ابو عبدالله امام صادق (ع ) فرمود: چون رسول خدا (ص ) رحلت فرمود، و ابوبكر بر تخت خلافت نشست ، كسى به دنبال وكيل فاطمه (س ) فرستاد كه او را آورد... ابوبكر نوشته اى براى فاطمه (س ) در رد فدك نوشت . عمر در راه به او رسيد، گفت : دختر محمد! اين نوشته كه با خوددارى چيست ؟
گفت : نوشته اى است كه ابوبكر در رد فدك برايم نوشته است . گفت : آن را به من بده .
فاطمه (س ) حاضر نشد، نوشته را به او بدهد. عمر لگدى به او زد. او به پسرى به نام محسن آبستن بود كه او را در اثر همان ضربه سقط كرد. سپس عمر فاطمه (س ) را سيلى زد. گويى به گوشواره گوش مى نگرم كه شكسته شد.
سپس نوشته را گرفت و پاره كرد. فاطمه (س ) به خانه رفت و 75 روز در اثر ضربه عمر بسترى شد. آنگاه رحلت كرد.(236)
236- الاختصاص ، صص 184 185؛ بحار الانوار، ج 29، ص 192.