روشى براى ايجاد رقت قلب

مراقبات ماه مبارک رمضان – قسمت بیست و سوم
روشى براى ايجاد رقت قلب
از كارهايى كه باعث برانگيختن رقت و بوجود آمدن گريه و ترسى كه از جهت بزرگى خداست مى شود، مى توان از بستن دست به گردن ، پوشيدن لباس مويين ، ريختن خاك بر سر، به خاك افتادن ، گذاشتن صورت بر خاك ، گذاشتن سر بر ديوار، راه رفتن و ايستادن ، فرياد زدن و ساكت شدن ، در خاك غلت خوردن ، و خود را در روز قيامت فرض كردن و آنگاه با آنچه درباره ملامت مجرمين وارد شده است ، خود را ملامت كردن نام برد. و سپس به سمت راست خود نگاه كرده و درباره وضع و حال (( اصحاب يمين )) و شكل و لباس آنها فكر كند، آنگاه به سمت چپ نگاه كرده و خود را يكى از (( اصحاب شمال )) فرض نموده و روى سياه ، چشم كبود، دستان بسته آنها، همنشينى آنان با شياطين ، پوشيدن لباسهاى مسى گداخته و لباسهاى آتشين و حضور تمامى فرشتگان عذاب را در حالى كه منتظر فرمان پروردگارشان هستند در نظر آورد. آنگاه از صدور اين خطاب : (( او را بگيريد، در غل و زنجير كشيده آنگاه به دوزخ افكنيد. آنگاه با زنجيرى كه طولش هفتاد زراع است در كشيد. )) حذر كند.
سپس صدا بزند: اى مهربانترين مهربانان ! اى ياور كسانى كه يارى مى خواهند! رحمت گسترده ات كجاست ؟ كجاست عطاياى فراوانت ؟ كجاست فضل بزرگت ؟ كجاست منت زيادت ؟ كرم تو كجاست ؟ اى كريم ! آنگاه گريه كرده و بردبارى و كرم بزرگ و فضل و احسان قديم و عفو و آمرزش عمومى او را در خاطر آورد. اگر در اين حال شيطان پليد سراغ او آمده و بخواهد او را از رحمت پروردگارش ماءيوس گردانيده و به او بگويد: تو با اين گناهان و عيوب اهل رحمت خدا و نگاه لطف او نيستى ؛ زيرا فرموده است : (( رحمت خود را براى متقين نوشته ام . )) و تو باتقوا نيستى ، نبايد سخن او را قبول كند. حتى جواب او را نگفته و در جواب او با خداى خود مناجات نموده و بيشتر اظهار اميدوارى نموده و بگويد: (( از كرم تو دور است كه از مانند من كه محتاج عفو و كرم تو بوده و با اوليائت به درگاهت توسل جسته ام روى گردانده و بر چشم گريان و قلب خاشع و بدن خوار و متواضع من ترحم ننمايى . ))
آنگاه اميدوارى خود را بيشتر و آرزوهاى خود را گسترده كرده و هر مقام عاليى را كه در شناخت و محبت ، نزديكى و منزلت ، و عمل و تقوى ، تصور مى شود، خواسته و بسيار گويد: (( اى كسى كه هر چه بخواهد انجام مى دهد ولى ديگران نمى توانند اين كار را انجام دهند! اى كسى كه هيچكدام از عطاياى بزرگ و كرامتهاى بزرگ و زيبا در نظر او بزرگ نيست ! اى كسى كه احسان ، چيزى از او كم نكرده و محروم نمودن چيزى بر دارايى او اضافه نمى كند. ))
آنگاه براى تاءكيد اين سخنان بگويد: (( خداى من ! اگر من سزاوار چيزهايى كه از تو درخواست نمودم نيستم كرم تو شايسته آن و بيش از آن است . خداى من ! شناختى كه به من بخشيدى حكم مى كند كه چيزهاى بزرگ از تو بخواهم ؛ زيرا آنچه كه به اوليايت بخشيدى ، بخاطر شايستگى آنان نبود، مگر اين كه از فضلت اين شايستگى را به آنان بخشيدى ، زيرا خبر جز از جانب تو نيست . بنابراين ، آن شايستگى را كه از فضلت به آنان عنايت فرمودى به من نيز عطا فرما؛ با شايسته اجابت آنچه از تو خواستم گردم .
خداى من ! غير از من كسانى را براى عذاب كردن مى يابى ؛ از قبيل دشمنان اوليايت و ستيزه گران با حضرت جلالت . ولى من كسى را غير از تو نمى يابم كه به من اعطا نمايد. آيا با اين وجود باز هم از كرم تو بى بهره مى مانم ! تو به عذاب و منع من از رحمت خود احتياجى ندارى ولى من نيازمند عفو و كرم تو مى باشم .
خداى من ! تو كسى هستى كه از علمت سؤ ال نمى شوى ، و در قلمرو تو كسى با تو نزاع نكرده ، و كسى به كار تو اعتراض نمى كند. تو تواناى بخشنده اى كه توانايى تو حد، و بخشش تو پايانى ندارد. پس من را با قدرتت شايسته گردان و با بخششت بر من ببخش ، اى بخشنده ترين بخشندگان !
خداى من ! دشمن تو و دشمن من آمده است تا مرا از دعاى تو محروم نموده و از رحمت گسترده ات محروم نمايد. ولى با فضل تو به سخنان او پشت كرده و با دستورات او مخالفت كردم . پس مرا در مقابل او با صادق گردانيدن اميد و آرزويم به خودت ، يارى فرما. خداى من ! با شناخت كمى كه نسبت به مقدار بخشش و كرم و غنا و قدرت تو دارم ، يقين ندارم كه كسى از بندگانت را از عفو و فضل خود محروم نمايى حتى كفار را، مگر دشمنان اوليايت كه آنان را مورد ظلم و اذيت قرار دادند. و عقيده من درباره عذاب كفارى كه چنين نباشند، فقط بخاطر تعبد به آنچه در كتاب تو آمده و فرمايش پيامبرت مى باشد كه به كفار وعده مجازات دادى و عقل من - همان چيزى كه با اعطاى آن ، بر من منت گذاشتى - لازم نمى بيند كه ذره اى آنان را عذاب كرده و به وعده هايت در مورد عذاب آنان عمل نمايى . و بحكم عقل ، وفا نكردن به وعده عذاب را، نقصى در صفات پاكت نمى دانم و در مورد هيچ چيز از عذاب يقين ندارم ، مگر اينكه از باب تعبد باشد. خداى من ! اينگونه درباره كفار و منكرين مى انديشم ، پس عقيده من درباره كسى كه به تو ايمان آورده چه خواهد بود؟ كسى كه دوستت دارد از تو فرمانبردارى نموده ، آرزوى فضل تو را داشته ، خواستار نزديكى به تو، و از كرم تو اميدوار مطالب مهم و بزرگ است ؛ گرچه گناهكار بوده و از دستورات تو سرپيچى كرده باشد.
خداى من ! از بنده گناه و از آقا گذشت و كرم است ؛ بخصوص اگر خيلى باگذشت باشد. خداى من ! اين حكم عقلى كه عرض كردم در اوقات معمولى است ولى اين اوقات خاص كه آن را براى كرم خود ايجاد، با آن بر بندگانت منت گذاشته ، بندگان گناهكارت را به گذشت و آمرزش خود، و درخواست كنندگان را به اجابت و عطا فراخوانده و درهاى كرم و بخشش خود را در آن گشوده ، عقلهاى ما بجز عقل و كرم و تبديل گناهان به خوبيها و اجابت دعاها و اعطاى درخواستها و كرامتهاى بزرگ ، متوقع چيز ديگرى نيست . و اين گمان ما به تو و كرم تو مى باشد؛ و خود بهتر مى دانى كه پيامبرت براى ما بيان نموده است كه با كسى كه به تو خوش گمان باشد چه رفتارى دارى . ))

منبع :کتاب المراقبات
نام مؤ لف : مرحوم آيت الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى (ره )
مترجم : ابراهيم محدث بندرويگى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن