شيوهى سيّد جمال الدّين بن طاووس را داشت.
15 - آيت حقّ، عالم ربّانى، عارف نامى، حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى در جاى جاى تأليفاتش از او به سيّد سَنَد، سيّدنا و مولانا و سيّدنا الأَوْحَد و قُدْوتنا و مولانا، اسوه و معلّم و مقتداى اهل مراقبه ياد نموده(23) و بخصوص در خاتمهى كتاب شريف المراقبات مىفرمايد:
سرور ما، مقتداى اهل علم و عمل، طاووسِ اهل مراقبه و معلّم آنان و مروّج اين علم - قدّس اللّه سرّه - در كتاب شريف اقبال اصول مراقبه اعمال سال را بر بهترين شيوهى ممكن نگاشته، به گونهاى كه در اين معنى نظيرى براى آن يافت نمىشود. بخصوص از دعا و مناجاتى كه در خاتمهى آن انشاء فرموده معلوم مىشود كه وى - كه سلام خدا و سلام اجداد بزرگوارش بر او باد - در نگارش اين كتاب نيز مراقبهى خداوند - جلّ جلاله - را كاملاً به عمل آورده و مىنگارد:
قَدِامْتَثَلْتُ مَرْسُومَكَ اللّهُمَّ، فِيمَا اعْتَمَدْتُ عَلَيهِ، مُجْتَهِداً بِكَ فِى الاِخْلاصِ فيما هَدَيْتَنى اِلَيْهِ(24)
- بار خدايا، در نگارش نوشتارى كه به تو منتسب است، امر تو را در آنچه در نظرم بود و بدان اعتماد داشتم، با كوشش در اخلاص ورزى در آنچه كه خود مرا بدان راهنمايى كردى، امتثال نمودم.
16 - آيت حقّ، عالم ربّانى، عارف نامى، نادرهى روزگار، مربّى نفوسِ مستعدّه، حضرت سيّد على آقاى قاضى - رضوان اللّه تعالى عليه - دربارهى آن بزرگوار و سيّد بحرالعلوم و ابن فَهْد حلّى صاحب كتاب عُدّة الدّاعى - رضوان اللّه عليهم اجمعين - فرموده است: سه شخصيّت بزرگوار نامبرده از ميان متأخرين، تمكّن در توحيد داشتهاند.(25)
و اين مقامى بس عظيم است كه افراد نادرى از امّت محمّدى (ص)، بدان دست يافتهاند. وَفى ذلِكَ فَلْيَتَنا فَسِ الْمُتَنافِسُونَ.(26)
17 - مجدّد قرن، فريادگر اسلام ناب محمّدى (ص)، حضرت امام خمينى قدّس سرّه دربارهى وى مىنگارد: از علماى بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را كه پيش همهى علما مسلّمند، پيروى كن. مثل جناب عارف باللّه و مجاهد فى سبيل اللّه، مولانا سيّد بن طاووس - رضىّ اللّه عنه -(27)
18. كشّاف معارف ناب قرآن كريم و سنّت شريف، مفسّر بزرگ، صاحب تفسير وزين الميزان، علّامه سيّد محمّد حسين طباطبائى - قدّس سرّه - به دو نفر از علماى اسلام بسيار ارج مىنهادند و مقام و منزلت آنان را به عظمت ياد مىكردند:
اوّل: سيّد اجلّ علىّ بن طاووس - اعلى اللّه تعالى مقامه الشريف - و به كتاب اقبال او اهميّت مىدادند، و او را سيّد اهل المراقبه مىخواندند.
دوّم: سيّد مهدى بحرالعلوم - اعلى اللّه تعالى مقامه - و از كيفيّت زندگى و سلوك علمى و عملى و مراقبات او بسيار تحسين مىنمودند.
و تشرّف او و سيّد بن طاووس را به خدمت حضرت امام زمان - ارواحنا فداه - كراراً و مراراً نقل مىنمودند، و نسبت به نداشتن هواى نفس، مجاهدات آنان در راه وصول به مقصود، و كيفيّت زندگى و سعى و اهتمام در تحصيل مرضات خداى تعالى، مُعجب بوده و با ديدهى اُبّهت و تجليل و تكريم مىنگريستند.(28)
19 - نيز نقل شده كه حضرت آيت اللّه علّامه طباطبائى مىفرمود: برادر من (حاج سيّد محمّد حسن الهى طباطبائى) شاگردى در تبريز داشت كه به او درس فلسفه مىگفت، و توسّط آن شاگرد با بسيارى از ارواح ارتباط برقرار مىكرد و بعضى از سؤالات مشكلهى حكمت را از مؤلّفين آنها مىپرسيد.
آن مرحوم مىفرمود: ما روح بسيارى از علما را حاضر كرديم و سئوالاتى نموديم، مگر روح دو نفر را كه نتوانستيم احضار كنيم: يكى روح مرحوم سيّد بن طاووس، و ديگرى روح مرحوم سيّد مهدى بحرالعلوم - رضوان اللّه عليهما - اين دو نفر گفته بودند: ما وقفِ خدمت حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) هستيم و ابداً مجالى براى پايين آمدن نداريم.(29)
20 - در پايان به عنوان خِتامُهُ مِسْكُ(30) تبرّك مىجوييم به كلام سلمان زمان، اوحدىّ دوران، فقيه اهل بيت عصمت و طهارت، تنديس تقوى، زهد و ورع، عارف كامل، أُستاذنا الاَجلّ، حضرت آيت اللّه العظمى حاج شيخ محمّد تقى بهجت - أفاض اللّه علينا مما يفيض عليه من نثاراته - كه مىفرمود: مطالعه همهى كتابهاى سيّد قدّس سرّه براى اهل علم لازم است.
همچنين مىفرمود: اگر كسى اقبال سيّد بن طاووس قدّس سرّه را نداشت، اساتيد ما او را رفيق خود نمىشمردند. هر مقدار از اقبال را كه مطالعه كردنى است مطالعه، و هر مقدار را كه عمل كردنى است، به هر اندازه حال داريد عمل كنيد.
و بخصوص هنگام درخواست دستورالعمل از محضرش در ماههاى مبارك رجب و شعبان و رمضان، مىفرمايد: مطالعه و عمل به اقبال سيّد قدّس سرّه كافى است.
21) المراقبات، ص 124.
22) مقدّمه المراقبات، به نقل از اَعلام الشيعة ج 1، جزء ثانى، ص 674.
23) موارد فوق با جستجو و تفحّص در سه كتاب لقاء اللّه، المراقبات و اسرار الصلاة نگارش آقاى ملكى تبريزى به دست آمده است.
24) المراقبات، ص 288.
25) اين فرمايش آقاى قاضى قدّس سرّه را مترجم به نقل از استادى برجسته و آيتى عظيم كه از شاگردان گمنام علّامه طباطبائى و حقّ حيات معنوى بر مترجم دارد، آورده است؛ ولى به جهت عدم رضايت ايشان از ذكر نام گرامىاش معذورم. ايشان اين سخن را با واسطه علّامه طباطبائى، از آقاى قاضى - قدّس سرّهما - نقل مىفرمود. و اين نقل به جهت اتقان عبارت و تناسب آن با مقام سه بزرگوار نامبرده و نقل از آقاى قاضى قدّس سرّه، از نقل ذيل دقيقتر مىنمايد. استاد بزرگوار، آيت اللّه حسن حسن زادهى آملى در كتاب در آسمان معرفت، ص 321 در اين باره چنين نگاشته است: مرحوم استاد ما علّامه حاج سيّد محمّد حسين طباطبائى، مرحوم سيّد بحرالعلوم، و ابن فهد صاحب عُدة الداعى، و سيّد بن طاووس صاحب اقبال را از كمّل مىدانست و مىفرمود: اينها كامل بودهاند.
26) مطفّفين: 26.
27) اسرار نماز، ص 42.
28) مهر تابان، ص 53 و 54.
29) معاد شناسى، ج 1، ص 181 تا 184 - با تلخيص.
30) مطففين: 26.