با توجّه به اين روايت نورانى از امام باقر که می فرمایند :
إنّكم لا تكونون صالحين حتّى تعرفوا ولا تعرفوا حتى تصدّقوا ولا تصدّقوا حتى تسلّموا;
شما هرگز در زمره شايستگان قرار نخواهيد گرفت مگر معرفت داشته باشيد و معرفت نمى يابيد مگر به مقام تصديق برسيد و به مقام تصديق نمى رسيد مگر تسليم باشيد.
اين پرسش مطرح است كه صالحان چه كسانى هستند؟ اين مقام و مرتبه، چه مرتبه اى است كه حضرت ابراهيم دعا مى كند و از خداوند اين مقام را درخواست مى نمايد! چنان كه در قرآن مجيد آمده كه گفت:
(رَبِّ هَبْ لي حُكْمًا وَأَلْحِقْني بِالصّالِحينَ);1
و حضرت يوسف نيز گفت:
(تَوَفَّني مُسْلِمًا وَأَلْحِقْني بِالصّالِحينَ);2
آرى، معرفت و شناخت بسيار مهم است و همان پيشينه مرتبه و مقام صالحان و شايستگان است. انسان با زيارت ائمّه عليهم السلام و ابراز خضوع و فروتنى به مقام عصمت و طهارت عليهم السلام، به مقام تسليم مى رسد و وقتى انسانى به مقام تسليم رسيد، معرفتش فزونى مى يابد و با فزونى معرفت، به مقام صالحان و شايستگان دست مى يابد.
در كتاب كافى در بخش معرفت و شناخت امام عليه السلام، حديث نورانى ديگرى از پيشواى ششم امام صادق عليه السلام نقل شده كه حضرتش مى فرمايد:
أبى اللّه أن يجري الأشياء إلاّ بأسباب، فجعل لكلّ شيء سبباً وجعل لكلّ سبب شرحاً وجعل لكلّ شرح علماً وجعل لكلّ علم باباً ناطقاً، عرفه من عرفه وجهله من جهله، ذاك رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله ونحن;3
خداوند همه اشيا را با اسباب آن به جريان افكنده است; از اين رو براى هر چيزى سببى و براى هر سببى شرحى و براى هر شرحى علمى و براى هر علمى درى گويا قرار داده است. هر كه آن را شناخت كه شناخت و هر كه نسبت به آن جهل ورزيد، جاهل شد و آن در، پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله و ما اهل بيت هستيم.
كوتاه سخن آن كه انسان به بركت حضور ـ روحى و جسمى يا فقط روحى در زيارت هاى از راه دور ـ در پيش گاه ائمّه عليهم السلام به مقام تسليم به خدا، رسول و اهل بيت و انقطاع و عدول از ديگران مى رسد و البتّه اين مقام با تكرار و مداومت بر زيارت ها به دست مى آيد.
امكان دارد برخى از اشخاص با يك مرتبه زيارت به اين مرحله برسند; ولى چنان كه بيان كرديم ناگزير از تكرار، تأكيد و مداومت هستيم، تا آثار زيارت ائمّه عليهم السلام بر ما مترتب شود كه نتيجه آن، زيارت خداوند متعال خواهد بود.
بنابرآن چه در مورد زيارت بيان شد، منظور از زيارت همان معناى لغوى آن است كه عبارت از ميل به فردى كه توأم با عدول و اعراض از غير باشد. چنين زيارتى به دو وجه انجام مى پذيرد:
1 . زيارت جسمى و روحى.
آن چه در درجه اوّل مورد امر واقع شده، همين وجه است. در اين زمينه گويند:
الزيارة: حضور الزائر عند المزور;
زيارت: حضور به تمام معنا در نزد زيارت شونده است.
يعنى انسان با تمام وجود نزد او حضور داشته، روحاً و جسماً در محضر بوده باشد.
2 . زيارت روحى فقط.
يعنى وقتى قدرت زيارت به معناى سابق نباشد، انسان از دور مى تواند زيارت كند و ارتباط روحى برقرار نمايد و براى همين، زيارت نمودن معصومين عليهم السلام از راه دور وارد شده است.
1. سوره الشعراء (26): آيه 84 .
2. سوره يوسف (12): آيه 102.
3. الكافى: 1 / 183، حديث 7.س
آداب زيارت در مكتب اهل بيت
آن چه در اين مقام مهم است اين كه زيارت اشخاص فرق مى كند. اگر انسان به زيارت شخص عادى برود، خود را در حدّ مقام و شخصيّت او آماده مى كند و اگر مقام او بالاتر باشد، انسان خود را بيشتر آماده مى نمايد; هم از نظر ظاهرى خود را مرتب مى نمايد و هم از نظر باطنى و درونى.
انسان پيش از آن كه به ديدار بزرگى برود، به طور معمول برخى از آداب را مراعات مى نمايد. براى نمونه، به هنگام ديدار از سلطانى پيش از رسيدن به نزد او خود را آماده مى كند كه چگونه با او برخورد كند، چگونه سلام نمايد، چگونه احوال پرسى كند، در برابر پرسش او چگونه پاسخ دهد و چگونه در حضور او بنشيند و... .
در مكتب اهل بيت عليهم السلام پس از فراخوانى وتأكيد بر اصل زيارت ائمّه ـ كه زيارت آنان زيارت خداست; يعنى اقبال، حضور و اعراض از غير ـ به آداب زيارت پرداخته شده است.
البتّه در صدور بخش بسيارى از زياراتى كه وارد شده، هيچ شك و ترديدى نيست. آداب ويژه اى در اين زيارت ها ـ يعنى زيارت پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله، حضرت زهرا عليها السلام و زيارت ائمّه اطهار عليهم السلام ـ لحاظ و رعايت شده است. انسان بايد براى زيارت آمادگى داشته باشد كه حضرات عليهم السلام، چگونگى اين آمادگى را بيان فرموده اند.
برخى از آداب چنين است:
1 . زاير پيش از آغاز سفر زيارتى غسل كند.
2 . در طول سفر از سخنان بيهوده، مخاصمه و مجادله بپرهيزد.
3 . پيش از مشرّف شدن به حرم مطهّر غسل نمايد.
4 . لباس هاى نو و پاكيزه بپوشد.
5 . به هنگام تشرّف گام هاى خود را كوتاه بردارد... .
البته دعوت ايشان به زيارت خودشان، راه دادن انسان به حضور، آموزش آداب ديدار، تعليم سخن گفتن با آنان، چگونگى حالات ظاهرى و باطنى، همه از باب لطف و از مصاديق قاعده لطف و از طبع بزرگ منشى و عظمت و شكوه اهل بيت عليهم السلام است.
منبع:کتاب با پیشوایان هدایتگر – 1
نوشته آیت الله سید علی میلانی