1 - علّامهى حلّى در كتاب منهاج الصلاة در مبحث استخاره مىنگارد: سيّد سند سعيد، رضىّ الدين علىّ بن موسى بن طاووس عابدترين شخصيّت اهل روزگار خويش بوده است.(8)
2 - شيخ حرّ عاملى، صاحب وسائل الشّيعه در تذكرة المتبحّرين مىنويسد: علّامهى حلّى فرموده است: رضىّ الدين علىّ، صاحب كرامات بوده است، كه برخى از آنها را خود وى، و پارهاى ديگر را پدرم براى من نقل كرده است.(9)
و نيز در جاى ديگر گفته است: سيّد رضىّ الدين، زاهدترين شخصيت روزگار خود بوده است.(10)
3 - هم او در امل الآمل مىنگارد: حال وى در علم، فضل، زهد، عبادت، وثاقت، فقه، بزرگوارى، و پرهيزگارى مشهورتر از آن است كه ذكر شود. نيز وى شاعر اديب،. سرايندهى بليغى بوده است.(11)
4 - علّامهى مجلسى در حقّ وى چنن تعبير مىكند: سيّد نقيب مورد اعتماد و زاهد، جمال عارفان....(12)
5 - محدّث نورى دربارهى وى نگاشته است: سيّد اجلّ اكمل اسعد اورع ازهد، صاحب كرامات باهره، رضىّ الدين ابوالقاسم و ابوالحسن، علىّ بن سعد الدين موسى بن جعفر، طاووسِ آلِ طاووس، هم او كه اصحاب ما اماميّه (با اختلاف مشارب و طريقهشان) در صدور كرامات دربارهى هيچ كس ديگر غير از او از متقدّمين از او گرفته تا متأخّرين از او، متّفن الكلمه نيستند....(13) سپس به ذكر برخى از كرامات او تبرّك جُسته است.
6 - هم او مىنويسد: سيّد رحمه اللّه از عُظماى تعظيم كنندگان از شعائر الهى بوده، به گونهاى كه در هيچ يك از تصنيفاتش اسم مبارك جلاله اللّه را بدون آوردن لفظ جلّ جلاله در پى آن ذكر نمىكند.(14)
7 - نيز وى مىنويسد: از جاى جاى كتابهاى او خصوصاً كتاب كشف المحجّة ظاهر مىشود كه دَرِ ملاقات با حضرت حجّت - صلوات اللّه عليه - براى او باز بوده است.(15)
8 - سيّد محسن عاملى مىفرمايد: رضىّ الدين به گواه تأليف و آثارش بهرهى وافرى از دانش و فضل و معرفت داشته است ... تا اينكه سرانجام برخى از بزرگان معاصر وى به خاطر اعتماد بر فقه ژرف و پرهيزگارى ترديد ناپذير او، از وى خواستند كه منصب افتاء و قضاوت شرعى را عهدهدار شود.(16)
9 - تسترى در كتاب مقابس از او چنين تعبير مىكند: سيّد سند بزرگوار و مورد اعتماد، عالم عابد زاهد، طيّب و طاهر، مالكازمّهى مناقب و مفاخر، صاحب دعاها و مقامات و مكاشفات و كرامات، مظهر فيض سنىّ و لطف خفىّ و جلىّ حضرت حقّ ....(17)
10 - ماحوزى در كتاب بُلغه دربارهى وى مىنويسد: صاحب كرامات و مقامات، كه در ميان اصحاب ما اماميّه كسى عابدتر و پرهيزگارتر از او وجود ندارد.(18)
11 - شيخ عبّاس قمى دربارهى او مىنگارد: رضىّ الدين ابى القاسم، علىّ بن موسى بن جعفر بن طاووس حسنى حسينى، سيّد اجلّ و اورع و ازهد، مقتداى عارفان ..... وى رحمه اللّه مجمع كمالات ساميه حتّى شعر، ادب و انشاء بوده است، و اين تفضّلى است كه خداوند به هر كس كه بخواهد عنايت مىفرمايد.(19)
12 - هم او چنين تعبير مىكند: سيّد رضىّ الدين ابوالقاسم، اجلّ و اورع و ازهد و اسعد، مقتداى عارفان و مصباح متهجّدان، صاحب كرامات باهره، و مناقب فاخره، طاووسِ آل طاووس - قدِس سرّه و رفع فى الملأ الأعلى ذكره - ...(20)
اينكه گوش جان مىسپاريم به سخنان گوهر شناسان بزرگ معاصر، و اظهارات ايشان ا دربارهى سيّد اهل مراقبه مىگيريم:
8) مستدرك الوسائل (الخاتمة) ج 2، ص 469.
9) خاتمهى مستدرك الوسائل، ج 2 ص 446.
10) خاتمهى مستدرك الوسائل، ج 2، ص 446.
11) امل الآمل، ج 2، ص 205.
12) بحارالانوار. ج 1، ص 113.
13) خاتمهى مستدرك الوسائل، ج 2، ص 439.
14) خاتمهى مستدرك الوسائل، ج 2، ص 441.
15) خاتمهى مستدرك الوسائل، ج 2، ص 441.
16) أعيان الشيعة،ج 8، ص 360.
17) مقابس الأنوار، ص 12.
18) منتهى المقال ، ص 357.
19) الكنى و الألقاب، ج 1، ص 327.
20) الكنى و الألقاب، ج 1، ص 327.