باب عيسى عليه السلام

باب عيسى عليه السلام
خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم - 163
عيسى فرزند مريم عذراء است ، حسين فرزند فاطمه زهراست . عيسى فرزند مريم است كه ملائكه او را مخاطب قرار داده گفتند يا مريم ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين .(119) اى مريم خداوند تو را برگزيد و پاكيزه گردانيد و برترى بخشيد بر زنان جهانيان . حسين عليه السلام فرزند كسى است كه ملائكه او را عيسى روح الله و كلمه او خطاب كردند. حسين نور الله و باب رحمت الهى است .
عيسى فرزند سرور زنان جهان دوران خودش مى باشد. حسين فرزند زنان جهانيان در تمام دوران ها است .
عيسى بن مريم همان كسى است كه سنگ زير سرش مى گذاشت . اما حسين سرى نداشت كه بر سنگ يا خاك بگذارد.
عيسى بن مريم لباس خشن مى پوشيد، عيسى (فرزند فاطمه ) لباسى نداشت .
عيسى بن مريم غذاى خشن مى خورد، عيسى (فرزند فاطمه ) سه شبانه روز چيزى نخورد.
عيسى بن مريم مالى نداشت كه آن را بربايند، عيسى (فرزند فاطمه ) صاحب خيمه هاى به غارت رفته و لباس مسلوب است .
عيسى بن مريم فرزندى نداشت كه غم از دست دادن فرزند او را غمگين كند، عيسى (فرزند فاطمه ) داراى فرزندى بود كه مصيبت از دست دادن او، توان آن حضرت را از ميان برد و ديدگانش را تيره و تار كرد؛ اما براى خدا نسبت به اين مصيبت صبر كرد.
عيسى بن مريم سايه اش در مشارق زمين و مغارب آن بود، اما عيسى (فرزند فاطمه ) پيكر مطهرش سه روز در زير آفتاب افتاده بود.
عيسى بن مريم ، مركبش پاهايش و خادمش دست هايش بود، اما عيسى (فرزند فاطمه ) را نگذاشتند روى پا بايستد و پس از شهادت آن حضرت دست ها و انگشت مباركش را قطع كردند و انگشتر از دستش ربودند.
مقصد سوم
اين مقصد درباره صفاتى است كه به انبياء، به واسطه امام حسين عليه السلام عطا شده كه آن دو چيز است :
اول : حسين براى آنها اسوه است ؛ چرا كه هر گاه هر يك از آنها دچار مصيبتى مى شدند، به حسين عليه السلام تاءسى مى كردند و به پيروى از حسين نسبت به آن صبر مى كردند؛ به همين خاطر روزى على عليه السلام به امام حسين گفت : اى ابا عبدالله ! تو از روزگار قديم اسوه بوده اى .
دوم : هر مشكل و گرفتارى كه (براى آنان ) پيش مى آمد، با بردن نام حسين عليه السلام براى آن مشكل فرجى حاصل مى شد.
در اين باره رواياتى وجود دارد؛ از جمله :
- روايت اول درباره قبول توبه آدم عليه السلام است ؛ وقتى خداوند اسماء خمسه را به آدم تعليم داد، زمانى دعايش مستجاب شد كه خدا را به حق حسين سوگند داد.
- روايت دوم درباره آرام گرفتن سفينه نوح عليه السلام است ؛ هنگامى كه خداوند به او وحى فرمود كه به خمسه طيبه متوسل شود، كشتى وقتى بر كوه جودى قرار گرفت كه نوح خطاب به خداوند عرض كرد به حق حسين .
- روايت سوم درباره استجابت دعاى زكريا عليه السلام است . وقتى او خطاب به درگاه الهى گفت : خدايا! از جانب خودت فرزندى شايسته و جانشينى صالح به من عطا فرما، خداوند اسماء خمسه را به او تعليم داد و بشارت به يحيى زمانى به او داده شد كه خداوند را به حق حسين سوگند داد.
- روايت چهارم درباره نجات يونس عليه السلام از دل نهنگ است ؛ آن حضرت به حق خمسه طيبه به درگاه الهى دعا كرد و هنگامى به دشت افتاد كه گفت به حق حسين .
- روايت پنجم درباره برطرف شدن گرفتارى از ايوب عليه السلام مى باشد. زمانى آسيب و ناراحتى آن حضرت برطرف شد كه در دعا و توسل به خمسه طيبه خدا را به حق حسين عليه السلام سوگند داد.
- روايت ششم درباره دستيابى به فدايى براى اسماعيل عليه السلام است ؛ چرا كه در روايت آمده است منظور از ذبح عظيم ، همان حسين عليه السلام است . اين مطلب معنا و مفهومى دارد كه از آن نتيجه نمى شود كه اسماعيل رتبه عالى ترى نسبت به امام حسين عليه السلام دارد.
- روايت هفتم درباره بيرون آمدن يوسف عليه السلام از درون چاه است ؛ اين كار با توسل به خمسه طيبه حاصل شد و كاروانى آمد و سقاى كاروان را فرستادند، و او هنگامى دلو خود را به چاه انداخت كه يوسف گفت : به حق حسين .
- روايت هشتم درباره بيرون آمدن يوسف عليه السلام از زندان مى باشد. وقتى آن حضرت پس از چند سال به پنج تن آل عبا، متوسل شد و وقتى گفت : ((و به حق حسين ))، زندانبان آمد و گفت : اى يوسف ، اى صديق ! ما را به تعبير اين خواب آگاه كن ، تا آخر ماجرا...
- روايت نهم درباره برطرف شدن غم و غصه يعقوب عليه السلام است ؛ وقتى كار بر او دشوار شد، به درگاه الهى عرض كرد: خدايا! به من رحم كن ، چشمانم از دست رفت و نور ندارد. آنگاه خداوند به او وحى كرد كه بگو ((خدايا به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسين ، از تو مسئلت دارم كه چشمم و نور چشمم را به من باز گردانى . به محض اينكه نام حسين عليه السلام را به زبان آورد، بشارت دهنده آمد و (با بشارت به يوسف ) يعقوب بينايى اش را بازيافت .
- روايت دهم درباره برطرف شدن مشكلات و گرفتارى هاى پيامبران و رفع بلا از آنها، همزمان با ذكر نام حسين عليه السلام مى باشد كه اين امر بسيار واقع گرديد. همچنين بردن نام حسين عليه السلام همزمان مى شده است با غلبه گريه بر آنها، بدون اينكه علت را بدانند.
در اينجا مى گويم : ما هم گرفتاريم ، گرفتار گناه و بلا، مصيبت هاى ناشى از خطاهايمان بس عظيم است ؛ لذا از درگاه الهى طلب مى كنيم كه بلا و مصيبت ها را به بركت نام و تاءثير اسم آن حضرت از ما دفع نمايد.
119- آل عمران ، آيه 42
منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده :  آية الله شيخ جعفر شوشترى
مترجم :  خليل الله فاضلى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن