از اخبار الطالبيين روايت كرده است كه لشكر فرنگ جماعتى از مسلمانان را اسير كردند، ايشان را به نزد پادشاه خود بردند، كفر را بر ايشان عرضه كردند و ايشان ابا كردند، پس امر كرد روغن زيتى را به جوش آوردند و ايشان را در ميان آن انداختند تا هلاك شدند، يكى از ايشان را رها كرد كه خبر ايشان را به مسلمانان برساند، در اثناى راه كه بر مى گشت ناگاه در ميان بيابان صداى سم اسبان شنيد، چون نظر كرد رفيقان خود را ديد كه ايشان را در زيت انداخته بودند، گفت : شما را در حضور من در زيت انداختند تا مضمحل شديد، اكنون شما را بر اين حال مشاهده مى كنم ، گفتند: ما در نعيم الهى بوديم ، ناگاه صداى منادى را شنيديم كه از آسمان ندا كرد كه : اى شهيدان صحرا و دريا در اين شب سيد شهدا على بن ابى طالب شهيد شده است همه حاضر شويد بر او نماز كنيد، ما الحال از نماز او بر مى گرديم و به قبرهاى خود مى رويم .(471)
471-مناقب ابن شهر آشوب ، 2/386