فضيلت على (ع ) از زبان ابوسفيان

در روايت آمده وقتى كه كار خلافت ابوبكر به پايان رسيد و مردم با او بيعت كردند مردى ، حضور على (ع ) كه به تدفين رسول خدا مشغول بود رسيده عرض كرد: مردم با ابوبكر بيعت كردند و انصار بر اثر اختلاف فيمابين به خوارى مبتلا شدند و آزاد شدگان براى آن كه مبادا شما از كار پيغمبر فارغ شويد و امر خلافت را به عهده بگيريد پيش دستى نموده و عقد بيعت را با او استوار كردند.
على (ع ) بيلى كه در دست داشت به زمين گذارده و دست خود را بر آن استوار نموده فرمود: بسم اللّه الرحمن الرحيم احسب النّاس ان يتركوا ان يقولوا آمنّا و هم لايفتنون و لقد فتنّا الّذين من قبلهم فليعلمنّ اللّه الّذين صدقوا و ليعلمنّ الكاذبين ام حسب الّذين يعملون السّيئات ان يسبقونا ساء ما يحكمون . (99) آيا مردم مى پندارند به مجردى كه گفتند ايمان آورديم ديگر به فساد مبتلا نمى گردند! با آن كه مردم پيش از آنها را به فتنه و آزمايش مبتلا نموديم ، خدا مردم راستگو و دروغگو را مى شناسد و از احوالشان باخبر است آيا مردم بدكار خيال كردند بر ما پيشى گرفته اند با آن كه حكومت نابجايى نموده اند.
در هنگامى كه على (ع ) و عباس به كارهاى شخصى پيغمبر (ص ) مشغول بودند ابوسفيان در خانه پيغمبر (ص ) آمد و اين اشعار را مى خواند:
اى بنى هاشم دست طمع مردم و به خصوص قبيله تيم كه ابوبكر از آنان است و عدى كه عمر از آن قبيله است به روى خود مگشاييد زيرا امر خلافت در ميان شما و متوجه به شما و جز على ديگرى شايسته آن نيست . اى ابوالحسن كف با احتياط خود را به پايه سرير خلافت استوار ساز زيرا تو شايسته آن هستى .
سپس با صداى بلند، بنى هاشم و بنى عبدمناف را مخاطب ساخته گفت : آيا خشنوديد بچه شتر رذل پسر رذل (يعنى ابوبكر) بر شما خلافت نمايد و مقام شما را غصب كند، سوگند به خدا اگر اراده كنيد حق خود را بگيريد مى توانيد در اندك وقتى لشكريان و مردانى گرد آوريد و غاصبان را نابود سازيد. اميرالمؤ منين (ع ) در پاسخ او فرمود: برگرد اى ابوسفيان سوگند به خدا از آن چه مى گويى قصد خدا را ندارى و براى خدا سخن نمى گويى تو همواره با اسلام و اسلاميان به حيله گرى رفتار مى كنى ما اكنون به كارهاى شخصى پيغمبر (ص ) پرداخته و وقت توجه كردن به اين گونه حرف هاكه تو مى گويى نداريم و هر فردى ماءموريتى دارد و بايد كار خود را انجام دهد.
ابوسفيان به مسجد وارد شده ديد بنى اميه اجتماع كرده اند ابوسفيان آنان را براى موضوع خلافت تحريص كرد آنها به سخن او توجهى ننمودند.(100)

 

99- عنكبوت / 4 1.
 


100- الارشاد، ص 177 176.
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: