خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم - 151
در زيارت امام حسين عليه السلام آمده است كه السلام على يعقوب الذى رد الله اليه بصره برحمته سلام بر يعقوب پيامبر كه خداوند به رحمت خودش بينايى او را به او بازگرداند. (چون اين عبارت را گفتى ) اگر خواستى يعقوب فرزند اسحاق ، پدر 12 پسر را قصد كن كه همگى زنده بودند و در خدمتش ايستاده بودند و آنگاه پدر را مخاطب قرار داده گفتند: اى پدر! يكى از ما را گرگ خورد، آنگاه كمر يعقوب از شدت غم خم شد و چشمانش نابينا گرديد؛ و اگر خواستى يعقوب ، پدر فرزند تنهايى را قصد كن كه صداى پسرش را شنيد كه مى گفت : ((ابتاه عليك منى السلام )) پدر جان خداحافظ كه من رفتم .
و اگر خواستى يعقوبى را قصد كن كه پيراهن خون آلود، اما پاره نشده يوسف را ديد، و اگر خواستى يعقوبى را قصد كن كه فرزندش را ديد كه قطعه قطعه شده و در پيراهن و پيكر او جاى سالمى باقى نمانده است .
پسران يعقوب عليه السلام از او خواستند كه يوسف را با خود ببرند تا گردش و بازى كند، اما با آنها مخالفت كرد و گفت : ((بردن او توسط شما مرا اندوهگين مى كند.)) حسين عليه السلام وقتى فرزندش على عازم ميدان شد، زنان با رفتن او مخالفت كردند و او را گرفتند، ولى امام فرمود: بگذاريد برود كه او مشتاق ديدار جدش مى باشد.
بشارت دهنده ، پيراهن يوسف را براى يعقوب آورد و او بينايى اش را باز يافت امام حسين عليه السلام صداى (خداحافظى ) فرزندش را شنيد و ديدگانش تيره و تار شد.
منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى