نذر چهل شب چهار شنبه

نذر چهل شب چهار شنبه
شفا یافتگان – 26

بيا بيمار خسته گشته از درد
به دارو خانه مهدى گذر كن
كه درمانگاه برتر جمكران است
دوايش لطف داور جمكران است

اهل نوشهر مازندران هستم كه در حال حاضر ساكن تهران وكارمند اداره آموزش وپرورش مى باشم. سال 1374 فرزند 21 ساله ام از ناحيه پا احساس درد شديدى كرد. دكترها مى گفتند كه چيز خطرناكى نيست، بلكه نوعى احساس عضلانى است. خرداد همان سال، دردِ پا به همه اعضايش سرايت كرد وبا سردرد شديدى همراه شد كه در نهايت منجر به فلج شدن تمام بدنش گرديد. سرانجام بعد از آزمايش ها ومعاينه هاى متعدد وسى .تى .اسكن كه در بيمارستان (امام حسين (عليه السلام)) انجام شد، گفتند كه داخل بدن فرزندم ضايعاتى مشاهده شده است كه بايد بسترى شود. مدتى در آن جا بسترى بود، ولى باتوجه به شدّت وسرعت بيمارى با مشورت پزشكان معالج، او را به بيمارستان (شهداى تجريش) وسپس به بيمارستان (مدرّس) منتقل كرديم. بعد از انجام آزمايش هاى تخصصى اعلام كردند كه او سرطان مغز واستخوان دارد وبيش تر از شش ماه زنده نخواهد ماند.
نمى دانم چرا وچطور، امّا به دلم افتاد كه جگر گوشه ام را به مسجد جمكران بياورم وآوردم وبراى شفاى او به آقا امام زمان (عليه السلام) متوسّل شدم. شانزده روز در مسجد بوديم. طى اين مدّت خواب ديدم كه بايد فرزندم را به بيمارستان برگردانم; حتى خودش هم خواب ديده بود كه امام زمان (عليه السلام) يك قرآن به او داده وفرموده بود: (آن را بخوان وختم كن!) او را به بيمارستان برگرداندم. دكتر موسوى، فوق تخصص جراحى عمومى با آزمايش هاى مجدد تشخيص داد كه غدّه اى در قسمت لگن وجود دارد كه بايد عمل شود. همان موقع نذر كردم كه چهل هفته، شب هاى چهارشنبه به مسجد مقدّس جمكران بروم; به اين اميد كه فرزند جوانم بهبود يابد.
عمل جراحى انجام شد، ولى با وجودى كه پزشكان مى گفتند عارضه با عمل جراحى برطرف شده است، امّا فرزندم همچنان فلج باقى مانده بود! بعد از چند روز، پزشك جراح اعلام كرد كه وضعيت غدّه به گونه اى است كه برايشان مثل يك معمّا شده است; غدّه به صورت توده اى فشرده درآمده بود كه اين مسأله از نظر آنها غير قابل تصوّر بود. او را به قصد توسّل به امام هشتم، على بن موسى الرضا (عليه السلام) به مشهد مقدّس بردم. مدّت يك ماه كه در جوار پاك آن حضرت بوديم، آمدن به مسجد مقدّس جمكران را در شب هاى چهارشنبه ترك نكردم وهر هفته از مشهد به قم مى آمدم.
مدتى به تهران برگشتيم وطبق توصيه پزشك ها شيمى درمانى را شروع كرديم كه اين كار هم نتيجه اى نداد، امّا با عنايتى كه در خواب به فرزندم شده بود، همچنان به معجزه اى از طرف حضرت ولى عصر (عليه السلام) اميدوار بوديم وشب هاى چهارشنبه به مسجد مقدّس جمكران مى آمدم كه با تمام شدن چهل هفته، نتيجه گرفتم وفرزندم شفا گرفت! در حالى كه پزشكان از ادامه حيات فرزندم مأيوس شده بودند، ولى به لطف خدا وعنايت حضرت ولى عصر (عليه السلام) فرزندم بعد از گذشت چند سال در صحت وسلامت زندگى مى كند. دكتر محسن توانانيا، پزشك دارالشفاى حضرت مهدى (عليه السلام)، درباره شفاى ط .م اظهار مى دارد: (بيمار مورد نظر در تاريخ 14/7/1375 در سن 21 سالگى به علّت درد شديد در ناحيه لگن وپا به بيمارستانى در تهران مراجعه كرده است. بيمار سر درد پيشرونده اى هم داشت; طورى كه به سختى راه مى رفت ومجبور به استفاده از عصا شده بود. در بررسى هاى انجام شده از طريق سى .تى .اسكن، توده هايى در داخل لگن مشخص شده بود كه با بررسى بيش تر ثابت شد كه دردهاى شديد بيمار ناشى از انتشار بدخيمى از استخوان ها در ساير قسمت هاى بدن بوده است. بعد از انجام جراحى نتيجه به تومور بدخيم ودرگيرى استخوان ها منتهى گرديد كه معمولا در اين موارد پيشرفت بيمارى چنان سريع است كه حتى با بهترين اقداماتِ درمانى، طول عمر بيمار كوتاه خواهد بود; در حالى كه در بررسى هاى به عمل آمده از بيمار مورد نظر كه دو سال بعد، به وسيله سى .تى .اسكن انجام شد، هيچ اثرى از بيمارى در هيچ نقطه اى از بدن او مشاهده نشده است. نظر كارشناسى خانم دكتر اديبى در مصاحبه اى با امور فرهنگى مسجد مقدس جمكران:
واحد ارشاد: با توجه به تخصص حضرتعالى وبررسى هايى كه روى پرونده بيمار مذكور انجام داده ايد، لطفاً بفرماييد كه مداواى اين گونه بيمارى به صورت طبيعى چند درصد امكان دارد؟
دكتر اديبى: اين بيمارى وقتى به صورت گسترده وبه اصطلاح ما (متاستان) شده باشد ودرگيرى هاى گوناگون در نواحى مختلف ايجاد كرده باشد، انتظار مى رود كه حتّى با بهترين درمان ها طول عمر بيمار خيلى كوتاه باشد، ولى در مورد ايشان شفا تحقق يافته است. واحد ارشاد: فرموديد كه درمان طبيعى اين بيمار امرى غير عادى بود، آيا مورد خاصى در پرونده ايشان ملاحظه ننموديد؟
دكتر اديبى: همان طور كه خدمتتان عرض كردم، وقتى اين پرونده را مطالعه مى كردم با توجه به اين كه در تشخيص بيمارى هيچ ترديدى نبود وتوسط پاتولوژيست بررسى شده بود، بنابراين فكر نمى كنم هيچ ترديدى در تشخيص اين بيمارى وجود داشته باشد. لذا با توجه به اين كه آزمايش ها نشان مى دهد مراكزى از قسمت هاى مختلف بدن بيمار باهم درگير بوده اند، يقيناً مسأله درمانش يك پديده طبيعى نبوده است.

منبع : شفا یافتگان
نویسنده : واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن