معصومه ریعان (1)
چكيده
در فرهنگ شيعه، «فدك» نمادى از معنايى بزرگ است كه هرگز در محدوده يك قطعه زمين نمىگنجد و همين معنا رمزى است كه درگيرى را از مخاصمه سطحى و محدود، به مبارزهاى سياسى تبديل كرد. منازعه فدك در واقع، فرياد اعتراض يادگار رسول خدا صلىاللهعليهوآله به انحراف پديد آمده در جهان اسلام است. «خطبه فدك» علاوه بر قاطعيت فاطمه زهرا صلىاللهعليهوآله در حقخواهى نسبت به ارث خويش، بيش از پيش بيان روشن دفاع از حضرت على عليهالسلام است و انتقاد از بىوفايى و خيانت مردمان نسبت به حق صريح اهل بيت عليهمالسلام . حضرت زهرا عليهاالسلام در اين محاجّه، با بهرهگيرى متين و استوار از آيات قرآن كريم، تفسيرى مستند و محكم از آيات قرآن را به نمايش مىگذارد كه نشاندهنده اوج اشراف و آگاهى از بيان رموز آيات است و خطبه را از صبغه سياسى به درس معرفتى و كلاس تفسيرى و ادبى بدل مىنمايد كه مفسّر آن در نهايت درجه فهم و ادراك مبانى آيات الهى و نهايت درجه فصاحت و بلاغت در گفتار و سخنسرايى است.
مقدّمه
فاطمه زهرا عليهاالسلام در خانهاى پرورش يافته كه نمونه والاى حُسن خلق، سلامت طبع، دانش، بينش، هدايت و بالاتر از همه مهبط وحى الهى بوده و از اينرو، ضربالمثل كمال و انسانيت، عفّت، پاكى، متانت و آگاهى است. وى از آنچه پيامبر از حق تعالى تلقّى كرده، بهره گرفته و در خانه پدر و دامان پرورش او به فضايلى آراسته شده كه هيچ دخترى به آنها دست نيافته است. او همچنين از فضل همنشينى همسرى برخوردار است كه تمامى دغدغه او از آغاز تا انجام، قرآن كريم و تحقق آيات آن در ميان مردم بوده است. وى قرآن كريم را از زبان رسول خدا صلىاللهعليهوآله و حضرت على عليهالسلام شنيده و روان خويش را در پرتو مفاهيم آن تصفيه نموده است. در كتب بسيارى آمده است كه ايشان بر علوم قرآن و مسائل و مطالب اديان و شرايع پيشين آگاهى داشت و خواندن و نوشتن مىدانست و بر حسب فرمان خدا صلىاللهعليهوآله مطالبى به صورت مكتوب فراهم آورده بود تا از آنها بهره گيرد و در امور دينى و دنيوى، بصيرت و آگاهى يابد.(2)
از مباحثاتى كه وى با ابوبكر و زنان مهاجر و انصار نموده است، اين واقعيت برمىآيد كه ايشان بر آيات كريمه احاطه كامل داشته و به اقتضاى كلام، از آنها بهره برده و بدانها استدلال نموده است. گرچه اخيرا قريب 2000 كتاب مستقل و چاپى درباره حضرت زهرا عليهاالسلام به 26 زبان دنيا معرفى گرديدهاند،(3) ولى كتاب مستقلى در خصوص بيانات قرآنى اين بانوى بزرگ در اين مجموعهها يافت نمىشود و صرفا مىتوان اينگونه بيانات قرآنى را ذيل زندگىنامه و نقلهاى تاريخى جستوجو نمود. بخشى از اين گفتارهاى نورانى، در نقلهاى كوتاه و بخش ديگر آن در گفتار مفصّل آن حضرت عليهاالسلام در مسجد مدينه (خطبه فدك) و در ديدار با زنان مهاجر و انصار (خطبه عيادت) نمودِ كامل و بارزى يافتهاند. در اين نوشتار، به بخش اخير توجه نموده و با توجه به اسناد معتبر خطبه «فدك» و «عيادت»، متنهاى قرآنى آنها عرضه مىگردند.
خطبه فدكيه
بنابر روايت براء بن عازب، پس از خاتمه بيعت در «سقيفه»، كسانى كه در آن مجمع گرد آمده بودند از محل خارج شدند و در كوچهها به راه افتادند و به هر كس مىرسيدند دست او را مىگرفتند به دست ابوبكر مىماليدند، چه آن شخص به اين كار تمايلى داشت يا نداشت. براء مىگويد: در آن زمان بود كه من به در خانه بنىهاشم رفتم و خبر را به آنان دادم.(4)
فاطمه زهرا عليهاالسلام از زمره مخالفان بود و از اينرو، خانه وى بلافاصله محل اجتماع ايشان و رويارويى با جريان سقيفه گرديد. اميرالمؤمنين عليهالسلام و فاطمه زهرا عليهاالسلام براى بازگرداندن امر خلافت از ابوبكر و بيعت با حضرت على عليهالسلام تلاش زيادى كردند، اما تلاش آنها ثمرى نبخشيد تا اينكه اين مواجهه در جريان تصرف فدك به مبارزهاى بزرگ تبديل شد و فاطمه زهرا عليهاالسلام براى حقخواهى و ادعاى مالكيت فدك، در حضور مسلمانان در مسجد پيامبر حاضر گرديد و در مخالفت با تصدّى مقام خلافت به وسيله ابوبكر، خطابهاى طولانى ايراد نمود.
طريحى در مجمع البحرين مىگويد: «فدك» از آبادىهاى يهوديان بود كه تا مدينه دو روز و تأخير كمتر از يك منزل فاصله داشت.(5)
اين آبادى بنابر نقل كليه مورّخان، به رسول خدا صلىاللهعليهوآله اختصاص داشت؛ زيرا آن حضرت به همراه حضرت على عليهالسلام آن را فتح كرد و هيچ يك از ديگر مسلمانان در فتح آن شركت نداشت و بنابراين، عنوان «فىء» را از دست داده و ذيل كلمه «انفال» وارد شده بود.
طريحى آورده است: هنگامى كه آيه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّه» (اسراء: 26) نازل گرديد، حضرت رسول صلىاللهعليهوآله «فدك» را به حضرت فاطمه عليهاالسلام بخشيد و آن ملك تا پس از رحلت حضرت در تصرف ايشان بود و به زور از او گرفته شد و حضرت على عليهالسلام در يك نقل تأويلى، حدود آن را بدينگونه مشخص نمود: يك طرفش كوه احد، مرز ديگرش عريش مصر، مرز ديگر سيف البحر و مرز ديگر دومة الجندل است.(6)
بلاذرى، طبرى، ابن اثير و ابن ابى الحديد نيز مىگويند: «خيبر» فىء مسلمانان و «فدك» خالصه رسول خدا صلىاللهعليهوآله بود؛ زيرا آنان تاخت و تازى در آنجا نداشتند.(7)
پس از روى كار آمدن خليفه اول، از اولين اقدامات در جهت تثبيت قدرت سياسى و اقتصادى خلافت، گردآورى زكات و سامان بخشيدن درآمدها بود و از اينرو، تصرف منطقه اقتصادى فدك، آغاز رويارويى عملى با مخالفان سياسى بود كه با اين حركت، درگيرى را از پشت درها به صحنه علمى مسجد كشانيد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را به بيانى طولانى و مفصّل وادار نمود. قديمىترين سند اين سخنرانى كتاب بلاغات النساء، ابوالفضل احمد بن ابى طاهر مروزى (204ـ208 ق) است. اين خطبه به عنوان دومين گفتار آن كتاب ـ پس از مرثيه عايشه در مرگ ابوبكر ـ ضبط گرديده است.
فصاحت و بلاغت، آرايههاى لفظى و معنوى و بخصوص صنعت «سجع» در اين سخنان موج مىزنند و بسيارى را به اين نحوه كلام متوجه نموده و مقهور گفتارپردازى آن كرده است. برخى نيز آن را تركيبى از مخالفت با قدرت سياسى موجود و خطبهاى انقلابى مىدانند كه سعى بر براندازى نظام نوبنياد دارد تا حقخواهى شخصى.(8) به هر صورت، محتواى اين سخنان ظهور استدلالى غنى بر ادعايى است كه علاوه بر قدرت بيان گوينده در لفظ و معنا، شاهد نحوه بهرهگيرى منطقىترين و استوارترين استدلال از آيات كريمه قرآن است كه به فراخور بحث، محتواى سخن را سرشار از نورانيت قرآن كرده و آن را به تفسيرى موجز از برخى آيات الهى تبديل نموده است.
مرحوم مجلسى اين خطبه را در جلد هشتم كتاب بحارالانوار آورده و لغات آن را نيز شرح نموده و برخى مضامين آن را نيز تبيين نموده است.(9)
محتواى كامل اين سخنان شامل موارد ذيل است: حمد و ثناى خداوند، شهادت به وحدانيت خداوند، شهادت به رسالت محمّدى صلىاللهعليهوآله ، تفسيرى از كتاب اللّه قرآن كريم، تفسيرى از هجده مضمون معرفتى قرآن كريم. پس از اين مقدّمات، خطابه شروع گرديده و با استناد مستقيم به 21 آيه كريمه و اقتباس از 6 آيه ديگر، استدلال را قوّت بخشيده و از محتواى بحث به آيات قرآن و از آيات قرآن به محتواى سخن سرايت داده شده است.
پی نوشت ها
1. دكتراى علوم قرآنى و عضو هيأت علمى دانشگاه بوعلى سيناى همدان.
2. توفيق ابوعلم، فاطمة الزهرا عليهاالسلام ، ترجمه على اكبر صادقى، اميركبير، 1364، ص 111.
3. اسماعيل انصارى زنجانى خوئينى، فاطمه در آيينه كتاب، قم، الهادى، 1378.
4. رسول جعفريان، تاريخ الخلفاء، انتشارات دليل، 1380، ص 22، به نقل از: ابن منظور، مختصر تاريخ دمشق، ج 5، ص 261.
5. فخرالدين طريحى، مجمعالبحرين، تحقيق احمد الحسينى، تهران، مرتضوى، 1365، ذيل كلمه «فدك».
6. همان.
7. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، تحقيق محمّد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، داراحياء التراث الكتب العربية، 1960، ج 16، ص 210 / ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1285 ق، ج 2، ص 221 / محمّد بن جرير طبرى، تاريخ الرسل و الملوك، تحقيق محمّدابوالفضل ابراهيم، قاهره، دارالمعارف بمصر، 1968، ج 2، ص 14 / احمد بن يحيى بلاذرى، فتوح البلدان، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1346، ص 46.
8. سيدجعفر شهيدى، زندگانى فاطمه زهرا عليهاالسلام ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 122.
9. محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چاپ كمپانى، ج 8، ص 114.