خطبه فدكيه تفسيرى بر آيات قرآن كريم –قسمت اول

معصومه ریعان (1)

zahra_04

چكيده
در فرهنگ شيعه، «فدك» نمادى از معنايى بزرگ است كه هرگز در محدوده يك قطعه زمين نمى‏گنجد و همين معنا رمزى است كه درگيرى را از مخاصمه سطحى و محدود، به مبارزه‏اى سياسى تبديل كرد. منازعه فدك در واقع، فرياد اعتراض يادگار رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به انحراف پديد آمده در جهان اسلام است. «خطبه فدك» علاوه بر قاطعيت فاطمه زهرا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در حق‏خواهى نسبت به ارث خويش، بيش از پيش بيان روشن دفاع از حضرت على عليه‏السلام است و انتقاد از بى‏وفايى و خيانت مردمان نسبت به حق صريح اهل بيت عليهم‏السلام . حضرت زهرا عليهاالسلام در اين محاجّه، با بهره‏گيرى متين و استوار از آيات قرآن كريم، تفسيرى مستند و محكم از آيات قرآن را به نمايش مى‏گذارد كه نشان‏دهنده اوج اشراف و آگاهى از بيان رموز آيات است و خطبه را از صبغه سياسى به درس معرفتى و كلاس تفسيرى و ادبى بدل مى‏نمايد كه مفسّر آن در نهايت درجه فهم و ادراك مبانى آيات الهى و نهايت درجه فصاحت و بلاغت در گفتار و سخن‏سرايى است.


مقدّمه
فاطمه زهرا عليهاالسلام در خانه‏اى پرورش يافته كه نمونه والاى حُسن خلق، سلامت طبع، دانش، بينش، هدايت و بالاتر از همه مهبط وحى الهى بوده و از اين‏رو، ضرب‏المثل كمال و انسانيت، عفّت، پاكى، متانت و آگاهى است. وى از آنچه پيامبر از حق تعالى تلقّى كرده، بهره گرفته و در خانه پدر و دامان پرورش او به فضايلى آراسته شده كه هيچ دخترى به آن‏ها دست نيافته است. او همچنين از فضل همنشينى همسرى برخوردار است كه تمامى دغدغه او از آغاز تا انجام، قرآن كريم و تحقق آيات آن در ميان مردم بوده است. وى قرآن كريم را از زبان رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و حضرت على عليه‏السلام شنيده و روان خويش را در پرتو مفاهيم آن تصفيه نموده است. در كتب بسيارى آمده است كه ايشان بر علوم قرآن و مسائل و مطالب اديان و شرايع پيشين آگاهى داشت و خواندن و نوشتن مى‏دانست و بر حسب فرمان خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مطالبى به صورت مكتوب فراهم آورده بود تا از آن‏ها بهره گيرد و در امور دينى و دنيوى، بصيرت و آگاهى يابد.(2)
از مباحثاتى كه وى با ابوبكر و زنان مهاجر و انصار نموده است، اين واقعيت برمى‏آيد كه ايشان بر آيات كريمه احاطه كامل داشته و به اقتضاى كلام، از آن‏ها بهره برده و بدان‏ها استدلال نموده است. گرچه اخيرا قريب 2000 كتاب مستقل و چاپى درباره حضرت زهرا عليهاالسلام به 26 زبان دنيا معرفى گرديده‏اند،(3) ولى كتاب مستقلى در خصوص بيانات قرآنى اين بانوى بزرگ در اين مجموعه‏ها يافت نمى‏شود و صرفا مى‏توان اين‏گونه بيانات قرآنى را ذيل زندگى‏نامه و نقل‏هاى تاريخى جست‏وجو نمود. بخشى از اين گفتارهاى نورانى، در نقل‏هاى كوتاه و بخش ديگر آن در گفتار مفصّل آن حضرت عليهاالسلام در مسجد مدينه (خطبه فدك) و در ديدار با زنان مهاجر و انصار (خطبه عيادت) نمودِ كامل و بارزى يافته‏اند. در اين نوشتار، به بخش اخير توجه نموده و با توجه به اسناد معتبر خطبه «فدك» و «عيادت»، متن‏هاى قرآنى آن‏ها عرضه مى‏گردند.
خطبه فدكيه
بنابر روايت براء بن عازب، پس از خاتمه بيعت در «سقيفه»، كسانى كه در آن مجمع گرد آمده بودند از محل خارج شدند و در كوچه‏ها به راه افتادند و به هر كس مى‏رسيدند دست او را مى‏گرفتند به دست ابوبكر مى‏ماليدند، چه آن شخص به اين كار تمايلى داشت يا نداشت. براء مى‏گويد: در آن زمان بود كه من به در خانه بنى‏هاشم رفتم و خبر را به آنان دادم.(4)
فاطمه زهرا عليهاالسلام از زمره مخالفان بود و از اين‏رو، خانه وى بلافاصله محل اجتماع ايشان و رويارويى با جريان سقيفه گرديد. اميرالمؤمنين عليه‏السلام و فاطمه زهرا عليهاالسلام براى بازگرداندن امر خلافت از ابوبكر و بيعت با حضرت على عليه‏السلام تلاش زيادى كردند، اما تلاش آن‏ها ثمرى نبخشيد تا اينكه اين مواجهه در جريان تصرف فدك به مبارزه‏اى بزرگ تبديل شد و فاطمه زهرا عليهاالسلام براى حق‏خواهى و ادعاى مالكيت فدك، در حضور مسلمانان در مسجد پيامبر حاضر گرديد و در مخالفت با تصدّى مقام خلافت به وسيله ابوبكر، خطابه‏اى طولانى ايراد نمود.
طريحى در مجمع البحرين مى‏گويد: «فدك» از آبادى‏هاى يهوديان بود كه تا مدينه دو روز و تأخير كمتر از يك منزل فاصله داشت.(5)
اين آبادى بنابر نقل كليه مورّخان، به رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اختصاص داشت؛ زيرا آن حضرت به همراه حضرت على عليه‏السلام آن را فتح كرد و هيچ يك از ديگر مسلمانان در فتح آن شركت نداشت و بنابراين، عنوان «فى‏ء» را از دست داده و ذيل كلمه «انفال» وارد شده بود.
طريحى آورده است: هنگامى كه آيه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّه» (اسراء: 26) نازل گرديد، حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله «فدك» را به حضرت فاطمه عليهاالسلام بخشيد و آن ملك تا پس از رحلت حضرت در تصرف ايشان بود و به زور از او گرفته شد و حضرت على عليه‏السلام در يك نقل تأويلى، حدود آن را بدين‏گونه مشخص نمود: يك طرفش كوه احد، مرز ديگرش عريش مصر، مرز ديگر سيف البحر و مرز ديگر دومة الجندل است.(6)
بلاذرى، طبرى، ابن اثير و ابن ابى الحديد نيز مى‏گويند: «خيبر» فى‏ء مسلمانان و «فدك» خالصه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بود؛ زيرا آنان تاخت و تازى در آنجا نداشتند.(7)
پس از روى كار آمدن خليفه اول، از اولين اقدامات در جهت تثبيت قدرت سياسى و اقتصادى خلافت، گردآورى زكات و سامان بخشيدن درآمدها بود و از اين‏رو، تصرف منطقه اقتصادى فدك، آغاز رويارويى عملى با مخالفان سياسى بود كه با اين حركت، درگيرى را از پشت درها به صحنه علمى مسجد كشانيد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را به بيانى طولانى و مفصّل وادار نمود. قديمى‏ترين سند اين سخنرانى كتاب بلاغات النساء، ابوالفضل احمد بن ابى طاهر مروزى (204ـ208 ق) است. اين خطبه به عنوان دومين گفتار آن كتاب ـ پس از مرثيه عايشه در مرگ ابوبكر ـ ضبط گرديده است.
فصاحت و بلاغت، آرايه‏هاى لفظى و معنوى و بخصوص صنعت «سجع» در اين سخنان موج مى‏زنند و بسيارى را به اين نحوه كلام متوجه نموده و مقهور گفتارپردازى آن كرده است. برخى نيز آن را تركيبى از مخالفت با قدرت سياسى موجود و خطبه‏اى انقلابى مى‏دانند كه سعى بر براندازى نظام نوبنياد دارد تا حق‏خواهى شخصى.(8) به هر صورت، محتواى اين سخنان ظهور استدلالى غنى بر ادعايى است كه علاوه بر قدرت بيان گوينده در لفظ و معنا، شاهد نحوه بهره‏گيرى منطقى‏ترين و استوارترين استدلال از آيات كريمه قرآن است كه به فراخور بحث، محتواى سخن را سرشار از نورانيت قرآن كرده و آن را به تفسيرى موجز از برخى آيات الهى تبديل نموده است.
مرحوم مجلسى اين خطبه را در جلد هشتم كتاب بحارالانوار آورده و لغات آن را نيز شرح نموده و برخى مضامين آن را نيز تبيين نموده است.(9)
محتواى كامل اين سخنان شامل موارد ذيل است: حمد و ثناى خداوند، شهادت به وحدانيت خداوند، شهادت به رسالت محمّدى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، تفسيرى از كتاب اللّه قرآن كريم، تفسيرى از هجده مضمون معرفتى قرآن كريم. پس از اين مقدّمات، خطابه شروع گرديده و با استناد مستقيم به 21 آيه كريمه و اقتباس از 6 آيه ديگر، استدلال را قوّت بخشيده و از محتواى بحث به آيات قرآن و از آيات قرآن به محتواى سخن سرايت داده شده است.

پی نوشت ها
1. دكتراى علوم قرآنى و عضو هيأت علمى دانشگاه بوعلى سيناى همدان.
2. توفيق ابوعلم، فاطمة الزهرا عليهاالسلام ، ترجمه على اكبر صادقى، اميركبير، 1364، ص 111.
3. اسماعيل انصارى زنجانى خوئينى، فاطمه در آيينه كتاب، قم، الهادى، 1378.
4. رسول جعفريان، تاريخ الخلفاء، انتشارات دليل، 1380، ص 22، به نقل از: ابن منظور، مختصر تاريخ دمشق، ج 5، ص 261.
5. فخرالدين طريحى، مجمع‏البحرين، تحقيق احمد الحسينى، تهران، مرتضوى، 1365، ذيل كلمه «فدك».
6. همان.
7. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، تحقيق محمّد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، داراحياء التراث الكتب العربية، 1960، ج 16، ص 210 / ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1285 ق، ج 2، ص 221 / محمّد بن جرير طبرى، تاريخ الرسل و الملوك، تحقيق محمّدابوالفضل ابراهيم، قاهره، دارالمعارف بمصر، 1968، ج 2، ص 14 / احمد بن يحيى بلاذرى، فتوح البلدان، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1346، ص 46.
8. سيدجعفر شهيدى، زندگانى فاطمه زهرا عليهاالسلام ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 122.
9. محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چاپ كمپانى، ج 8، ص 114.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن