قال الصادق - علیهالسلام -:
یوتی بشیخ یوم القیامة فیدفع الیه کتابه ظاهره مما یلی الناس و لا یری الا مساویا فیطول ذلک علیه، فیقول: یا رب أتأمرنی الی النار؟ فیقول الجبار جل جلاله: یا شیخ انا استحیی ان اعذبک و قد کنت تصلی لی فی دار الدنیا اذهبوا بعبدی الی الجنة؛
پیرمردی را در قیامت حاضر میکنند، سپس پرونده عملش را به دستش میدهند، پرونده به صورتی است که مردم آن را میبینند و در آن پرونده جز بدیهای او نمینگرند. این برنامه به طول میانجامد تا پیرمرد به حضرت حق عرض میکند: امر میکنی که مرا به آتش ببرند؟ خطاب میرسد: ای پیرمرد! من حیا میکنم تو را عذاب کنم، در حالی که در دنیا برای من نماز خواندی، ای ملائکه! بنده مرا به بهشت ببرید.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 35، بحارالانوار، ج 82، ص 204