ترس

ترس
تربيت کودک در جهان امروز - 26

منشا روانى ترس
ترس ، يكى از عواطفى است كه بسيارى از نيروها و استعدادهاى درونى آدمى را فلج مى سازد و از شكوفاشدن آنها جلوگيرى مى كند.
تـرس بـاعـث ضـعـف و زبونى انسان در زندگى مى شود و شجاعت ، انسان را تا سرحد آرمان ها و مقاصدى كه دارد، همراهى و يارى مى نمايد.
اگـرچـه امـروز تـرس بـه آن صـورتى كه در انسان هاى نخستين وجودداشت و با تغييرات شديد فيزيولژيكى همراه بود، وجودندارد، مع الوصف ، آنچه كه به طور مشترك ، در ميان انسان هاى اوليه و انـسـان هـاى امـروزى و حـتـى حيوانات ، منشا ترس مى شود، احساس خطراست : خطر گم شدن ياكم شدن .
روان شـنـاسـان مـى گـويند : ترس در صورتى عارض مى شود كه شخص ، خطرى را (از فرو رفتن سـوزن در پـوسـت بـدن گـرفـتـه تا ناخوشى سخت و خطرمرگ ب) احساس كرده ، حالت دفاعى به خودگيرد [183] .
تـرس ، عـاطـفه اى است كه گريبان كودكان ، جوانان و بزرگسالان را مى گيرد و سعادت آنها را تهديد مى كند.
افراد، برحسب تفاوت سنى خويش ، دچار ترس هاى مختلف و گوناگونى مى شوند.
بيست تاپنجاه درصد از كودكان دو ساله تا شش ساله ، از تاريكى مى ترسند، زيرا نيروى تخيل قوى آنها و افسانه هاى وحشت انگيزى كه خوانده ياشنيده اند سبب مى شود كه تاريكى را پر از موجودات عجيب و غريب ببينند.
دارويـن مـعـتقدبود كه ترس از حيوانات ، براى كودكان ارثى است ، ولى مهر و محبتى را كه انسان به حيوانات از خود نشان مى دهد،بعدها فرامى گيرد.
نـقـاط مـرتـفع ، غرش رعد، سوت كارخانه ، بازيچه هايى كه جاندار به نظر مى آيند و سايه متحرك ، اطفال را مى ترسانند.
بچه ها از قيافه هاى ناشناس ، بيمناكند.
گاهى براثر همان نيروى قوى تخيل و عدم دخالت حس و لمس ، دچار روياهاى مخوف مى شوند، حتى جابه جا شدن ، براى چنين اطفالى ترس آوراست .
تحمل پرتاب شدن به هوا و قرارگرفتن روى شانه ، براثر عادت است .
اطفال بزرگ تر، بيشتر از امورواقعى از قبيل مرگ ، صاعقه ، زلزله ، بيمارى وب مى ترسند.
جوانان از اين كه مورد تمسخر و استهزا قرار گيرند، بيمناكند.
تـرس بـزرگـسالان ، بيشتر از شكست در كار و پيشه ، عدم تامين زندگى و از كف رفتن حيثيت اجتماعى است .
علايم ترس ، لرزش اندام ، عقب نشينى و فرار است .
حـركـاتـى كـه بـراثـر تمايل به فرار، در انسان ظاهرمى شود، صورت هاى مختلفى دارد : بانويى كه مى ترسد دراجتماع مورد قبول واقع نشود، انزوا و كناره گيرى اختيارمى كند.
ايـن كـناره گيرى موجب تاثر و پريشانى خاطرمى گردد و اگر شدت پيدا كند، عوارض روحى و عصبى نيز به دنبال خواهدداشت .
كسانى كه از شكست در كار و حرفه بيمناكند، معمولا به رختخواب پناه مى برند و تمارض مى كنند.
گـاهـى هـم بـه قـدرى با تخيلات شيرين خود سرگرم مى شوند كه موضوع ترس آور را به شكلى فراموش مى كنند.
سربازانى كه در ميدان جنگ دچار ترس مى شوند، به قدرى فشار روحى آنها شديداست كه برخى از آنها دچار كورى و فلج مى شوند يااين كه زبان آنها بندمى آيد.
فوايد و مضرات ترس
بايد به اين نكته توجه داشت كه ترس ، يا فطرى و ذاتى انسانى است و يا اكتسابى .
بدون ترديد آنچه آفريدگار جهان در نهاد انسان به وديعت گذاشته است ،نه تنها ضرر ندارد، بلكه وجـودآن ـاگـر مـورد اسـتـفاده صحيح قرارگيرد ـمفيد وسودمند است ، بنابراين لازم است كه كـودكـان را طـورى پـرورش دهـيم كه در برابرخطر، ترس داشته باشند، زيرا چنين ترسى ، آنها را مـجـهـز مـى كـند كه جان و شخصيت خود را درمقابل آن حفظ كنند، البته خطر واقعى نه خطر موهوم .
تـخـلف از قوانين و مقررات اجتماعى ، موجب گرفتارى ، بى آبرويى و احيانا مرگ انسان مى شود و اين يك خطر واقعى است .
كـودكان را بايد از همان دوران كودكى از هرنوع تخلفى ترسانيد، البته اين ترسانيدن ، بايد عاقلانه باشد.
شرح سرگذشت مردمى كه براثر تخلف از قوانين و مقررات تسليم چوبه دارشده اند و يا سال ها در سـيـه چـال زنـدان به سر برده اند و حيثيت خود راپايمال كرده و آبروى خود را از دست داده اند و مـعـرفـى افـرادى كـه بـر اثـر پـاكـدامـنـى ، راسـتـى و درسـتـى ، عـمرى را به عزت و شرافت و آبـرومـنـدى گـذرانـيده اند، براى كودكان ، درسى آموزنده است كه آنها را وادار مى كند تا عواقب تخلفات را مطالعه و عاقلانه از آن اجتناب كنند.
بـا ايـن همه ، نبايد آنها را از هرخطرى ترسانيد، بلكه بايد به آنها فهماند، آن جا كه نگهدارى و حفظ جـان و مـال بـه قـيـمـت از دسـت رفتن استقلال وطن ،ناموس و عقيده تمام شود، شجاعانه بايد جانبازى و فداكارى كرد.
امـا تـرسـى كه انسان را به سوى كمال و راستى سوق دهد و از حركات زشت و ناپسند جلوگيرى كند، بايد در وجود انسان زنده بماند.
از نـظـر اسلام ، ترس از مجازات و كيفر خداوند براى مردم لازم است و به طور يقين چنين ترسى ، امنيت و آسايش را براى جامعه به ارمغان مى آورد.
اگـر در هـمـان جـامـعـه ، خـيانت و تجاوز رواج يابد و براثر آن ، ناامنى شديدى زندگى مردم را فرابگيرد، به واسطه عدم ترس از خداوند و كيفراوست .
ترس از كيفرهاى قانونى ـهرچند هم بى رحمانه باشد ـنمى تواند جاى ترس از كيفر الهى را بگيرد، زيـرا بـه جـرات مـى توان ادعا كرد كه غالب متخلفان از قوانين ، يا اصلا كيفر نمى بينند، يا به كيفر واقعى نمى رسند و اين خود عللى دارد كه اين جا مجال ذكر آن نيست .
كسانى هم پيدا مى شوند كه بدى نكردن آنها، از ترس كيفر نيست .
همان طور كه خوبى هاى آنها هم براى پاداش نمى باشد.
على (ع ) فرمود : پروردگارا! عبادت من براى طمع بهشت و ترس دوزخ نيست ب .
تـرس هـايى كه بسيار ابلهانه و مايه سرافكندگى و شكست و حاكى از ضعف و ناتوانى انسان است ، ترس هايى اكتسابى است .
درحقيقت ترس هاى اكتسابى يا غير واقعى ، بر اثر احساس خطر غير واقعى و موهوم پيدامى شوند.
در درجـه اول بـايـد از پـيـدايـش چنين ترس هايى جلوگيرى كرد و در درجه دوم بايد در صدد ريشه كن كردن آن برآمد.
