خاک که هیچ ارزشی ندارد اما چه چیزی باعث میشود که این قدر مقام پیدا میکند و باعث شفاء میگردد. خاکی که بدن نازنینی را در خود میگیرد و به آن بها میدهد و آن را در نزد همه عزیز میکند بدنی که به خاطر او و عوض قطعه قطعه شدنش خالق او استجابت دعا را در حرمش و شفاء را در تربتش و امامت را در نسلش قرار میدهد.
هیچ جای تعجب نیست که خدا خاک را اینقدر با ارزش کند چه بسا گیاهانی جهت دوای امراض از زمین روئیده شدند و خدا این خاصیت را در آنان قرار داده است و در تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام شفاء قرار داده است.
چه رازی در تربت کربلا نهفته است، تربت کربلا خاکی آمیخته با خون خدا است. و شگفت نیست که خون به خاک اعتبار بخشد و شهادت در زمین و در و دیوار آبرو و قد است بیافزاید و خاک کربلا مهر نماز عارفان گردد و در سجاده عطر شهادت از تربت حسین علیه السلام به مشام عاشقان برسد و شفاءبخش دردها شود.
درس گرفتن از تربت و فرات تنها در مکتب زیارت میسّر است و سخن خاک را با دل تنها گوش حسینیان کربلائی میشنود. (۱)
در آنجا تربتی است گویا معدن مغناطیسی، که افراد عاشق را که قابل جز بند مانند ذرات کوچک آهن به سوی خود جذب میکند آنجا مضجع مقدس سرباز فداکاری است که رؤسای جمهور و پادشاهان قبل از آنکه رسم سرباز گمنام و نهادن دسته گل معمول گردد عصاره گل بهترین عطر را آوردند و بوسیدن و بوئیدند و پاشیدند و آرزوی این کردند که کاش در برابرش جنگیده و اسلام را یاری میکردند و کشته میشدند. (۲)
هم نام حسین علیه السلام هم کلامش هم بدنش هم خونش و هم تربتش همه و همه حلال مشکلات و شفای همه دردهاست منتهی آنچه مهم است بستگی به اعتقاد اشخاص دارد که امیدواریم خداوند ما را در راه شناخت ائمه علیهم السلام عموما و حضرت حسین علیه السلام خصوصا موفق بگرداند.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست.
پی نوشت:
______________________
(۱)- فرهنگ عاشورا، ص ۱۱۱.
(۲)- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۲، ص ۴۳.