آنچه امروزه به طور عمده مانع دستيابى مصححان به روش علمى تصحيح اثر يك مؤلف مىشود پيشداوريهاى بازدارنده و ذهنيات نامستدل است.
برخى از اين ذهنيات و پيشداوريها از اين قرارند:
هر سخن مؤلف بهترين است.
مؤلف از سهو و خطا بهدور است.
آگاهى ما براى درك نكات و دشواريهاى ادبى سخن مؤلف كافى است.
تنها يك قرائت، از مؤلف است.
نوشتههاى مؤلف يكنواختاند و همه از يك سبك و سياق و اسلوب پيروى مىكنند.
به خاطر همين ذهنيات و پيشداوريهاست كه امروزه تصحيح نوشتهها يا سرودههاى مؤلفان و مصنفان پيشين اغلب براساس سبكشناسى سخن آنان، تناسب نوشتهها يا سرودهها، هماهنگى و همخوانى و صحت انتخاب واژهها و گزينش موارد مطلوبتر، زيباتر و خوشايندتر از ميان نسخهها و منابع صورت مىپذيرد و از اصول و روشهاى تصحيح ذوقى (آزاد)، قياسى، التقاطى، بسامدى (آمارى) و از اين دست پيروى مىكند و داراى همان اشكالهايى است كه در بندهاى پيش به آنها اشاره شد.
اينكه كدام يك از اين پيشداوريها واقعيت دارد پس از تصحيح علمى مشخص خواهد شد و در آينده نشان خواهيم داد كه هيچ يك از آنها درست نيست.
بگذريم از اينكه بسيارى ناشران و مصححان نيز به خود اين اجازه را مىدهند كه در نوشته مؤلف دست ببرند و آن را متناسب با زبان و شيوه نگارش زمان خويش تغيير دهند.