خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم - 150
آنگاه كه مى گويى ((السلام على ابراهيم خليل الله )) مى توانى خليلى را قصد كنى كه خود را تقديم خداوند كرد و يك فرسنگ آتش به او عرضه گرديد، با اين حال كمك و يارى ملائكه را نپذيرفت و حتى براى نجات از آتش ، به درگاه پروردگارش دعا نكرد و گفت علم او به حال من ، مرا از سؤ ال كردن كفايت مى كند. و اگر خواستى خليلى را قصد بنما كه جان خود را تقديم كرد و تا فرسنگ ها افراد مسلح با شمشير و نيزه راه را بر آن حضرت گرفتند، اما كمك و يارى ملائكه را رد كرد و آتش جهنم را براى مردم بسيارى سرد و سلامت گردانيد.
(وقتى مى گويى ((السلام على ابراهيم خليل الله ))) مى توانى ، قصد خليلى را بنمايى كه فرزندش اسماعيل را تقديم كرد و اگر خواستى قصد حسين خليل را كن كه فرزندش على اكبر را تقديم نمود و او را در حالى كه پيكرش پاره پاره شده بود، بر روى زمين نهاد.
(و چون آن عبارت را گفتى ) اگر مايل بودى ، خليلى را قصد كن كه ساره (همسرش ) از او مقدارى آرد خواست و او خجالت كشيد دست خالى برگردد، از اين رو كيسه اى را پر از ماسه نمود، اما خداوند آن ماسه ها را برايش تبديل به آرد كرد، و اگر خواستى خليلى را قصد كن كه سكينه از او آب خواست ، آنگاه بيرون رفت و بدون آب بازگشت و تنها سخنى كه به او گفت اين بود كه سكينه جان ! براى من آه و ناله و تشنگى تو گران است .
(و چون گفتى ((السلام على ابراهيم خليل الله )))، اگر خواستى خليلى را قصد كن كه زن و فرزندش را در سرزمين غير قابل زراعت ساكن نمود و فقط در كنارشان مشك آبى بود؛ و آنگاه بازگشت و در كعبه را گرفت و به درگاه الهى عرض كرد: خدايا! من ذريه ام را در وادى غير قابل زراعت ساكن نمودم ؛ و بعد براى آنها دعا نمود كه ((خداوندا! دلهاى مردم را متمايل به آنها كن و آنها را از ثمرات روزى بده ؛ و اگر خواستى خليلى را قصد كن كه زن و فرزندش را تشنه و سرگردان در بيابانى به جا گذاشت كه در آن نه آبى بود و نه غذايى و هنگام جدايى به آنها گفت : خود را براى اسارت آماده كنيد.
(و وقتى آن عبارت را گفتى ) اگر خواستى خليل صاحب ملت را قصد كن و يا خليل منبع رحمت را.
(و اگر آن عبارت را گفتى ) اگر خواستى خليل دوستدار ميهمان را و يا خليل رؤ وف به اهل عصيان را قصد كن ؛ چرا كه هر كس به آن حضرت متوسل شود، نااميد برنمى گردد.
منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى