پس آن ملعون به نزد آن ستون كه حضرت نماز مى كرد ايستاد، چون حضرت سر از سجده اول برداشت آن ملعون ضربتى بر سر آن حضرت زد درست در جاى ضربت عمرو بن عبدود آمد و پيشانى او را شكافت ، پس حضرت فرمود:بسم الله و بالله و على ملة رسول الله ، و گفت : برب الكعبه ، يعنى فايز و رستگار شدم به حق پروردگار كعبه . چون اهل مسجد صداى حضرت را شنيدند همه به سوى محراب دويدند، چون آن شمشير را به زهر آب داده بودند، زهر در سر و بدن مقدسش دويد. چون مردم به نزديك آن حضرت رسيدند، ديدند در محراب افتاده است و خاك برمى گيرد و بر جراحت خود مى ريزد و اين آيه را مى خواند:(منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تارة اخرى ) يعنى : از زمين خلق كرده ام شما را، و به زمين بر مى گردانم شما را، و از زمين بيرون مى آوردم شما را بار ديگر، سپس فرمود: آمد امر خدا، و راست شد گفته رسول خدا.(370)