سياست سكوت و انتظار در جامعه اسلامى -ـ مطالبه حق

olguhaye-raftari

الف ـ مطالبه فدك از خليفه اوّل
حـال كـه حـضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام ماءمور به سكوت است و اقدام مسلّحانه را جايز نمى داند، بايد حقّ خود را مطالبه كند و از آن دفاع نمايد تا منحرفان انكار نكنند، مانند :

الف ـ مطالبه فدك از خليفه اوّل
حـضـرت فاطمه سلام الله عليها و عبّاس بعد از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله نزد خـليـفـه اوّل آمـدنـد و مـيراث خود را كه از پيامبر صلى الله عليه و آله باقى مانده بود ، درخواست كردند .
خليفه اوّل گفت :
مـن از رسـول اللّه شـنـيـدم كـه فرمود : ( ما چيزى را به ارث نمى گذاريم و آنچه از ما بماند ، صدقه است .)
هنگامى كه حضرت زهرا سلام الله عليها اين سخن را شنيد با حالتى خشمگين آن جلسه را ترك كرد و تا آخر عُمر با خليفه اوّل يك كلمه هم سخن نگفت . (177)
امـام على عليه السّلام اين تصرّف عدوانى و داستان غَم انگيز را صريحا در ضِمن نامه اى به خليفه سوم بن حنيف نوشت ، و بيان كرد :
بـَلى كـانـَت فـى اءيـديـنـا فَدَكٌ مِن كُلِّ ما اَظَلَّتهُ السَّماءُ نُفُوسُ قَومٍ وَ سَخَت عَنها نُفُوسُ قَومٌ آخَرينَ وَ نِعمَ الحَكَمُ اللّهُ.(178)

(آرى از آنچه كه آسمان بر آن سايه انداخته فقط فَدَك در دست ما بود ، پس نَفسهاى آن قـوم بـر آن طـَمـَع و حـِرص ورزيـد و نـفـوس ‍ عـدّه اى هـم از آن صَرفِ نَظَر كرده ، اعراض نمودند ، و خداوند بهترين داور است .)

ب ـ يارى طلبيدن از مهاجر و انصار براى گرفن فَدَك
حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام همراه با حَسَن و حسين عليهماالسلام و فاطمه زهرا سلام الله عـليـهـا شـبـهـا بـه سوى خانه هاى مهاجرين و انصار مى رفت و آنها را به يارى مى طلبيد ، تا از حقّ حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام و حقّ فاطمه سلام الله عليها نسبت به فَدَك دفاع كنند.
بَرخى عذر بَدتَر از گناه مى آوردند .
و برخى ديگر مى گفتند :
دير شده و ديگر نمى توان اقدام مؤ ثّرى داشت .
و بعضى ديگر گفتند :
اگر شما در سقيفه مى بوديد ، يك نفر هم در امامت و رهبرى شما مخالفت نمى كرد. (179)

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن