مقتل امام حسين (علیه السلام) – 154
25 - سيد بن طاووس گويد:
راوى گويد: زينب از در خيمه بيرون آمد، در حالى كه صدا مى زد: واى برارم ! واى سرورم ! واى خاندانم ! كاش آسمان بر زمين فرود مى آمد! كاش كوهها از هم متلاشى مى شدند.
شمر فرياد زد: درباره اين مرد منتظر چه هستيد؟ از هر طرف بر امام حسين عليه السلام حمله ور شدند. زرعه بن شريك ، ضربتى بر كتف او زد. امام هم ضربتى بر او وارد كرد و او را نقش زمين ساخت . مرد ديگرى با شمشير بر گردن مقدس او ضربت زد كه حضرت با صورت به زمين غلتيد و ديگر ناتوان شده بود. روى زانوها نشست . سنان بن انس نيزه اى بر گلوگاهش زد. نيزه رابيرون كشيد و دوباره بر سينه آن حضرت زد. سنان دوباره تيرى در كمان نهاد و بر حنجره حضرت زد.
امام عليه السلام افتاد. دوباره نشست و تير را از گلو بيرون كشيد. دو دست خود را كنار هم زير گلو گرفت .
چون پر از خون شد، سر و صورت خويش را به خون رنگين كرد، در حالى كه مى فرمود: (خدا را اين گونه آغشته به خونم ديدار خواهم كرد، در حالى كه حق مرا غصب كرده اند.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى