كسانى كه به اين آيه در فضيلت اهل بيت احتجاج كردهاند؟
حديث كساء در كتب معتبر مكتب خلفا و مكتب اهل بيت(ع)- 20
1ـ امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهالسلام
امام صادق از پدرش عليهماالسلام روايت كند كه: على بن ابى طالب عليهالسلام فرمود: همانا خداوند ما اهل بيت را برترى بخشيد «إنّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهِيراً» خداوند ما را از كارهاى گناه و زشتى آنچه را ظاهر است و آنچه را مخفى است پاكيزه گردانيده است.
2ـ روايت از حسن بن على عليهماالسلام است.
امام حسن در دو مناسبت و دو روز به اين آيه احتجاج نموده است.
الف: روزى كه با او بعد از وفات پدرش امام على عليهالسلام بيعت شد چه در خطبه خويش فرمود: من از اهل بيتى هستم كه جبرائيل بر ما نازل مىگشت و صعود مىكرد و من از خاندانى هستم كه خداوند از آنها پليدى را دور گردانده و به بهترين شكل پاكيزهشان گردانيده است.
ب: هنگامى كه امام حسن بعد از معاويه به خطبه برخاست در خطبهاش فرمود:... خداى تعالى فرمايد: «إنّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهِيراً» و چون آيه تطهير نازل شد رسول خدا من و برادر و پدر و مادرم را جمع كرد و خود و ما را در كسايى خيبرى كه از آنِ امّ سلمه بود پيچيد و اين كار در اطاق مخصوص امّ سلمه انجام گرفت و در روزى كه نوبت او از بين زنان پيامبر بود و سپس فرمود: خداوندا! اينان خاندان منند و اينان اهل و عترت منند از آنان پليدى را دور گردان و به بهترين وجه پاكيزهشان نما.
امّ سلمه گفت: اى رسول خدا آيا با ايشان داخل كساء شوم؟ رسول خدا به او فرمود: رحمت خدا بر تو باد. تو به خيرى و در مسير خيرى و چقدر من از تو راضيم ولى اين مقام و منصب مخصوص من و اهل بيتم مىباشد.
پيامبر بعد از اين واقعه باقى عمر را تا هنگامى كه خدا فيض روحش نمود چنين به سر برد كه: هر روز به هنگام طلوع فجر به سراغمان مىآمد و مىفرمود: نماز، خدا شما را رحمت آرد و اين آيه را تلاوت مىكرد: «إنّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهِيراً».
3ـ روايت از امّ سلمه است:
در تفسير فرات و خصال و امالى صدوق و بحار آمده است. و ما لفظ حديث را از تفسير فرات مىآوريم كه از عمره همدانيه دختر افعى نقل شده كه امّ سلمه گفت: تو عمره هستى؟ عمره گفت: آرى! آيا به من از اين مردى كه در پيش رويتان كشته شده كه هم دوستدار دارد و هم دشمن خبرى نمىدهيد؟ امّ سلمه گفت: آيا تو او را دوست دارى. عمره گفت: نه دوستش دارم و نه به او دشمنى مىورزم ـ مقصود عمره حضرت على عليهالسلاماست ـ امّ سلمه گفت: خدا اين آيه را در شأن او نازل كرده است: «إنّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهِيراً». و در خانه جز جبرئيل و ميكائيل و محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهمالسلام و من نبوديم گفتم يا رسول اللّه آيا من هم از اهل بيتم؟ فرمود: تو از نيكان زنان منى.
اى عمره! اگر پياميبر به من مىفرمود آرى تو از اهل بيت منى در نزد من از آنچه خورشيد بر آن مىتابد محبوبتر بود.
4ـ روايت از على بن الحسين حضرت سجاد عليهالسلام است.
در امالى صدوق و احتجاج طبرسى و لهوف سيد بن طاووس و بحار آمده كه ما لفظ حديث را از امالى صدوق مىآوريم كه: هنگامى كه اسراى اهل بيت از كربلا وارد شام شدند آنان را در جايگاهى كه اسرا را نگه مىدارند جاى دادند. على بن الحسين عليهالسلام كه جوانى نو رسيده در ميان اسرا حضور داشت پيرمردى از اهل شام به نزدشان آمد و گفت: سپاس خداى را كه شما را به هلاكت رساند و فتنه را از بين برد.. سخنش كه به پايان رسيد حضرت سجاد عليهالسلام فرمود: اى پيرمرود آيا كتاب خدا را خواندهاى؟ گفت: آرى. حضرت فرمود: آيا اين آيه را خواندهاى: «قل لا أسالكم عليه أجراً إلاّ المودّة فى القربى» گفت: بلى خواندهام. حضرت سجاد فرمود: قربى در اين آيه ما هستيم. سپس فرمود: آيا اين آيه را خواندهاى: «و آت ذا القربى حقه» گفت: بلى خواندهام. حضرت فرمود: ذا القربى در اين آيه هم ما هستيم. باز حضرت سجاد فرمود اين آيه را خواندهاى: «إنّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهِيراً» گفت: بلى خواندهام. فرمود: اهل بيت در اين آيه ما هستيم. پيرمرد شامى دستها را به سوى آسمان بلند كرد و سه بار گفت: خداوندا! من به سوى تو توبه مىكنم. خداوندا من از دشمنان آل محمّد و كشندگان اهل بيت محمّد صلىاللهعليهوآله بيزارى مىجويم. من قرآن را خواندهام ولى تا كنون، توجّه به ا ين آيات نداشتم.
5ـ روايت است از زيد بن على بن الحسين كه فرمود: نادانان مردم گمان مىبرند كه مقصود از اهل بيت در اين آيه زنان پيامبر است. اين جاهلان مرتكب دروغ و گناه شدهاند. به خدا قسم اگر مقصود زنان پيامبر بود بايد ضماير را مؤنث مىآورد، بايد مىگفت: ليذهب عنكنّ الرجس و يطهركنّ تطهيراً. چنان كه در آيات مخصوص زنان مىفرمايد: «و اذكرن ما يتلى فى بيوتكن و لا تبرّجن...»، «و لَستُنَّ كأحدٍ من النساء...».
منبع : حديث كساء در كتب معتبر مكتب خلفا و مكتب اهل بيت(ع)
نویسنده: علامه سيد مرتضى عسكرى - مترجم: على اسلامى