43. مجلسى عارف

مخالفت قلمى مجلسى با عرفان غيراصيل، عارف‏نمايان و تصوف صفوى مايه آن شده است كه كمتر، از مجلسى به عنوان يك عارف سخن به ميان آيد.

در توصيفهاى ستايشگونه عالمان از مجلسى، گاه به تعبيراتى برمى‏خوريم حاكى از اين‏كه معاصران و شاگردان و سپس عالمان بعدى، او را در عرفان صاحب منزلت مى‏دانسته‏اند.
معاصران مجلسى به ويژه شاگردانى كه سالها با او بوده‏اند از كرامت، استجابت دعا، حسن‏نيت، اخلاص و صفاى باطن او سخن گفته‏اند.
از نثر عارفانه مجلسى آن‏گاه كه از مباحث اساسى توحيد، نبوت، انسان كامل و صفات جلال و جمال سخن به ميان مى‏آيد، عشق و زيبايى و شور و شوق و جذبه مى‏بارد.
پيش از اين نيز در بخش مربوط به زندگى ملا محمدتقى مجلسى گفتيم كه اين پدر و پسر مدتى نيز به رياضت و چله‏نشينى گذرانده و از اين راه خواسته‏اند تا صفاى باطن بيابند اما پس از زمانى، رياضتها و عبادتهاى نامستند به شرع را وانهاده‏اند.
به هر حال، اگر نخستين ويژگى يك عارف را در جنبه نظرى، اين بدانيم كه آگاهى لازم و كافى از عقايد حق و رهنمودهاى سفيران الهى براى تقرب به خداوند داشته باشد، مجلسى را از ديدگاه نظرى بايد در زمره آگاهترين عارفان قرار دهيم. در جنبه عملى نيز ويژگيهايى اخلاقى و باطنى كه براى او برشمرديم، پرورش در دامان پدرى عارف و داراى كشف و شهود و كرامات، پا نهادن در راه اجراى مناسك و آيينهاى مذهبى، دست زدن به مهمترين و اصيلترين آثار تأليفى در علوم الهى و فعاليتهاى دينى و اجتماعى در راه خدمت به خلق، خواه‏وناخواه مى‏تواند هر انسانى با اين ويژگيها را به مراتبى قابل توجه از كسب صفات خدايى و تخلق به اخلاق الهى و در نتيجه نزديكى به ذات مقدس حق برساند.
 
1-   على دوانى، مفاخر اسلام، ج 8: علامه مجلسى، بزرگمرد علم و دين، ص 389.
2-   همان، ص 287.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: