كلينى به سندش از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه خطاب به ابا عبيده فرمود:... يا ابا عبيده اذا قام قائم آل محمد صلى الله عليه و آله حكم بحكم داوود و سليمان لا يسال البينه(1288) ؛((... اى ابا عبيده هر گاه كه قائم آل محمد صلى الله عليه و آله قيام كن به حكم داوود و سليمان حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند.))
نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه گفت : من با جعفر بن محمد صلى الله عليه و آله در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند ... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين مهدى است كه به حكم داوود و سليمان قضاوت خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند ...)). (1289)
پاسخ :
1- ظاهر روايات آن است كه امام زمان عليه السلام بعد از ظهور به علم خود در هر واقعه اى حكم مى كند نه به بينه ، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند. شيخ مفيد رحمة الله عليه در كتاب المسائل مى گويد:((امام عليه السلام مى تواند به علم خود حكم كند همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر علم خود حكم خواهد كرد ...)). (1290)
علامه مجلسى رحمة الله عليه در((مرآة العقول))مى فرمايد:((و اين اختلاف در سيره اهل بيت عليهم السلام از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر نسخى نيست ، بلكه با به اعتبار تقيه در برخى موارد است و يا به جهت اختلاف اوضاع و احوال در زمان ها است ...)). (1291)
2- از آنجا كه وظيفه امام زمان عليه السلام بعد از ظهور پر كردن زمين از عدل و داد است لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه حقوق به صاحبان اصلى اش باز گردد ، و مقتضاى آن اين است كه حضرت به علم خود كه از جانب خدا به او الهام شده حكم نمايد و اين همان حكم داوود است .
3- حكم حاكم به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم ، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند.
ابن قدامه مى گويد:((... از احمد بنا بر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابو يوسف و ابو ثور و راى دوم شافعى و اختيار مزنى است ، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با علم به گفتار مدعى حكم صادر كرد.
آن گاه مى گويد حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به حهت غلبه بر ظن اوست پس در مورد علم و قطع اولى به جواز حكم است .
و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند ، پس در ثبوت حق به طريق ولى مى تواند به علم خود حكم نمايد)). (1292)
نتيجه اينكه :
هيچ استبعادى ندارد كه حضرت مهدى عليه السلام در قضايا به علمى كه از جانب خداوند به او الهام شده حكم نمايد.
1288- كافى ، ج 1 ، ص 397.
1289- الغيبة ، نعمانى ، ص 169.
1290- بحارالانوار ، ج 26 ، ص 177.
1291- مرآت العقول ، ج 4 ، ص 301.
1292- المغنى ، ج 11 ، ص 401.
منبع : کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات
نویسنده : علی اصغر رضوانی