شيخ صدوق ره دوران كودكى را در دامن پدرش ابو الحسن على بن بابويه گذرانيد پدرى كه شيخ القمّيّين و فقيه شهر بود آن چنان در علم و زهد شهرت داشت كه انگشت نماى خاص و عام و معروف بورع و تقوى بود.
شيعيان براى فرا گرفتن احكام دين خود از همه جا باو روى مىآوردند و تا آنجا كه فتاواى او در نظر علماء و دانشمندان در رديف اخبار و احاديث ائمّه طاهرين شمرده ميشد محدّث قمى ره در الكنى و الالقاب ميگويد: بنا بر آنچه از كتاب ذكرى شيخ ما: شهيد ره نقل شده است اصحاب و طايفه اماميّة چون در باره موضوعى روايت و نصّى از ائمه دين عليهم السّلام نداشتند نظر بوثوق و اعتمادى كه بابن بابويه داشتند فتاواى او را از رسالهاش بجاى روايات اخذ ميكردند و نيز از ابن نديم نقل ميكند كه ميگويد: خط شيخ صدوق را در پشت جزوهاى ديدم كه نوشته بود: من بفلان، فرزند فلان اجازه دادم كه كتابهاى پدرم على بن الحسين را روايت كند و شماره آن كتابها بالغ بدويست جلد است، و بسى جاى تأسف است كه از اين همه ثروت علمى چيزى در دست نيست بجز نام چند كتابى كه نجاشى و شيخ طوسى در فهرستشان از آنها نام مىبرند و تقريبا بيست جلد كتاب است و از آن بيست جلد هم فقط كتاب الاخوان كه بمصادقة الاخوان معروف است در دست باقى مانده است.
شيخ ما در سايه اين چنين پدرى تربيت يافت و در اندك زمانى نمونه كاملى از حفظ و ذكاوت گرديد بمجالس درس شيوخ حاضر ميشد و از آنان روايت ميكرد و زبان زد همه مردم بود جوان نورسى بود كه درس محمّد بن الحسن بن احمد بن الوليد كه يكى از بزرگان دانشمندان عصر بود حاضر ميشد و متجاوز از بيست سال تحت تربيت و رعايت پدرش بود.