اهل سنت افغانستان و عزادارى حسينى

hos-78

اهل سنت افغانستان و عزادارى حسينى
عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت – 24

خراسان پس از سقوط تيموريان عملا به سه بخش تقسيم شد: قسمت شمال آن مدتى در دست شيبانيان بود، بخش شرق آن به تدريج تحت تصرف ظهيرالدين بابر ميرزا از نوادگان تيمور افتاد و منطقه غرب آن در دست صفويان قرار گرفت.
اسناد تاريخى حكايت از آن دارد كه در شهرهاى عمدتاً سنى نشين خراسان و نواحى مختلف آن، با همه فشارهاى توأم با تعصب و ستم كه شيبانيان بر ضد فرهنگ اهل بيت (عليهم السلام) ايجاد كردند، مردم همانند گذشته به اهل بيت پيامبر (عليهم السلام) وفادار ماندند و در ابعاد ادبى، تاريخى و آيينى، عاشورا را فراموش نكردند؛ چنان كه بعضى از شعاير مشابه آن مانند گراميداشت پانزده شعبان و شب برات و بيست و هشتم صفر در ميان اهل سنت از اهميت خاص برخوردار بود.(59)
وجود بقعه مباركه اى در شمال افغانستان و ناحيه بلخ به نام مرقد امام على بن ابى طالب، كه در ميان اهل سنت به نام روضه شاه ولايت معروف است و در قرن نهم و عصر تيموريان شناسايى و بازسازى گرديد، در طى

قرون اخير با همه فراز و فرودهاى فرهنگى، سياسى و جنگ هاى شاهزادگان و تجاوزات خارجى، به عنوان كانون توجه به اهل بيت (عليهم السلام) و محل ذكر فضايل و مصايب خاندان رسالت عمل كرده است و زايران آن عمدتاً اهل سنت بوده اند كه به مناسبت هاى گوناگون به سوى آن روى مى آوردند و با زيارت و دعا در آنجا كسب معنويت كرده اند. همچنين وجود تكايا و حسينيه ها در شهر كابل به نام ازبكان نشانگر ارتباط اين قوم سنى مذهب افغانستان با اهل بيت و عزادارى امام حسين است.(60)
به جز امير عبدالرحمان بدنام كه به مدت سه سال (1883-1880 م) به قتل عام هزاره ها و ساير شيعيان پرداخت و تكايا و حسينيه هاى آنان را تخريب و هر نوع عزادارى را ممنوع و بدعت اعلام كرد، ساير سلاطين افغانستان نسبت به عزادارى و منقبت خوانى شيعيان مخالفت نورزيده اند و از دوران سلطنت امير امان الله خان (1308-1298 ش) به بعد اسناد موجود تاريخى حكايت از حضور شاه و اعوان وى در عزادارى شيعيان كابل در روز عاشورا و يا تمام دهه محرم هر سال دارد.(61)

