پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم علامه امینی(ره)، شب جمعهای قبل از اذان صبح، وی را در خواب دیدم و او را شاداب و خرسند یافتم... جلو رفتم و پس از سلام و دستبوسی عرض کردم: پدر جان در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
فرمود: چه میگویی؟
مجدداً عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؛ کتاب الغدیر... یا سایر تألیفات ... یا تأسیس، بنیاد و کتابخانة امیرالمؤمنین(ع)؟
پاسخ دادند نمیدانم چه میگویی، قدری واضحتر و روشنتر بگو.
گفتم: آقاجان! شما اکنون از میان ما رفته و رخت بربستهاید و به جهان دیگر منتقل شدهاید؛ در آنجا که هستید، کدامین عمل باعث نجات شما گردید، از میان صدها خدمات و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟
مرحوم علامه امینی... درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند: « فقط زیارت اباعبدالله الحسین(ع)».
عرض کردم: شما میدانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته، چه کنم؟1
فرمود: «در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(ع) برپا میشود شرکت کن، ثواب زیارت امام حسین(ع) را به تو میدهند».
سپس فرمودند: «پسرجان! در گذشته بارها تو را یادآور ساختم و اکنون به تو توصیه میکنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش مکن. مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار، برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو میباشد... و امید دعا دارم».
فرزند آن مرحوم مینویسد: علامه امینی با کثرت مشاغل؛ تألیف، مطالعه و رسیدگی به ساختمان کتابخانة امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف، به خواندن زیارت عاشورا مواظبت کامل داشتند و سفارش به زیارت عاشورا مینمودند و بدین جهت خودم حدود سی سال است مداومت به زیارت عاشورا دارم.
پي نوشت :
1. این رؤیا مربوط به زمان حاکمیت صدام یعنی در عراق است.
منبع: ماهنامه موعود شماره 95
راسخون