بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمد للّه ربّ العالمين، والصّلاة والسّلام على سيّدنا محمّد وآله الطيّبين الطّاهرين، ولعنة اللّه على أعدائهم أجمعين من الأوّلين والآخرين.
پيش گفتار
مسأله امامت از مسائلى است كه ديدگاه شيعه اماميه با اهل تسنّن متفاوت است.
شيعه معتقد است كه منصب امامت همانند منصب نبوّت بوده و ادامه آن راه است و تعيين امام و جانشين براى پيامبر، مانند تعيين خود پيامبر، حقِّ خداوند متعال است و مردم در اين امر خطير حقّى ندارند.
اهل سنّت مى گويند: تعيين امام با مردم است.
آنان شرايط و صفاتى را در امامِ منتخبِ مردم، معتبر مى دانند. آن گاه بحث مى شود كه اگر چنين باشد، آيا خلفايى را كه آنان بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله انتخاب نموده اند، واجد آن شرايط و صفات معتبر در امام بوده يا نه؟
بنابراين بحث در دو جهت خواهد بود و اين بحث از نظر مبناى اعتقادى و مبانى مناظره صحيح، نتيجه خواهد داد; چرا كه با اسقاط اصل مبنا يا اثبات واجد نبودن خلفاى آنان، آن شرايط را كه خودشان معتبر دانسته اند امامت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام، بلامنازِع خواهد بود و راهى جز اعتقاد به امامت و خلافت بلافصل آن بزرگوار نخواهد ماند، زيرا كه از سويى براى امامت آن حضرت دلايل نقلى و عقلى فراوان وجود دارد و از سوى ديگر براى امامت ديگران دليلى وجود ندارد.
كتابى كه فرا روى شماست به اين مسأله مهم اعتقادى پرداخته و از ابهامات آن پرده برمى دارد و راه را براى جست و جوگر حقيقت، مى گشايد.
سيد على حسينى ميلانى