معاد در قرآن - 42
در جمع ميان آيات مذكور مى توان چنين گفت:
اولاً: شفاعت حق و مخصوص به خداست و در اين جهت محدوديت ندارد، چون او مالك حقيقى همه موجودات است، همه به او نياز دارند و تنها او بى نياز مطلق است. همه علتها و معلولها چنان كه در وجود خود به آفريدگار جهان نياز دارند در عليت و فعل خود نيز به او وابسته اند. چنان كه هرگاه خواست مى تواند وجودشان را بگيرد، عليت و تأثيرشان را نيز هرگاه اراده كرد مى تواند بگيرد. و در اين افاضات و نفى افاضات صفات او مانند: رحمت، جود، غفران، كرم، قهر، غضب، واسطه اند و شفاعت به همين معناست. آنچه گفته شد در امور تكوينى بود، در امور تشريعى نيز همين گونه است. ثواب و عقاب بندگان نيز در قيامت در اختيار خداست. و كسى در كار او نمى تواند دخالت كند. جز با اجازه و اذن او. بنابراين شفاعت نيز در اختيار اوست.
ثانياً: غير از خدا افراد ديگرى مى توانند شفاعت كنند ولى مشروط به اين كه خدا به آنها اجازه شفاعت بدهد و شفاعتشان را بپذيرد.
ثالثاً: كسانى كه مأذون به شفاعت هستند تنها از كسانى مى توانند شفاعت كنند كه خداى متعال به شفاعت كردن از آنها راضى باشد. بنابراين شفاعت بى ملاك نيست و از موقعيت خاص شفاعت شونده سرچشمه مى گيرد.
1. سبأ (34) آيه 23: «وَلا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ».
2. نجم (53) آيه 26: «وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِى السَّمـواتِ لا تُغْنِى شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَيَرْضى».
3. يونس (10) آيه 3: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمـواتِ وَالأَرضِ فِى سِتَّةِ أَيّامٍ ثُـمَّ اسْتَوى عَلى العَرْشِ يُدَبِّـرُ الأَمْرَ ما مِنْ شَفِـيعٍ إِلاّ مِنْ بَعْدِ إِذنِهِ».
منبع : معاد در قرآن
نویسنده : آیت الله امینی