حديث شماره 473

((473- ابوبصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت كند كه فرمود: هنگاميكه ابراهيم (عليه السلام ) ملكوت آسمانها وزمين را ديد (چنانچه از امام (عليه السلام ) تفسير شده يعنى پرده از جلو چشمش برداشته شد و آنچه در آسمانها و زمين است را مشاهده كرد) مردى را ديد كه زنا مى كند بر او نفرين كرد و او مرد، پس مرد ديگرى را هم چنان ديد (كه زنا مى كند) بر او نفرين كرد و او هم مرد، و هم چنان تا سه نفر را ديد و بر آنها نفرين كرد و مردند، پس خداى عزوجل به او وحى فرمود: اى ابراهيم همانا دعاى تو مستجاب است پس بر بندگان من نفرين مكن كه اگر من مى خواستم (از ابتداء) آنها را نمى آفريدم ، همانا من بندگانم را بر سه گونه آفريدم : يكى آن بنده اى كه مرا مى پرستد و چيزى را شريك من نسازد، پس او را پاداش نيك دهم ، و ديگر بنده اى كه غير مرا مى پرستد او نيز از دست من بيرون نرود، و سوم بنده اى كه غير مرا مى پرستد ولى از صلب او كسى را خلق كنم كه مرا مى پرستد.
پس از آن ابراهيم نگاه كرد و مردارى را در كنار دريا ديد كه نيمى از آن در آب و نيمى در خشكى است ، درندگان دريا را ديد كه مى آيند و از آن قسمت كه در دريا است مى خورند و مى روند و به همديگر حمله مى كنند و يكديگر را مى خورند، در اين هنگام بود كه ابراهيم (عليه السلام ) از آنچه ديده بود در شگفت شده و گفت : (پروردگارا به من بنما كه چگونه مردگان را زنده مى كنى ) (سوره بقره آيه 260) گفت : يعنى چگونه بيرون آورى در روز معاد آنچه از اين حيوانات توالد و تناسل كرده حيواناتى كه همديگر را خورده اند (و اينها كه گوشتشان با هم مخلوط و آميخته گشته چگونه هر كدام جداگانه در قيامت زنده شوند) خدا (فرمود: مگر ايمان نياورده اى ؟ گفت : چرا ولى مى خواهم دلم آرام و مطمئن گردد) يعنى همچنان كه همه چيز را به چشم مى بينم اين حقيقت را نيز به چشم خود بنگرم ، خدا (فرمود: چهار پرنده را بر گير و نزد خويش پاره پاره كن سپس بر هر كوهى پاره اى از آنها بگذار) (يعنى ) آنها را قطعه قطعه كن و با يكديگر بياميز چنانچه گوشت اين مردار در تن اين درندگان كه يكديگر را خوردند آميخته گرديد، تو هم چنين كن سپس بر سر كوهى پاره اى از آنها را بنه (آنگاه آنها را بخوان تا شتابان نزد تو آيند) و چون ابراهيم اينكار را كرد و آنها را خواند به نزدش آمدند، و عدد آن كوهها ده تا بود. ))

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِى أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا رَأَى إِبْرَاهِيمُ ع مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْتَفَتَ فَرَأَى رَجُلًا يَزْنِى فَدَعَا عَلَيْهِ فَمَاتَ ثُمَّ رَأَى آخَرَ فَدَعَا عَلَيْهِ فَمَاتَ حَتَّى رَأَى ثَلَاثَةً فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَمَاتُوا فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ إِنَّ دَعْوَتَكَ مُجَابَةٌ فَلَا تَدْعُ عَلَى عِبَادِى فَإِنِّى لَوْ شِئْتُ لَمْ أَخْلُقْهُمْ إِنِّى خَلَقْتُ خَلْقِى عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ عَبْداً يَعْبُدُنِى لَا يُشْرِكُ بِى شَيْئاً فَأُثِيبُهُ وَ عَبْداً يَعْبُدُ غَيْرِى فَلَنْ يَفُوتَنِى وَ عَبْداً عَبَدَ غَيْرِى فَأُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ مَنْ يَعْبُدُنِى ثُمَّ الْتَفَتَ فَرَأَى جِيفَةً عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ نِصْفُهَا فِى الْمَاءِ وَ نِصْفُهَا فِى الْبِرِّ تَجِى ءُ سِبَاعُ الْبَحْرِ فَتَأْكُلُ مَا فِى الْمَاءِ ثُمَّ تَرْجِعُ فَيَشُدُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ فَيَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ تَجِى ءُ سِبَاعُ الْبَرِّ فَتَأْكُلُ مِنْهَا فَيَشُدُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ فَيَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً فَعِنْدَ ذَلِكَ تَعَجَّبَ إِبْرَاهِيمُ ع مِمَّا رَأَى وَ قَالَ رَبِّ أَرِنِى كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى قَالَ كَيْفَ تُخْرِجُ مَا تَنَاسَلَ الَّتِى أَكَلَ بَعْضُهَا بَعْضاً ق الَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِى يَعْنِى حَتَّى أَرَى هَذَا كَمَا رَأَيْتُ الْأَشْيَاءَ كُلَّهَا قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً فَقَطِّعْهُنَّ وَ اخْلِطْهُنَّ كَمَا اخْتَلَطَتْ هَذِهِ الْجِيفَةُ فِى هَذِهِ السِّبَاعِ الَّتِى أَكَلَ بَعْضُهَا بَعْضاً فَخَلَّطَ ثُمَّ جَعَلَ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً فَلَمَّا دَعَاهُنَّ أَجَبْنَهُ وَ كَانَتِ الْجِبَالُ عَشَرَةً

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: