ساير اعمال شب قدر
1- نمازى در شب قدر وارد شده كه در آن يك بار حمد و هفت بار (( قل هو الله احد )) خوانده مى شود و بعد از پايان نماز هفتاد بار ذكر (( استغفر الله و اتوب اليه )) گفته مى شود و سپس حوائج از خدا خواسته مى شود.
2- صد ركعت نماز و خواندن دعاهايى كه در بين آن وارد شده از مهمترين امور مهم است . زيرا مضامين آن برآمده از سينه امامان دين مى باشد كه عالمان به خدا هستند. در اين ادعيه علوم گرانبهايى است كه بجز پيامبران و جانشينان آنان كسى از آن آگاه نيست . دانشهايى از قبيل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نامهاى نيك و مراتب فضل و حكمت عدل و مقتضاى كار و ادب مناجات با خداوند متعال .
لازم است در خلال خواندن اين ادعيه زنده دل بوده و با توجه آن را بخواند. و اگر بتواند از آنچه مى گويد، تاءثير پذيرفته و اين مطلب را نيز در دعايش بخواهد، بايد به او تبريك گفت . زيرا اگر اين ادعيه ثواب و پاداشى از جانب خدا نداشته و فقط مضامين آن در انسان مؤ ثر باشد، عاقل بايد روح و جان خود را براى بدست آوردن آن فدا كند. چه رسد به اين كه خداوند براى هر حكم و حتى هر حرفى از آن جواب و نورى آماده نموده است كه جهانيان نمى توانند قيمتى بر آن بگذارند.
همچنين بايد درباره معنى كلماتى كه مى گويد تاءمل نموده و آن را درك كند. و اگر اين مقدار نيز نمى تواند بهتر است به جاى خواندن اين دعاها بر مصيبت خود و مجازات خدا بخاطر آن ، گريه كرده و بگويد: (( انا لله و انا اليه راجعون ، چه مصيبت و چه مجازات بزرگى )) درباره اهل آخرت ، در حديث قدسى آمده است : (( دعاى آنان در نزد خداوند بالا رفته و كلام آنان را مى شنود. فرشتگان به واسطه آنان خوشحال مى گردند... پروردگار باندازه اى دوست دارد دعاى آنان را بشنود كه مادرى فرزند را. ))
بنابراين اى فقير! در مورد دعايى كه بدون حضور قلب مى خوانى ، انصاف بده . آيا دوست دارى ، در حالى كه خدا مى بيند كه زبانت او را خوانده و دلت با دنيا سخن مى گويد، دعايت به خداوند برسد! دنيايى كه درباره آن آمده است كه دشمن خدا و دوستان اوست و مى خواهد با شكوفه هاى اين دنياى فانى ، تو را از خداوند دور نمايد. آيا عاقل مى تواند مصيبتى بزرگتر از اين را تصور كند.
3- خواندن دعاى گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن ؛ باين نيت كه عقل و انديشه او با اين عمل تقويت شده و با دانشهاى قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد. و ساير نيتهايى كه مناسب با اين عمل است .
4- زيارت امام حسين (عليه السلام ) با بعضى از زيارتهايى كه وارد شده است .
5- خواندن سوره روم ، عنكبوت و دخان در شب بيست و سوم .
6- خواندن دعاهايى كه در اين شبها وارد شده است ؛ بخصوص دعايى كه سيد از بعضى از كتابهاى كهن نقل نموده و اول آن چنين است : اللهم ان كان الشك فى ان ليلة القدر فيها او فيما تقدمها واقع فانه فيك و فى وحدانيتك و تزكيتك الاعمال زائل ؛ خداوندا! اگر در اين كه شب قدر، امشب يا شبهاى پيش از آن است ، شكى هست ، ولى در مورد يكتايى تو و اين كه اعمال را پاكيزه مى نمايى شكى نيست . و اگر توانست معنى از بين رفتن شك در خدا و يكتايى او را بفهمد، همين پاداش براى عبادت آن شب براى او كافى خواهد بود.
7- دعاى كوچكى كه سيد از امام سجاد (عليه السلام ) روايت نموده و اول آن (( يا باطنا فى ظهوره )) مى باشد. دعايى كه در يكتا دانستن خداوند كامل مى باشد و اگر وجود ائمه (عليهم السلام ) هيچ نفعى نداشت ، مگر همين كه با اين گونه دعاها پرده از يكتايى خدا برداشته ، و ما را از اين مطلب آگاه نمودند، لازم بود مؤ من تمام وجودش را فداى اين عمل آنان نمايد. و حتى فدا كردن تمام وجود خود را ناچيز شمرده و خود را ناتوان از اداى شكر نعمتهاى آنان ببيند.
8- ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده ، و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او و قدرتش را بر نجات دادن او، فضل و بخشش و كرم او را در نظر گرفته و سپس با اميدوارى ، بر در بخشش و كرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش او باشد.
بستن وسوسه هاى شيطان
اگر مراقب به آنچه گفتيم عمل كرد كه خوشا بحالش ، و اگر عمل نكرد مبادا شيطان او را وسوسه كرده و بگويد: تو! آنگونه كه شايسته توست عمل را انجام نمى دهى ، بنابراين ، اين كار اندك نيز فايده اى نداشته و نبودش بهتر از وجودش مى باشد. زيرا اگر به اين نداى شيطان گوش دهد او را از ساير اعمال نيز باز داشته و او را با غفلت هلاك مى نمايد. ولى اگر همان عمل را كه قصد دارد، انجام بدهد گرچه عمل كمى نيز باشد، ممكن است نور اين عمل كم ، نور ديگرى را براى عمل بوجود آورده و او را موفق به انجام عمل ديگرى گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد.
خلاصه شيطان هيچ قصدى ندارد، مگر اين كه انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولايش باز دارد بنابراين اگر از او فرمانبردارى نمايد در دل او تاريكيى بوجود مى آيد كه سبب قطع يارى او گرديده و موجب مى شود تا عبادت ديگرى را نيز ترك كند تا جايى كه يارى خداوند كاملا قطع شده و به هلاكت جاويد دچار شود. مگر اين كه عنايت خدا شامل حالش شده و از فرمانبردارى شيطان دست بردارد، دلش با مخالفت با او روشن شده و آنگاه به توفيق كاملى برسد.
سالك نبايد هيچ عمل خيرى را اگر چه بسيار كوچك باشد، كم شمرده و بخاطر كم بودن آن را ترك نمايد كه زيان خواهد ديد. و هيچ عمل خيرى را نيز نبايد بزرگ بيند، چون گرفتار عجب مى گردد. نيز اگر نمى تواند آن را انجام بدهد بمقدارى كه مى تواند آن را انجام داده و بعد از انجام ، آن را در مقابل خدا كوچك ببيند. زيرا بنده هر عملى را كه انجام بدهد و آن را كوچك بداند، خداوند آن را بزرگ دانسته و شايد همين مطلب باعث شود كه خداوند متعال آن را قبول كند. و هنگامى كه عملى قبول شد كمى آن اهميتى نخواهد داشت . چون اگر خداوند عملى را از بنده اش قبول نمايد، گرچه كم باشد، پاداش زيادى به او خواهد داد. و اگر آن را قبول نكند، فايده اى براى او نخواهد داشت ؛ گرچه زياد باشد. زيرا خداوند عمل كم آدم را قبول و اعمال زياد ابليس را رد نمود.
بنابراين بنده نبايد هيچ عملى را بزرگ ببيند. گرچه عبادت جن و انس باشد. زيرا اين عجب است و عجب انسان به عملش ، ثواب آن را از بين مى برد. بلكه نور آن را به تاريكى تبديل مى كند. و نيز نبايد عمل كم را كوچك بداند؛ زيرا ممكن است قبول شده و تبديل به عمل بزرگى شود.
منبع :کتاب المراقبات
نام مؤ لف : مرحوم آيت الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى (ره )
مترجم : ابراهيم محدث بندرويگى