ضرورت عمل به قرآن و برترين اعمال

ramazan-shive-bandegi

هر چند قرآن كريم با هيچ چيزى قابل مقايسه و تشبيه نيست، اما بنا به ضرورت و به منظور نزديك شدن به ذهن مى توان آن را به نسخه پزشك تشبيه كرد. به عنوان مثال، فرد بيمار براى درمان نزد پزشك مى رود و پزشك براى او نسخه اى مى نويسد، آن گاه براى گرفتن دارو به داروخانه مى رود. حال اين پرسش پيش مى آيد كه آيا صِرف خواندن و دانستن نسخه و پى بردن به خواص داروها براى خوب شدن كافى است ؟ به يقين پاسخ اين خواهد بود كه اقدام هاى يادشده، مقدمه است و براى نيل به سلامتى بايد به دستور پزشك عمل كرد و از مواردى كه منع كرده، پرهيز نمود.

قرآن كريم نيز چنين است و بايد به فرمان ها و بازداشتن هاى آن عمل كرده، تمام دستورات آن را در زندگى خود به كار گرفت تا به سعادت دو جهان دست يافت. بنابراين، قرآن پذيرى و عمل به آن پس ازخواندن و فهميدن، قرار دارد و البته اهميت عمل به قرآن بارها و بارها در روايات اهل بيت (عليهم السلام) آمده است.

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) در اوّل هر ماه مبارك رمضان، خطبه اى مى خواندند و در آن به برخى معارف و آموزه هاى دينى اشاره مى كردند كه در كتاب هاى حديثى آمده است. يكى از اين خطبه ها كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) آن را روايت نموده از بقيه معروف تر است. پس از فراغت رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)از همين خطبه، اميرالمؤمنين (عليه السلام) از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله وسلم) پرسيد:
يا رسول الله، ما أفضل ألاعمال في هذا الشهر؟(4) اى رسول خد، برترين اعمال در اين ماه كدام است؟(5)
در سؤال اميرمؤمنان (عليه السلام) اين معنا نهفته است كه مهم ترينِ « تمام اعمال » در ماه مبارك رمضان كه از نماز، روزه، قرائت قرآن، اطعام، ارشاد، صله رحم و اعمال ديگر بهتر و مفيدتر است و ثواب و ارزش آن از همه كارهاى خير بيشتر است چيست ؟
راستى اگر اميرمؤمنان (عليه السلام) اين سؤال را نمى كردند، از كجا مى دانستيم بهترين عمل در اين ماه چيست ؟ در اين جا توجه تان را به اين سخن اميرالمؤمنين (عليه السلام) جلب مى كنم كه فرمود:
ألا وإن لكل مأموم اماماً يقتدي به؛(6) بدانيد هر مأمومى (پيروى) امامى (راهبرى) دارد كه بدو اقتدا مى كند.
لذا بايد تمام اقشار و من طلبه در كارها بدو اقتدا كنيم و آموزه هاى او را آويزه گوش قرار دهيم و به عنوان شيعه و دوستدار آن حضرت، همواره در پى تحقق بخشيدن به رهنمودهاى حضرتش باشيم و در عين حالى كه بايد هميشه در پى شناخت اعمال خوب و كارهاى پرپاداش و ثواب برآييم، بايد به بهترين و پرثواب ترينِ آنها پاى بند باشيم، بكوشيم خوب تر را از خوب بازشناسيم و همان را به كار بنديم، چه اين كه عقل نيز همين را مى خواهد. به عنوان مثال اگر دو كسبوكار وجود دارد و درآمد يكى از ديگرى بيشتر است، يك كارمند يا كاسب خوب، پرسودتر و پردرآمدتر را انتخاب مى كند و از پذيرش كارى كه سودش كمتر است خوددارى مى كند و اگر خلاف اين عمل كند، بى ترديد فاقد قدرت و درك اقتصادى خوانده مى شود. بندگان خدا نيز اگر تفاوت مراتب امور عبادى را نشناسند و بهتر را وانهاده، خوب را برگزينند، به يقين همين گونه اند.
دريغ و افسوس كه در امور مادى و دنيوى معمولاً تشخيص درست داريم و كار پرسودتر را برمى گزينيم، ولى در امور معنوى و آخرتى گاه دقت نمى كنيم و از اين مسأله غافل مى شويم. به يقين همگى در پى كسب ثواب بيشتر هستيم و دوست داريم به مقام قرب الهى نزديك تر شويم و خود را به اهل بيت (عليهم السلام) وابسته تر كنيم، ولى در تشخيص بهترين كارها و پسنديده ترين عمل و انتخاب آن، دقت نمى كنيم. چه خوب است انسان دلش را مالامال از مهر اهل بيت (عليهم السلام) كند و در عين حال در پى انجام دادن بهترين و پرثواب ترين اعمال باشد.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن