در شيوه ديگر با ايجاد ترديد درباره قاتل امام حسين عليه السلام با اين راه به مبارزه برمى خيزند.
غزالى در كتاب إحياء علوم الدين، از راه تقدّس و پرهيزكارى كوشيده تا عزادارى بر سيّدالشهداء عليه السلام را كم اهميت نشان دهد. او مى نويسد:
فإن قيل: هل يجوز لعن يزيد، لأنّه قاتل الحسين أو آمر به؟
قلنا: هذا لم يثبت اصلاً... .
فإن قيل: فهل يجوز أن يقال: قاتل الحسين لعنه اللّه، أو الآمر بقتله لعنه اللّه؟
قلنا: الصواب أن يقال: قاتل الحسين إن مات قبل التوبة لعنه اللّه، لأنّه يحتمل أن يموت بعد التوبة;
يكم اين كه قتل سيّدالشهداء عليه السلام منسوب به يزيد باشد و يزيد قاتل حسين بن على باشد، ثابت نيست.
دوم اين كه قاتل حسين بن على عليهما السلام هر كه بوده، شايد قبل از مرگش توبه كرده است.
بنابراين، لعن قاتل سيّدالشهداء عليه السلام جايز نيست!
وى در ادامه مى گويد:
به راستى كه ذكر خداوند متعال از اين سخنان سزاوارتر است.1
يعنى ميان ذكر «لا إله إلاّ اللّه» و يا لعن بر قاتل امام حسين عليه السلام، «لا إله إلاّ اللّه» گفتن ثوابش بيشتر است.
1 . إحياء علوم الدين: 3 / 125 ـ 126.