ما اين اشكال را از سه جهت پاسخ مى دهيم و مى گوييم:
نخست. ادّعاى آنان كه «حديث غدير» بر خلافت على عليه السلام بعد از عثمان دلالت مى كند، به دليل هاى قطعى و مقبول در نزد شيعه و سنى نياز دارد كه امامت ابوبكر، عمر و عثمان را پس از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ثابت كند و تا چنين امرى ثابت نشود، اين اشكال وارد نخواهد بود. بديهى است كه اگر طبق اعتقاد آنان يك حديث قطعى و يقينى و مورد اتفاق طرفين بود، نزاعى بين شيعه و سنّى نمى ماند. با اين كه چنين حديثى بر اثبات خلافت سه خليفه پيشين وجود ندارد. بنا بر اين اصل اين اشكال، به تعبير علمى «مصادره به مطلوب»1 و بطلان چنين استدلالى روشن است.
دوم. بنا بر مضمون «حديث غدير»، على عليه السلام از اين سه نفر نيز نسبت به خودشان اَوْلى و شايسته تر است; زيرا با توجه به آن چه بيان شد، همان اولويّتى كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بر امّت داشت، بدون كم و كاست و بر طبق مفاد «حديث غدير»، براى اميرالمؤمنين عليه السلام ثابت است.
سوم. طبق روايات صحيحى كه وارد شده است ابوبكر، عمر و عثمان در روز عيد غدير و به هنگام بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام، امامت و خلافت آن حضرت را تبريك و تهنيت گفتند. عمر بن خطّاب در آن روز به امير مؤمنان عليه السلام اين گونه خطاب كرد:
بخٍّ بخٍّ لك يا عليُّ! أصبحت مولاي ومولى كلّ مؤمن ومؤمنة;
مبارك بر تو اى على! مولاى من و هر مرد و زن مؤمن گرديدى.
اين تبريك و تهنيت عمر يكى از مشهورترين عبارات و ورد زبان همگان است; هم چنان كه عمر بن خطّاب در هفتاد مورد اعتراف كرد و گفت:
لولا عليٌّ لهلك عمر;
اگر على نبود، عمر هلاك شده بود.
از اين اعتراف عمر نيز هر عالم و جاهل و هر بزرگ و كوچكى حتى كودكان باخبرند.
حال آنان اين روايات را چگونه توجيه مى كنند؟ و با وجود چنين شواهدى چگونه «حديث غدير» را نشان گر بر امامت على عليه السلام بعد از عثمان مى دانند؟
به راستى آيا بيعت سه خليفه نخست در روز غدير با امير مؤمنان على عليه السلام به خلافت بعد از عثمان مقيّد بوده است؟!
در هر صورت اين اشكال نيز فايده اى ندارد و آنان متوجّه اين موضوع هستند.
1 . مصادره به مطلوب به معناى مدّعى را عين دليل قرار دادن است.