عن العلل باسناده عن ابا عبدالله - علیهالسلام - فی حدیث طویل یصف صلوة المعراج: قال انزل الله العزیز الجبار علیه محملا من نور فیه اربعون نوعا من انواع النور کانت محدقة حول العرش عرشه تبارک و تعالی تغشی ابصار الناظرین. اما واحد منها فاصفر؛ فمن اجل ذلک اصفرت الصفرة، و واحد منها احمر؛ فمن اجل ذلک احمرت الحمرة. الی ان قال: فجلس فیه ثم عرج به الی السماء الدنیا فنفرت الملائکة الی اطراف السماء ثم خرت سجدا فقالت: سبوح قدوس ربنا و رب الملائکة و الروح، ما اشبه هذا النور بنور ربنا! فقال جبرئیل: الله اکبر، الله اکبر. فسکت الملائکة و فتحت السماء و اجتمعت الملائکة؛ ثم جائت و سلمت علی النبی - صلی الله علیه و آله - افواجا، ثم قالت: یا محمد کیف اخوک؟ قال: بخیر. قالت فان ادرکته فاقراه منا السلام. فقال النبی - صلی الله علیه و آله -: اتعرفونه؟ فقالوا: کیف لم نعرفه و قد اخذ الله - عزوجل - میثاقک و میثاقه منا...؛
از کتاب علل الشرایع نقل شده است به سندی که آورده از امام صادق ع در حدیثی بلند که در آن نماز معراج را وصف میفرماید؛ روایت کرده که فرمود: خداوند عزیز جبار بر پیامبر، محملی از نور فرو فرستاد که چهل نوع از انواع نور در آن بود که گرداگرد عرش خداوند تبارک و تعالی را احاطه کرده بودند آن سان که دیدگان بینندگان را خیره میساختند. یکی از آن نورها نور زرد بود، و به این جهت زردی، زرد شد؛ و یکی از نورها سرخ بود، به این سبب سرخی، سرخ شد. تا اینکه فرمود: پس پیامبر ص در آن بنشست و سپس به آسمان دنیا عروج کرد؛ پس ملائکه به اطراف آسمان گریختند و سپس به سجده افتادند و گفتند: منزه و مقدس است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح؛ این نور چه قدر به نور پروردگار ما شبیه است! پس جبرئیل گفت: الله اکبر پس ملائکه ساکت شدند و آسمان گشوده شد و ملائکه مجتمع گشته؛ سپس آمدند و گروه گروه بر پیامبر ص سلام کردند و سپس گفتند: ای محمد! برادرت چگونه است؟ فرمود: خوب است. گفتند: چون او را دیدی از جانب ما سلامش برسان پس پیامبر ص فرمود: آیا او را میشناسید؟ گفتند: چگونه نشناسیمش در حالی که خداوند عزوجل برای تو و او از ما پیمان گرفته است.
بحارالانوار، ج 18، ص 354