((175- معاوية بن وهب از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: هيچگاه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) از روزى كه خدا او را به پيامبرى برانگيخت تا وقتى كه از اين دنيا رفت در حال تكيه زدن خوراك نخورد و اين به خاطر فروتنى و تواضع براى خداى عزوجل بود، و هيچگاه دو زانوى او جلوتر از هم نشين (بغلى ) او ديده نشد (يعنى جلوتر از ديگران نمى نشست ، و مجلسى (رحمة الله عليه ) احتمال ديگرى نيز داده و گفته : يعنى هيچ گاه زانويش را گرچه مورد حاجت هم بود به رفيقش كه در مجلس نشسته بود نشان نمى داد به خاطر شرمى كه از او داشت ...) و هيچگاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) با مردى دست نداد كه پيش از رها كردن او دست خود را از دستش بكشد تا وقتى كه آنمرد دستش را مى كشيد، و هيچگاه بدى را به بدى مكافات نكرد، خداى تعالى بدو فرمود: (بدى را به آنچه نيكوتر است دفع كن ) (سوره مؤ منون آيه 96) و او نيز اين دستور را بكار بست .
و هيچگاه كسى چيزى از او نخواست كه او را رد كند (بدين ترتيب كه ) اگر داشت به او ميداد، و اگر نداشت مى فرمود: خدا مى دهد، و هرگز از طرف خدا چيزى نبخشيد و تعهد نكرد جز آنكه خداوند آن را امضاء مى فرمود، اگر بهشت را نيز به كسى مى بخشيد خدا به او مى داد.
و برادرش على (عليه السلام ) نيز - سوگند بدانكه جانش را گرفت - هرگز چيز حرامى از مال دنيا نخورد تا وقتى كه از اينجهان رفت و به خدا سوگند هرگاه دو كار براى او پيش مى آمد كه هر دوى آنها مورد اطاعت و فرمانبردارى خداى عزوجل بود آنكه انجام آن بر تنش سخت تر بود آن را انتخاب مى فرمود، و به خدا قسم هزار بنده در راه خدا آزاد كرد كه براى پيدا كردن پول خريد آنها دستش تاول زده و مجروح شده بود، و به خدا سوگند كسى تاب عمل و كار رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) را پس از آنحضرت (صلى الله عليه و آله ) جز على نداشت ، و به خدا سوگند هيچگاه براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) پيش آمد ناگوارى رخ نداد جز آنكه على (عليه السلام ) را روى اطمينان و اعتمادى كه به او داشت براى انجام آن كار جلو مى انداخت و روانه مى كرد، و چنان بود كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) پرچم جنگ خود را بدست او ميداد و جبرئيل از طرف راست و ميكائيل از سمت چپش مى جنگيدند، و از جنگ باز نمى گشت تا خداى عزوجل او را پيروز و فاتح سازد. ))
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا أَكَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُتَّكِئاً مُنْذُ بَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى أَنْ قَبَضَهُ تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا رَأَى رُكْبَتَيْهِ أَمَامَ جَلِيسِهِ فِى مَجْلِسٍ قَطُّ وَ لَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ الرَّجُلُ هُوَ الَّذِى يَنْزِعُ يَدَهُ وَ لَا كَافَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِسَيِّئَةٍ قَطُّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ ادْفَعْ بِالَّتِى هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ فَفَعَلَ وَ مَا مَنَعَ سَائِلًا قَطُّ إِنْ كَانَ عِنْدَهُ أَعْطَى وَ إِلَّا قَالَ يَأْتِى اللَّهُ بِهِ وَ لَا أَعْطَى عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْئاً قَطُّ إِلَّا أَجَازَهُ اللَّهُ إِنْ كَانَ لَيُعْطِى الْجَنَّةَ فَيُجِيزُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِكَ قَالَ وَ كَانَ أَخُوهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ الَّذِى ذَهَبَ بِنَفْسِهِ مَا أَكَلَ مِنَ الدُّنْيَا حَرَاماً قَطُّ حَتَّى خَرَجَ مِنْهَا وَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَيَعْرِضُ لَهُ الْأَمْرَانِ كِلَاهُمَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَةٌ فَيَأْخُذُ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ لِوَجْهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ دَبِرَتْ فِيهِمْ يَدَاهُ وَ اللَّهِ مَا أَطَاقَ عَمَلَ رَسُولِ اللَّهِ ص مِنْ بَعْدِهِ أَحَدٌ غَيْرُهُ وَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ ص نَازِلَةٌ قَطُّ إِلَّا قَدَّمَهُ فِيهَا ثِقَةً مِنْهُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَيَبْعَثُهُ بِرَايَتِهِ فَيُقَاتِلُ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ ثُمَّ مَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