از ابوبكر پيش از مسلمانيش واقعه اى نمى توان ياقت كه دلالت بر شجاعت او كند همچنين بعد از اسلامش با آنكه در بسيارى غزوات شركت داشته ولى تاريخ از شجاعت و دلاورى وى سراغ ندارد، در اين جنگها حتى يكبار هم نشده كه وى شخصا كوچكترين جراحتى به دشمنان وارد سازد، با اينكه در بعض جنگها بر پيامبر 70 زخم شمشير وارد شده ولى جناب خليفه در دفاع از پيامبر نقشى نداشته است و تاريخ شجاعتى براى ايشان نقل نكرده است. نه تنها شجاعتى از وى به خاطر ندارد بلكه فرار او را در جنگ از ياد نبرده است، آرى او و رفيقش عمر در جنگ خيبر بود كه از ميدان نبرد گريختند ابن ابى الحديد معتزلى در قصيده علويه خود در اين مورد چه مى گويد:
«هر چه را از ياد ببرم، فراموش نمى كنم آن دو را (عمر و ابوبكر) كه از ميدان نبرد (جنگ خيبر) فرار كردند با انكه مى دانستند گريختن از ميدان جنگ گناه است. بيرق بزرگى را كه آنان برداشته بودند، ذلت و خوارى فرا گرفته بود.
... آيا راستى آن دو - با آن كم دلى و ناتوانى - از مردان بودند يا از زنان ناخن رنگ كرده و چهره به ناز پرورده؟
آنچه را كه ذكر كرديم مواردى از ملكات نفسانى ابوبكر بود كه در جلد هفتم الغدير در حدود صد و پنجاه صفحه بطور مفصل مورد تحقيق شده است.
اين بود جرعه هائى از كتاب شريف الغدير و چكيده مطالبى است كه از جلد اول تا هفتم الغدير انتخاب و تقديم كرديم، خلاصهاى از بقيه جلدها انشاء الله بعدا ارائه خواهد شد.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمين