ضربتى بر جاى ضربت ملعون ديگر

شيخ مفيد به سند معتبر از امام زين العابدين (ع ) روايت كرده است ؛ كه چون ابن ملجم قصد قتل حضرت اميرالمؤ منين (ع ) را كرد، ديگرى را با خود آورده بود و ضربت آن ملعون ديگر به ديوار مسجد خورد. چون حضرت نزديك محراب آمد و مشغول نماز شد و به سجده رفت ، ابن ملجم ضربتى بر سر آن حضرت زد، بر جاى آن ضربتى آمد كه عمرو بن عبدود بر سر آن حضرت زده بود چون صداى مردم بلند شد، حضرت امام حسن و امام حسين (ع ) به مسجد دويدند ابن ملجم را گرفته در بند كردند، و پدر بزرگوار خود را برداشته به خانه بردند.
سپس لبابه به نزديك سر آن حضرت نشست و ام كلثوم نزد پاى او نشست و صداى شيون از خانه آن حضرت بلند شد، پس آن حضرت ديده هاى مبارك خود را گشود و به سوى حسن و حسين (ع ) نظر كرد و فرمود كه : رفيق اعلا و صحبت انبياء و اوصياء بهتر است براى دوستان خدا از دنياى بى بقا، اگر من از اين ضربت كشته شوم ، آن ملعون را يك ضربت بيشتر نزنيد، اين را فرمود و ساعتى مدهوش شد، چون به هوش باز آمد فرمود: در اين وقت رسول خدا(ص ) را ديدم كه مرا تكليف رفتن مى كند و فرمود كه : فردا شب نزد ما خواهى بود.(367)

 

367-امالى شيخ طوسى ، ص 365
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: