آیا سجده کردن بر تربت شرک نیست؟
اگر کسی سجده به تربت یا خاک دیگر و یا هر چه بکند به عنوان اینکه آن یا صاحب آن خدا است و پرستش عبادت قبر یاصاحب قبر کند مشرک و کافر است. ولی اگر به خاک قبر یا غیر قبر سجده برای خدا باشد و اطاعت امر خدا را بکند نه تنها شکر نیست بلکه عین توحید است.
هیچ یک از جمعیت چند میلیونی شیعه این ادعا را ندارد که به تربت امام حسین علیه السلام سجده میکند به عنوان اینکه او را خدا ویا فرزند خدا و یا در مقابل خدا یک قدرت جدا بداند هرگز اینطور نیست. بلکه سجده کردن بر تربت امام حسین برای خداست. منتهی چون این خاک قداست بالا و والائی دارد لذا بر این خاک سجده میکنند.
لذا آنانکه تهمت به جامعه شیعه میزنند که این سجده کردن بر خاک قبر امام حسین عین شرک است هرگز درست نیست اگر خوب چشم باز کنند و ببینند هرگز اینطور نیست بلکه عین توحید است، از آداب و سننی که در نزد شیعه مرسوم هست اهمیت سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام است. که ائمه علیه السلام هم بر این مسئله تأکید میکردند و خود ائمه هم بر این عمل پای بند بودند و این از باب برتری تربت حضرت امام حسین علیه السلام است زیرا انسان سر بر خاکی میگذارد که بوی خون حسین را میدهد خونی که خون خداست. کما اینکه یکی از علماء سنّی که شیعه شده است به نام شیخ محمد مرعی انطاکی در مناظرهای با علماء سنی که میپرسند چرا شما اصرار دارید بر تربت حسین علیه السلام سجده کنید میگوید به خاطر توصیه امامان بزرگواران و اینکه تربت حسین علیه السلام دارای یک نوع برتری است که در تربتهای دیگر نیست.
در روایت است که امام صادق علیه السلام سجده نمیکردند مگر بر تربت امام حسین علیه السلام:
کان الصادق علیه السلام لایسجد الاّ علی تراب من تربة الحسین علیه السلام تذلیلاً لله تعالی و استکانه الیه (۸۵)،
امام صادق سجده نمیکردند مگر بر خاکی که از تربت امام حسین علیه السلام بود و این کار را از سر خضوع و خشوع برای خدا انجام میدادند.
و حدیثی دیگر:
عن معاویة بن عمار قال: کان لابی عبداللّه علیه السلام خریطة دیباج صفراء فیها تربة اباعبداللّه علیه السلام فکان اذا حضرته الصلاة صبَّهُ علی سجادته و سجد علیه ثم قال علیه السلام انَّ السجود علی تربة ابی عبداللّه علیه السلام یخرج الحجب السّبع (۸۶)
امام صادق کیسهای داشتند که در آن تربت سیدالشهداء بود و هنگام نماز آن تربت را در موضع سجودشان میریختند و بر آن سجده میکردند و میفرمودند سجده بر تربت امام حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را از بین میبرد.
عن محمدبن علی بن الحسین قال: قال الصادق علیه السلام السجود علی طین قبر الحسین علیه السلام ینور الی الارضین السبعة (۸۷):
سجده بر خاک قبر سیدالشهداء علیه السلام تا زمین هفتم را نورانی میکند.
سید حمیری نقل میکند که از امام عصر حضرت مهدی ارواحنا فداه سئوال کردند از سجده بر لوحی که از خاک قبر سید الشهدا علیه السلام بود یعنی همین مهر مرسوم فاجاب علیه السلام یجوز ذلک و فیه الفضل که جایز است و فضیلت بزرگی دارد سجده بر تربت حضرت امام حسین علیه السلام. در همین زمینه ابوالمجد الحلبی در اشارة السبق در باب فضل سجده بر تربت امام حسین علیه السلام مینویسد و افضله (سجده) علی التربة الحسینیة، بهترین چیز برای سجده کردن خاک قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام است (۸۸).
یحیی بن سعید حلی در کتاب الجامع للشرایع مینویسد و یستحب السجود علی التربة الحسینیة (۸۹)
مستحب است سجده بر تربت امام حسین علیه السلام.
علامه بزرگوار امینی در کتاب سیرتنا و سُنَّتنا در باب سجده بر خاک قبر امام حسین علیه السلام مینویسد آیا بهتر آن نیست که سجدهگاه از خاکی قرار داده شود که در آن چشمههای خونی جوشیده است که رنگ خدایی داشته است تربتی آمیخته با خون کسی که خداوند او را پاک قرار داده و محبت او را أجر رسالت محمد صلی الله علیه و آله قرار داده است
خاکی که با خون سرور جوانان بهشت و ودیعه محبوب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خدا عجین گشته است (۹۰).
مرحوم استاد بزرگوار حضرت آیت اللّه مطهری رحمهم الله میفرماید: پیشوایان ما گفتهاند حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر است که آن خاک از خاک تربت شهیدان باشد اگر بتوانید از خاک کربلا برای خود تهیه کنید که بوی شهید میدهد. تو که خدا را عبادت میکنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی با شهید دارد و بوی شهید میدهد اجر و ثواب تو صد برابر میشود (۹۱).
۷- حاج میرزا ابوالفضل طهرانی صاحب کتاب شفاء الصدور در این باره شعری سروده است.
فیالها تربة یرقی بسجدتها اقصی معارج توحید و عرفان
یضوّع المسک من ذکری نوافجها و لا تضوّعه من ذکر نعمان
فمن یرصع بها الکیل سوددة بنعله رصعت تیجان خاقان
ولو تاملها حضر العقول رای مرات اسکندر فی عین حیوان
کانما مسحت یوما بها فبدت بیضاء لامعه لف ابن عمران
فمن یشاهد بها الاسرار کان علی ملک الحقایق اعلی من سلیمان
فارغب الیها و لا تطلب لها بدلا فی سلسبیل و لا فی روض رضوان
فذاک ماء و کالصدّاء لیس وذا مرعی و لکنه لامثل سعدام (۹۲)
عجب خاکی که با سجده بر آن به بالاترین نردبان توحید و عرفان ارتقاء داده میشود، بوی مشک از یادآوری نافه آن منتشر میشود که از یادآروی نعمان هم چنین عطری منتشر نمیشود، هر کس با آن تاج بزرگی خود را زینت دهد با کفش خود زینت بخش تاجهای پادشاهان میشود و اگر خِضر (۹۳) خردها در آن تأمل کند آئینه اسکندر را در چشمه زندگانی خواهد دید مثل اینکه پسر عمران روزی این خاک را مسح کرده بود که کف دستش درخشش یافته بود هر کس اسرار این خاک را بنگرد از تسلط بر حقایق از سلیمان پیشی میگیرد به دنبال آن برو و جانشین آن را نه در سلسبیل و نه در روضه رضوان مجوی آن آبی است ولی چون صدّاءِ نیست و آن یک چراهگاهی است ولی همچون سعدان نیست (این مثلی است در زبان عربی برای افاده حدّ اعلای خوبی در چیزی).
پی نوشت:
______________________
(۸۵)- شیخ طوسی فی مصباحه: ۶۷۷.
(۸۶)- دعوات راوندی: ۱۸۷؛ وسائل الشیعه: ۱۶، ص ۳۹۷؛ مستدرک الوسائل: ۱۰، ص ۳۴۰؛ بحارالانوار: ۱۰۱، ص ۱۲۷، ح ۳۳.
(۸۷)- ارشادالقلوب: ص ۱۱۵؛ وسائل الشیعه: ج ۳، ص ۶۰۸.
(۸۸)- وسائل الشیعه: ج ۳، ص ۶۰۸.
(۸۹)- الفقیة: ج ۱، ص ۲۶۷؛ وسائل الشیعة: ج ۳، ص ۶۰۷؛ بحارالانوار: ج ۸۲، ص ۱۵۳.
(۹۰)- اشارة السبق: ج ۱ ص ۸۹.
(۹۱)- الجامع للشرایع: ص ۷۰.
(۹۲)- سیرتنا و سذنّتنا: ص ۱۶۶.
(۹۳)- شهید: ص ۱۲۷.