به عقيده روان شناسان ، ترس بى جا از جنبه عقلى واخلاقى و مزاجى ، مضر است .
شـايـد اكـثر خوانندگان به تغييرات بدنى كه با ترس همراه است پى برده باشند : اختلال گردش خون ، پريدگى رنگ صورت ، تنگى نفس ، گرفتگى گلو،لرزش اندام ، خشكى دهان ، راست شدن مو بـرانـدام و شـدت ضـربان قلب ، از همه نمايان تر است ، از اين رو ترس ـبه خصوص اگر شديد باشد ـاعمال مختلف بدن را مختل مى سازد و شخص را بيمار و احيانانابود مى كند.
بر اثر ترس ،حافظه و عقل انسان ، ضعيف مى شود و گاهى هم انسان دچار جنون مى شود.
كم رويى ، موهوم پرستى و سست عنصرى از مضرات اخلاقى ترس است .
نقش پدران ، مادران و مربيان
كودك ، از صداى بلند، ترس فطرى دارد.
اگـر هـنـگـام نزديك شدن او به چيز مورد علاقه اش ، فريادى از جانب بزرگ تر بشنود، از آن چيز خواهد ترسيد و همين ترس ممكن است به اشياى مشابه آن نيز سرايت كند.
دانـشجويى از نزديك شدن پرمرغ به بدنش ، دچار حمله و ترس شديدى مى شد و حتى از ديدن پر مرغ مى ترسيد.
تحقيقات روان شناسى نشان داد كه او در سن دو سالگى ، مورد حمله خروسى واقع شده است .
راديو، داستانى راجع به ديو، جن و پرى مى گفت و پسربچه اى گوش مى داد.
موقع رفتن به رختخواب ، طفل به گريه افتاد و شرح قصه را براى مادر تعريف كرد و معلوم شد كه از اين كه ديوها به رختخوابش رفته باشند،مى ترسد.
مـادر چـراغ قـوه اى بـه دسـت طـفـل داد و در حـالى كه او را قوت قلب مى داد، از او خواست كه رخـتـخـواب را بـررسـى نمايد و ببيند كه نه ديو درآن جاست و نه جن و پرى ! [184] روشى كه روان شناسان براى معالجه ترس ، پيشنهاد مى كنند.
كـم كـردن قـدرت انـگـيـزه تـرس آور و بـه عـبارت ديگر، همراه ساختن محرك ترس با يك چيز نشاطوراست .
اين كار، سبب مى شود كه از قدرت انگيزه ترس آور، كاسته شود.
هـنـگـامـى كـه طفل ، مشغول خوردن غذاست ، مى توان آرام آرام ، چيزى كه ازآن ترس دارد، به او نزديك كرد، البته خيلى با احتياط، چه در غيراين صورت ،ممكن است ترس ديگرى از خود غذا هم پيدا كند، پس همراه ساختن يك موقعيت فرح بخش با موقعيت ترس آور، به تدريج از ترس كودكان مى كاهد.
بـراى علاج ترس كودكانى كه از تاريكى مى ترسند و شبها نمى خوابند، مى توان به تدريج نور را كم كرد، تا اين كه با تاريكى خو بگيرند.
اگر هم زمان خواب آنها را با قصه هاى شيرين و لالايى توام سازيم ، مفيدتر خواهدبود.
مربيان ، پدران و مادران دلسوز و مهربان ، از ترسانيدن اطفال و تضعيف روحيه آنان خود دارى مى كنند.
بـسـيـارى از مـادران هـسـتـنـد كـه براى آرام كردن و تسليم ساختن كودك ، از نيروى تخيل او سـؤاسـتـفاده مى كنند و او را از موجودات موهوم و افسانه اى ،چون لولو و ديو و غول ، يا موجودات واقعى ، چون سگ و گربه و گرگ ، مى ترسانند.
خـوشـحـالند كه از اين رهگذر، طفل را آرام و خاموش كرده اند، ولى غافلند از اين كه با اين عمل خـود، روحـيـه طـفـل را فـلـج مـى كنند و براى هميشه اورا دستخوش ترس هاى مضر و بيهوده مى سازند.
مسو، حكيم ايتاليايى ، مى گويد : آينده و عظمت هر ملتى ، تنها بسته به تجارب و صنعت و دارايى و رزمجويى افراد آن ملت نيست ، بلكه ضمنا منوط به استعداد كودكان آن ملت و به درجه بى باكى و ترسناكى آنهاست .
بايد به خاطر داشت كه ترس ، مرضى است مثل ساير امراض و اقدام در معالجه آن ضرورى مى باشد.
اگر آدم بى باك گاهى اشتباه مى كند، آدم ترسو هميشه خطاكار است [185] .
پـدران و مـادران و مـربـيـانـى كه به وظيفه خويش آگاهند، در مورد ترس كودكان وتربيت آنها توجه لازم را مبذول مى دارند.
روان شـناسان براى معارضه با ترس ، توجه به نكات زير را به مربيان توصيه مى كنند :
1 - خوددارى از ترسانيدن كودك .
2 - هر ترسى با عكس العمل بدنى همراه است .
بدن هاى قوى عكس العمل ضعيف و بدن هاى ضعيف ، عكس العمل شديد دارند، پس با بنيه قوى و مزاج سالم ، بهتر مى توان در برابر مخاطرات ترس ، ايستادگى كرد و تقويت بدن ، لازم و مفيد است .
3 - همان طور كه گفتيم : نيروى تخيل اطفال ، قوى است .
هـمـين تخيلات ، در خواب و تاريكى و تنهايى ، باعث وحشت آنها مى شود، پس اگر كودك درباره تـخـيـلات خود تحقيق كند، مثلا او را وادار كنيم كه در تاريكى اشياى اتاق را لمس كند يا اين كه نـاگـهـان چراغ را روشن كنيم تا متوجه شود كه تاريكى در ماهيت اتاق و اشيايى كه در آن است ، تغييرى ايجاد نكرده است ، به برطرف شدن ترس او كمك شايانى خواهد شد.
4 - كودكانى كه به سن پنج يا شش سالگى رسيده اند داراى حس غرور و عزت نفس هستند.
مـى تـوان از هـمـيـن حس آنها استفاده كرد و به آنها گفت : تو بزرگى ، خجالت بكش ! خلاصه هر اندازه بتوانيم به جاى تخيلات آنها، استدلال ومنطق بنشانيم ، مفيدتر است .
5 - دادن سرمشق بى باكى به كودك .
متاسفانه برخى از پدران و مادران ، خود ترسوهستند و از تاريكى يا غرش رعد وب بيم دارند.
اينها نمى توانند براى فرزندان خود سرمشق بى باكى باشند.
6 - تلقين نيز وسيله خوبى است براى مبارزه با ترس .
اگر انسان به خود تلقين كند ترسونيست ، دلير و شجاع است ، بسيار مفيد خواهدبود.
قـرآن كـريـم كـه پيروان خودرا دلير و بى باك تربيت مى كند، مى گويد : دوستان خدا، ترس و غم ندارند [186] .
و نـيـز مى فرمايد : آنان كه گفتند : پروردگار ما خداست ، آنگاه استقامت كردند، فرشتگان بر آنها نازل مى شوند و به آنها مى گويند : مترسيد و محزون نباشيد و بشارت باد به بهشت موعود! [187] در عين حال در قرآن به ترس از خدا اهميت بسيار داده شده است .
مـى فـرمـايـد : اما آنان كه از مقام پروردگار خويش مى ترسند و نفس را از پيروى هوا و هوس منع مى كنند، بهشت برين ماواى آنها خواهدبود [188] .
امـا تـرس از خـدا هـم بايد همواره با اميد به عفو و بزرگى او توام باشد و به سرحد ياس و نوميدى نرسد،آرى چنين ترسى منشا رستگارى است !
.........................................................................
183- ساموئيل كينگ , جامعه شناسى , ص 268ك274.
184- انفال (8) آيه 22.
185- سفين;127;رذچ&البحار, 197.
186- ص 13و14.
187- راه ورسم زندگى , ص 166.
188- همان , ص 49و160.

منبع : تربيت کودک در جهان امروز
دکتر احمد بهشتي

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن