بدين جهت تربيت عاليترين هدف پيامبران و اساسى ترينپيام كتب و اولين و ضرورى ترين وظيفه والدين است. ضرورت و اهميت تربيت،والدين را بر آن مى دارد كه به اين مسووليتبزرگ ارجى دو چندان نهند; براى ايفاى درست آن خود را به صلاح و آگاهى از روش و فنون تربيت مجهز بسازند و باالگو گرفتن از مربيان موفق در انجام دادن اين وظيفه مهم بكوشند. بىشك معصومان عليهم السلام موفقترين مربيان و سيره قولى و عملى آنهامطمئنترين الگو براى والدين در امر ظريف و پرپيچ و خم تربيت است. اينمقاله بر آن است تا نكاتى از سيره تربيتى امام رضا(ع) در تربيت فرزند رايادآورى كند و گامى، هر چند ناچيز، در ترويج معارف اهلبيتبردارد.
سيره تربيتى امام رضا(ع)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دورى از كانونخانواده و نيز تك فرزندى چنانكه برخى از بزرگان قايلند بسيار قابلتوجه است; چرا كه تربيت فرزند يگانه آن هم از راه دور شيوهاى خاص مى طلبد.
1- تدريجى بودن تربيت
تربيت جريانى مستمر و فعاليتى تدريجى است كه نه مرزمىشناسد و نه زمان و مكان; بلكه به درازاى عمر است و به پهناى ابعادوجودى عالم اكبر، يعنى انسان. درخت تربيت زود ثمر نمىدهد و نبايد انتظارداشتيك شبه يا چند ماهه در امر ظريف و پيچيده تربيت معجزه انجام گيرد; بلكه بايد از سالها قبل از تولد زمينه تربيت صحيح را فراهم كرد و بعد از تولد،بتدريجبا صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سيره ائمه اطهار عليهم السلام و ديدگاه هاى آنان مسايلى چون انتخاب همسر شايسته، لزوم رعايت آداب ازدواج،توجه به مواقع و شرايط انعقاد نطفه، مراقبتهاى ايام باردارى و ... حكايت ازاين نكته مهم دارد.
الف) انتخاب همسر صالح و شايسته
صفوان بنيحيى از امامرضا(ع) نقل كرده است كه فرمود: هيچ سودى براى مرد بهتر از همسر صالح، كههنگام ديدن وى شوهر خوشحال شود و در غياب شوهر نگهدار خود و اموالش باشد،نيست.
همچنانكه زن بايد صالح و شايسته باشد، مرد نيز بايد شايسته باشد. بروالدين است كه به كمك دخترانشان، شوهران شايسته و صالحى براى آنانانتخاب كنند. حسين بنبشار واسطى مىگويد: خدمت امام رضا(ع) نامه نوشتم كه يكىاز بستگانم از دخترم خواستگارى كرده است، ولى مرد بد اخلاقى است. [آيا صلاحهست كه دخترم را به ازدواج او در آورم؟] حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترترا به ازدواج او در نياور.
ب) رعايت آداب ازدواج
بعد از انتخاب همسر شايسته، در طليعه ازدواج بايدمهمترين هدف ازدواج، كه همان تربيت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد وياد خداوند متعال ميهمان قلبهاى پاك زن و مرد بوده و آنها بايد، ضمن رعايتساير آداب نكاح، از خداوند فرزند سالم و صالح طلب كنند. در كتاب شريف فقهالرضا، كه به حضرت رضا(ع) منسوب است، در مورد اولين برخورد زن و مرد، خطاببه شوهر، چنين آمده است: هنگامى كه زن به خانه تو وارد شد، پيشانىاش را بگير; او را به طرف قبلهبنشان و بگو: «خداوندا، او را به امانت گرفتهام و با ميثاق تو بر خود حلالكردهام; پروردگارا، از او فرزند با بركت و سالم روزىام كن و شيطان را درنطفهام شريك مساز و سهمى براى او قرار مده.»
ج) مراقبتهاى ايام باردارى
بعد از انعقاد نطفه، مراقبتهاى ايام باردارى بسيار مهم و ضرورى است. توجه بهوضعيت روانى همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نيز تغذيه مناسبو سالم از ضرورتهاى اين دوره است. علاوه بر غذاى سالم و مقوى، استفاده ازبرخى ميوهها و خوراكيها مىتواند در آينده كودك و شخصيت و صفاتش مؤثر باشد،بدين جهت، معصومان عليهم السلام بهرهگيرى از برخى خوردنيها در ايام باردارىتوصيه كردهاند. محمد بن سنان از امام رضا(ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «همسران باردارتان را كندر دهيد; اگر حمل آنها پسر باشد، پاكيزه قلب ودانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زيبا مىشود و نزدشوهرش منزلت مىيابد.»
ناگفته پيداست كه اين نوع خوراكيها علت تامه پديدآمدن اين صفات نيست و عوامل ديگر هم مؤثر است.
2- اولين گام
بعد از تولد، كودك قدم به جهانى نو مىگذارد. در اولين گامبايد آواى توحيد را در گوش نوزاد زمزمه كرد، فضاى هستىاش را از نسيم خوشتوحيد و بندگى عطرآگين ساخت و با افشاندن بذر توحيد سرزمين وجودش را ازلالههاى زيباى ذكر الهى سرشار كرد. امام رضا(ع) فرمود هنگام تولد فرزند درگوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگوييد.
3- نامگذارى
هر واژهاى حكايت از معنايى مىكند. زيبايى و ركيك بودن واژهها بستگى مستقيم به معناى آنها دارد. گرچه معناامرى اعتبارى است و در نامگذارى چندان مورد توجه نيست; ولى هنگام به كاربردن آنها معانى ناخودآگاه تداعى مىشود. نام نيكو مايه سربلندى و افتخار ونام زشتباعثسرشكستگى و احيانا احساس حقارت است. زيرا نام تا پايان عمر باانسان همراه است و فرد همواره با آثار خوب و بدش مواجه است. ائمه طاهرينعليهم السلام هم خود نامهاى نيكو براى فرزندانشان بر مىگزيدند و هم ديگران رابدين امر سفارش مىكردند. امام هشتم شيعيان نام نيكوى محمد را بر فرزنددلبندش نهاد و از تاثير اين نام نيكو چنين پرده برداشت: «خانهاى كه در آننام محمد باشد، روز و شبشان را با خير و نيكى به پايان مىرسانند.»
4- مراقبت از كودك
نوزاد انسان گلى نو رسيده است كه بتدريجبه رشد و شكوفايىمىرسد. به ثمر نشستن گل به مراقبت دائمى باغبان نياز دارد. والدين، بويژهمادر، باغبانان دلسوز زندگىاند و گلهاى معطر زندگيشان به مراقبت همه جانبهآنان نياز دارد. مراقبت از سلامت جسمانى، تغذيه مناسب، تامين آرامش و سلامتروانى و تامين نيازهاى عاطفى نوزاد در رشد جسمانى، عاطفى و تكامل معنوىاشتاثير بسزا دارد. به ويژه در نخستين روزهاى زندگى كه نوزاد، به خاطربيگانگى با محيط جديد و ضعف و ناتوانى، به مراقبت و توجه افزونتر نيازمنداست.
حكيمه خواهر امام رضا(ع) گفته است: وقتى زمان وضع حمل خيزران، مادر حضرت جواد(ع)، رسيد، حضرت رضا(ع) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پيش او حاضر باش و همراه او و قابلهدرون اتاق برو. آنگاه حضرت چراغى در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضعحمل خيزران چراغ خاموش شد و او ناراحت گرديد. در اين وضيعتبوديم كه حضرتجواد(ع) به دنيا آمد در حالى كه بر روى او چيز نازكى مانند پارچه بود، نورشتمام اتاق را روشن كرد و ما به آن نگاه مىكرديم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا كردم. در اين هنگام امامرضا(ع) آمد، در اتاق را باز كرد، جواد(ع) را گرفت، در گهواره گذاشت و بهمن فرمود: «يا حكيمه الزمى مهده»; حكيمه مراقب گهوارهاش باش ...
5- كودك و سلامتى
از ويژگيهاى دين اسلام تاكيد بر پرورش همه ابعاد زندگىانسان است. هر چند در تربيت اسلامى پرورش ابعاد معنوى هدف اصلى و نهايىاست; اما دستيابى به آن هدف بزرگ در پرتو داشتن جسمى سالم و روانى با نشاطامكانپذير است. در سيره تربيتى امام رضا(ع)، علاوه بر تاكيد بر ساير ابعاد،به رعايتبهداشت، تغذيه سالم و نيز عوامل غير مادى مؤثر در سلامتى مانند صدقهو عقيقه توجه خاص شده است. آن حضرت، در بخشى از مطالبى كه براى مامون نوشت،چنين نگاشت: عقيقه كردن براى پسر و دختر، نامگذارى، تراشيدن موهاى سر نوزاددر روز هفتم و معادل وزن موها طلا يا نقره صدقه دادن لازم است.
در سخن ديگرى به نقل از پيامبر اكرم(ص) فرمود: فرزندانتان را در روز هفتمختنه كنيد; زيرا ختنه باعث پاكى بيشتر و رشد سريعتر آنان مىشود.
علاوه بر اينها، تغذيه سالم و مقوى فرزند مورد توجه حضرت بود. يحيى صنعانىمىگويد: در منى بر حضرت رضا(ع) وارد شدم، در حالى كه جواد(ع) در دامانحضرت نشسته بود و حضرت به او موز مىداد.
6- صحبتبا كودك
قدرت درك كودك اندك است و توان فهم معانى كلمات را ندارد. در عين حال سخن گفتن با او نشانه توجه والدين به اوست. كودك اين توجه رانوعى اظهار محبت و ابراز عاطفه مىداند و با تمام ضعف و نقصان، گاه با لبخندو زمانى با حركات دست و پا به آن پاسخ مىدهد. علاوه بر اين، مشاهده چگونه سخنگفتن والدين، به ويژه حركات لب، زمينه مساعدى براى آموزش سخن گفتن كودك پديدمىآورد.
كليم بن عمران مىگويد: به امام رضا(ع) گفتم: از خدا بخواه به توفرزندى دهد. حضرت فرمود: من صاحب يك فرزند مىشوم و او وارثم خواهد شد.
هنگامى كه امام جواد(ع) به دنيا آمد، حضرت رضا(ع) به اصحابش فرمود: فرزندى به دنيا آمد كه شبيه موسى بن عمران شكافنده درياست و مانند عيسىبن مريم مادرش پاك و مطهر است. راوى در ادامه مىگويد: و كان طول ليلتهيناغيه فى مهده; حضرت در تمام طول شب با او صحبت مىكرد.
7- محبت
محبت داروى شفابخش دردها، تسكين دهنده قلبهاست و بهترين راه حلمشكلات و ناسازگاريهاى تربيتى است. محبتبجا، در هر مكان و زمان و در هر مقطع و سن، وسيلهاى كارآمد و مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعيت، به عاطفه و محبت نيازمندند; اما كودكان،نوجوانان و جوانان بيش از ديگران تشنه جام زلال محبتند. رفتار نابجا وناقصشان را محبت اصلاح مىكند و ناسازگارى و پرخاشگرى نابجايشان را داروى محبتاز ميان مىبرد. آرى، با محبت مىتوان بسيارى از گرهها را گشود و راههاىناهموار را هموار كرد. امام رضا(ع) از اين شيوه مؤثر تربيتى به شكلهاىگوناگون بهره مىگرفت. گاهى اوج محبتخود را در قالب جمله زيباى «بابىانت و امى» (پدر و مادرم به فدايت) نشان مىداد و زمانى او را در آغوشمىگرفت، به سينه خود مىفشرد و مىبوسيد. اباصلت مىگويد: هنگامى كه جواد(ع) بربستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا(ع) از بستر برخاست، به سوى او رفت، دستبرگردنش انداخت، او را به سينه فشرد، ميان دو چشمش را بوسيد و با او سخن گفت... محبت كليد حل بسيارى از مشكلات تربيتى است. گاهى والدين در مقابل اصرارزياد كودكان بر خواستهاى غير معقول يا غير ممكن، رفتارى تند و نامناسبابراز مىكنند; ولى حتى در چنين موقعيتى رفتار محبت آميز مناسبتر و مؤثرتراست. اميه بن على نقل مىكند: در سالى كه امام رضا(ع) حجبه جاى آورد و سپسبه خراسان رفت، من در مكه همراه امام(ع) بودم و امام جواد(ع) نيز همراهشبود. امام(ع) با خانه كعبه وداع كرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهيم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد(ع) كه خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده مىشد. جواد(ع) به طرف حجر [اسماعيل] رفت، در آنجا نشستو اين امر مدتى طول كشيد. موفق به او گفت: جانم به فدايتباد، برخيز. او فرمود: برنمىخيزم تا وقتى كه خدابخواهد و در چهرهاش غم نمايان شد. موفق خدمت امام رضا(ع) آمد و گفت: جانم به فدايتباد، جواد(ع) در حجر نشسته، برنمىخيزد. امام رضا(ع) به طرفجواد(ع) آمد و فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد(ع) فرمود: چگونه برخيزم، درحالى كه شما با كعبه چنان وداع مىكنيد كه گويا هرگز به سويش بازنمىگرديد! [براى بار سوم] امام رضا(ع) فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد(ع)برخاست.
از اين حديثشريف در مىيابيم كه امام رضا(ع) در مقابل اصرار جواد(ع)هرگز به او تندى نكرد; بلكه با جملات محبتآميزى چون «قم يا حبيبى» و صبرو حوصله فرزند خردسالش را قانع كرد.
8- احترام
بىشك هر انسانى در هر مقطع سنى، با توجه به برداشتى كه از ارزش ومنزلتخويش دارد، براى خود احترام و شخصيت قايل است. هر انسانى خود رادوست دارد و دوست دارد كه مورد احترام ديگران واقع شود. كودك و نوجوان نيزهر چند به رشد اجتماعى و عقلانى كافى نرسيده است; اما براى خود احترام قايلاست. بدين جهت رفتار احترامآميز والدين و مربيان نقش مؤثرى در تربيت و رشداو دارد. امام رضا(ع) براى جواد(ع) احترام بسيار قايل بودند و از اين شيوهمؤثر در تربيت فرزند بسيار بهره مىبرد. محمد بن ابىعباد، كه به تصويب فضل بنسهل امور نگارش حضرت رضا(ع) را به عهده گرفته بود، مىگويد: حضرت رضا(ع)همواره از فرزند بزرگوارش محمد با كنيه [كه نزد عرب علامتبزرگداشت و احتراماست] نام مىبرد و مىفرمود: ابوجعفر به من چنين نوشت و من به ابوجعفر چنيننوشتم. با آنكه امام جواد(ع) در مدينه به سر مىبرد و كودكى بيش نبود، حضرترضا(ع) وى را بسيار احترام مىكرد و نامههايى كه از حضرت جواد به وى مىرسيد،با كمال بلاغت و نيكويى پاسخ مىداد ...
9- تشويق
تشويق در تربيت كودك و نوجوان بسيار مؤثر است. تشويق بجا و مناسبدر فرزندان ايجاد انگيزه و شوق مىكند و آنان را براى انجام كارهاى بزرگترآماده مىسازد. در واقع تشويق نردبان پيشرفت و موفقيت آنهاست. بدين جهت اينشيوه نيز مورد توجه حضرت رضا(ع) بود. زكريا بن آدم مىگويد: خدمت امام رضا(ع)بودم كه حضرت جواد(ع) را نزد ما آوردند. او، كه حدود چهار ساله بود، دستهارا بر زمين نهاد و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و به فكر فرو رفت. امامرضا(ع) به او فرمود: جانم به فدايتباد، در چه موضوعى چنين انديشه مىكنى؟ فرمود: در آنچه نسبتبهمادرم فاطمه(س) انجام دادهاند. به خدا قسم، آنها را از قبر بيرون مىآورم،مىسوزانم و خاكسترشان را به دريا مىريزم. امام رضا(ع) [در مقابل كار نيكويش]او را به خود نزديك ساخت، بين دو چشمش را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم بهفدايتباد، تو براى ا مامتشايستگى دارى.»
10- نظارت والدين
زندگى صحنه درسو تجربه است. آنانكه بيشتر عمر خود در كسب تجارب صرف كردهاند، در رويارويى با دشواريها ازتوان فزونتر برخوردارند. كودكان و نوجوانان بهره كمترى از تجربه دارند وبدين سبب به نظارت و كمك والدين نيازمندترند. نظارت مستمر و حساب شده بروضعيت اخلاقى، تحصيلى و رفتارى فرزند يك ضرورت انكارناپذير در امر تربيت است;البته اين نظارت بايد منطقى و حتىالامكان غير مستقيم و بجا باشد. نكته مهماين است كه نظارت به مواقع حضور والدين، به ويژه پدر، در كانون خانوادهاختصاص ندارد; بلكه حتى وقتى پدر براى مدتى از كانون خانواده فاصله مىگيرد وحضور فيزيكى ندارد، بايد همچنان از وضعيت فرزندانش آگاه باشد و بر كار آنهانظارت كند. سفارشهاى پيش از مسافرت و مكاتبه با فرزند در طول سفر، امرىضرورى و كارساز است. حضرت رضا(ع) كه به سبب ستم فرمانروايان ناگزير مدتى دوراز وطن و خاواده به سر برد، به شكلهاى گوناگون همچون نامه و پيامهاىشفاهى از دور بر وضعيت فرزندش جواد(ع) نظارت مىكرد و راهنماييهاى لازم را بهوى ارائه مىدادند. چنانكه پيش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آنچهشايسته مىنمود، سفارش كرد. اشاره به دو نمونه از رفتار آن حضرت در اينزمينه بسيار سودمند مىنمايد:
الف) قبل از سفر
ابى محمد وشاء از امام رضا(ع)نقل كرد كه حضرت فرمود: هنگامى كه خواستم از مدينه به سوى خراسان حركتكنم، اهل و عيال خود را جمع كردم و از آنها خواستم كه با صداى بلند بر منبگريند. سپس دوازده هزار دينار بين آنها تقسيم كردم و گفتم: من هرگز به سوىشما بر نمىگردم. سپس دست جواد(ع) را گرفتم، وارد مسجد پيامبر(ص) شدم، دست اورا بر قبر گذاشتم و از رسول خدا(ص) نگهدارىاش را طلب كردم. جواد(ع) [رازكارم را] دريافت و گفت: پدر و مادرم به فدايت، به سوى دشمن مىروى؟ حضرت همهوكلاء و خدام خود را سفارشكرد كه به سخنان جواد(ع) گوش فرادهند، از اواطاعتكنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وى بگروند. و آنها راآگاه كردم كه او امام بعد از من و جانشين من است ...
ب) بعد از سفر
ابن ابىنصر مىگويد امام رضا(ع) در نامهاى به حضرت جواد(ع)چنين نوشته بود: اى اباجعفر، به من اطلاع دادند كه خدام، هنگام خروج شما ازخانه، شما را از در كوچك بيرون مىبرند و اين به خاطر بخل آنهاست تا از شمابه كسى خيرى نرسد; [فرزندم] به حقى كه بر گردن تو دارم، از تو مىخواهم كهورود و خروجت فقط از در بزرگ باشد. هنگامى كه خواستى از خانه خارج شوى،همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر كه از تو چيزى خواسته، عطا كن. اگرعموهايت از تو طلب كمك كردند، كمتر از پنجاه دينار عطا نكن و بيشتر از آن بهاختيار توست. اگر از عمههايت كسى از تو كمك خواست، كمتر از بيست و پنج دينارمده و بيشتر از آن به اختيار توست. [فرزندم،] اين سفارش من به خاطر رشد ورفعت مقام توست، پس به ديگران انفاق كن و از خداى صاحب عرش، ترس فقر وتنگدستى نداشته باش.
11- خود اتكايى
توجه به استقلال و خوداتكايى از نكاتمهم تربيتى است. همگام با رشد جسمانى و افزايش سن، توقعات و انتظاراتمردم از كودك افزايش مىيابد و او بايد خود را براى ايفاى نقش در جامعه آمادهسازد. از طرفى وابستگى فرزند به والدين، به ويژه پدر، نه مطلوب است و نههمواره ممكن. زيرا امكان پيش آمدن موقعيت ويژه و محروم شدن فرزند از كمكوالدين انكارناپذير است. بنابراين، والدين بايد ضمن نظارت صحيح و حساب شدهبه تدريج زمينه استقلال و خوداتكايى را در فرزندانشان به وجود آورند و باواگذارى مسووليتبدانان قدرت اداره زندگى را در آنها تقويت كنند. از نكاتبسيار زيباى سيره تربيتى امام رضا(ع) توجه به اين امر مهم است. آن حضرت بهخوبى براى فرزندش جواد(ع) آيندهنگرى فرمود و چون مىدانست فرزندش در نوجوانىمسووليتبزرگ رهبرى جامعه اسلامى را به عهده مىگيرد با واگذاردن مسووليتها بهوى قدرت مديريت و رهبرى را در او تقويت كرد. امام هشتم(ع)، هنگامى كه درمدينه بود، اداره امور خويش را عملا به فرزندش وا نهاد و حضرت جواد(ع)، بااينكه كودك و نوجوان بود، به خوبى از عهده اين امر برآمد. حنان بن سديرمىگويد: ... پيوسته حضرت جواد(ع) با اينكه كودك و نوجوان بود، اداره امورحضرت رضا(ع) را در مدينه به عهده داشت و به خادمان حضرت امر و نهى مىكرد وهيچ يك از خدمتگزاران با وى مخالفت نمىكرد. اين سخن بدان معناست كه حضرتجواد(ع) به خوبى مديريت مىكرد و آنها با او مخالفت نمىكردند.
12- پرورش بعد عقلانى
تربيتبايد همه جانبه باشد. پرورش بعد عقلانى و شكوفاساختن استعداد منطق و استدلال در فرزند يكى از مهمترين ابعاد تربيت است.
منطقى بار آوردن فرزند سبب مىشود درستبينديشد، منطقى تصميم بگيرد، منطقىرفتار كند و در صورت لزوم، بىهيچ هراسى از ديدگاهها و رفتارهاى خود دفاعكند. سيره تربيتى حضرت رضا(ع) از اين منظر نيز الگويى كامل براى همه رهروانآن حضرت است. بنان بن نافع نقل مىكند كه روزى مامون از جايى كه حضرتجواد(ع) با كودكان بازى مىكرد، مىگذشت. كودكان از ترس ميدان بازى را ترككردند و تنها جواد(ع) آنجا ايستاد. مامون از او پرسيد: چرا همراه بچههافرار نكردى؟ فرمود: گناهى مرتكب نشدم تا از ترس بگريزم و جاده هم تنگ نيستتا آن را برايتباز كنم، از هر جا مىخواهى عبور كن. مامون [از اين پاسختعجب كرد و] پرسيد: تو كيستى؟ حضرت در جواب فرمود: من محمد بن على بن موسىبن جعفر بنمحمد بنعلى بنالحسين بنعلى بنابىطالب عليهم السلام هستم ...
منظرعلى همت بنارى
منبع : سایت آل البیت