برخى علما و عرفا و اديبان اهل سنت در سده هاى اخير نيز تلاش هاى ارزنده اى در نشر معارف اهل بيت (عليهم السلام) داشته اند؛ از جمله فيض محمد كاتب (م 1308 ش)، آيت اللّه عزيزالله غزنوى و ديگران كه در نشر معارف اهل بيت رسول خدا و شناسايى انقلاب حسينى نقش ارزشمندى را ايفا كرده اند. شمارى از دانشمندان اهل سنت در مدارس علماى شيعه درس مى خواندند و در مجالس عزادارى و منقبت خوانى آنان نيز شركت مى نمودند.
تاريخ افغانستان گواهى مى دهد هرگاه دخالت هاى بيگانگان در تفرقه مذهبى وجود نداشته است و حاكمان دخالت سوء نكرده اند، اهل سنت و شيعيان در عمل به عقايدشان مشكلى نداشته اند و در مواردى حتى بعضى از عالمان اهل سنت از اموال شخصى خويش زمين و يا ساختمان تكيه خانه براى عزادارى حسينى به شيعيان بخشيده اند.(62)
در شرق افغانستان، كه عمدتاً مركز اهل سنت و جماعت مى باشد، هرگاه دولت آزادى نسبى به مردم داده و زمينه مساعد فراهم شده است، به عزادارى امام حسين پرداخته اند. از جمله اين مراسم، مجالسى است كه در شهر جلال آباد، مركز ولايت ننگرهار برگزار مى شد:
«جلال آباد (شهرى در مشرق افغانستان كه اكثراً سنى نشين و از مراكز مهم مردم شريف پشتو زبان است)، مردم شريف آنجا در ايام عاشورا مجلس بسيار باشكوه برپا مى كردند. از سال هاى 1347 به بعد تا چندين سال قبل از حمله كمونيست ها (1357 ش) اين مراسم ادامه داشت و از تمام ولايت هاى شرقى برادران محترم، اعم از علما (شخصيت هاى مهم سياسى مانند عبدالغفار خان)، دارالحفاظ و دانشجويان و محصلين و صاحب منصبان ملكى و تمام مردم فرهنگ دوست و وحدت خواه در آنجا حاضر بودند... جمعيت خيلى زياد... اكثراً از اهل سنت بودند...»(63)
در كابل، مزارى كه به عنوان زيارتگاه سخى ياد مى شود، مردم اعم از شيعه و سنى در مناسبت هاى مختلف به زيارت آن جمع مى شوند و در ايام عيد نوروز تجمع مردم بيش از ساير اوقات است و «علت آن، اين است كه بين مردم افغانستان مشهور است كه سخى شاه اوليا حضرت على كرم الله وجهه در روز نوروز بر تخت خلافت نشسته است و لذا مردم افغانستان روز نوروز را به اين مناسبت مبارك دانسته و آن را عيد مى گيرند...»(64)
در شهر مزار شريف نيز همه ساله شمار فراوان مردم، كه بيشتر از اهل سنّت مى باشند، در ايام نوروز و آغاز سال نو خورشيدى تجمع مى كنند و با برداشتن پرچم روضه و مزار منسوب به امام على حلول سال جديد را آغاز مى كنند. در كنار توجه اهل سنت افغانستان به فضايل اهل بيت رسول خدا (عليهم السلام) بايد از منقبت خوانى در ميان آنان ياد كرد. آنچه به طور شفاهى از دو سده اخير تاريخ ادبى و اجتماعى افغانستان نقل مى شود، رواج گسترده منقبت خوانى و مداحى در ميان شيعيان و گسترش آن در ميان اهل سنت آن كشور حكايت دارد. مداحان، كه عمدتاً به سادات هزاره تعلق داشتند، در ميان اهل سنت در فصول مختلف و سراسر سال، بخصوص زمستان ها، به مساجد روستاهاى مختلف مى رفتند و با آداب و شيوه ويژه به بيان مناقب پيامبر و اهل بيت آن حضرت مى پرداختند. يكى از مراسم قديمى براى نشر فضايل اهل بيت و مصايب آنان، خواندن حمله حيدرى بوده است. از قرن دوازدهم كه اين اثر چاپ و وارد افغانستان گرديد، جاى شاهنامه خوانى و حافظ خوانى مرسوم را گرفت و مردم سنى مذهب در مناطق مختلف از جمله شهر غزنى و كابل و قندهار هنگام بيكارى، به ويژه زمستان ها، به خواندن آن مشغول مى شدند. گاهى با توجه به مذمّت موسيقى و خواندن ترانه هاى محلى از سوى علما و يا منع آنان، مردم در محافل عروسى و مسابقات تيراندازى و جشن تولد فرزند و غيره نيز به خواندن فرازهايى از حمله حيدرى اقدام مى نمودند.

منبع : عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت
نویسنده : عبد المجید ناصری
پی نوشت ها
(59) - عبدالحى حبيبى، تاريخ افغانستان بعد از اسلام، تهران، دنياى كتاب، 1360، ص 661.
(60) - تشيع در خراسان در عهد تيموريان، تأليف نگارنده، مشهد، آستان قدس رضوى، 1378، ص 186 و 200 و 198.
(61) - محمد سرور رجا، احياگر شيعه در افغانستان، قم، 1382، ص 158 / زمينه و پيشينه جنبش اصلاحى در افغانستان، تأليف نگارنده، قم، مؤسسه امام خمينى، 1379، ص 173 / محمدحسين مظفر، تاريخ شيعه، ترجمه محمدباقر حجتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 352.
(62) - سيدجوادشريعت، سيماى فرزانگان،مشهد،ولايت، 1379، ص 45.
(63) - ـ احياگر شيعه در افغانستان، ص 70ـ69 / سيماى فرزانگان، ص 31 / تاريخ النياحه، ج 2، ص 66.
(64) - ـ احياگر شيعه در افغانستان، ص 70ـ69 / سيماى فرزانگان، ص 31 / تاريخ النياحه، ج 2، ص 66.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن